- کد مطلب : 4250 |
- تاریخ انتشار : 20 اردیبهشت, 1393 - 14:43 |
- ارسال با پست الکترونیکی
خصومت با اعتدال
به گزارش امید در ادامه این یاداشت آمده است: اين رفتار بيش از آنكه مربوط به سياستهاي دولت باشد، ناشي از اصرار آنان در منحرف نشدن از مسير نادرستي است كه از گذشته تاكنون دنبال كردهاند. متهم ساختن سياست اعتدالي به سازشكاري و تسليم منافع كشور به بيگانگان اتهامي است كه مصداقهايش به اندازه استدلالهاي ارائه شده نچسب و بيگانه با درك مردم است. آنان در حالي برطبل استمرار سياستهاي افراطي ميكوبند كه مردم نتايج تلخ آن را همچنان به سختي تحمل ميكنند. نزد آنان تعامل منطقي با جهان و عاديسازي زندگي يك ملت براي رشد و توسعه محكوم است. افراطيون اگرچه با اكراه مذاكرات هستهيي را پذيرفتهاند اما مدعي توافق خوب به سبك خود هستند. اما اين توافق خوب هيچ مفهوم روشني را دربرندارد؛ آيا بايد به يك نتيجه «صفر و صد» دست يافت؟ آيا مذاكره يعني غلبه يك طرف بر ديگري؟ آيا بايد نزد افكار عمومي جهان شمشير كشيد و مبارز طلبيد؟ آيا مذاكره براساس دستور كار تعيين شده و مورد توافق ميان طرفهاي گفتوگوكننده يعني تسليم؟ آيا مذاكره موفق يعني تكرار و افزايش تحريمها؟ آيا مذاكره خوب يعني مانع نشدن از تلاش براي دور زدن تحريمها؟ به نظر ميرسد جريان افراطي اگرچه در درون خود انسجام بيشتري از گذشته يافته اما به همان اندازه از جامعه دور افتاده است. اين جريان هنوز لجوجانه نميخواهد بپذيرد كه انتخابات گذشته در واقع پايان يك فصل از روزگار سپري شده است و بيآنكه شجاعت بيان منفعت خود در استمرار سياستهاي افراطي را داشته باشد چنين القا ميكند كه تمام درستيها معطوف كردار آنان است. از اينرو عوامل جريان افراطي بيش از آنكه در قامت سياستمداري هدفمند بروز كنند انسانهايي بدرفتار ميشوند كه گاه هويت خود را در اتهامزنيهاي خود گم ميكنند. آنان از مردم و منافع آنان ميگويند اما سخنانشان از جنس مردم نيست كه اگر چنين بود بايد پيش و بيش از اينها براي منافع آسيبديده كشور در همه حوزههاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي در سالهاي گذشته دلواپس ميشدند. در نظر آنان همه آسيبهاي يادشده هزينهيي است كه بايد داده ميشد تا مذاكراتي مانند آنچه اكنون جريان دارد، انجام نگيرد. افراطيون روشن نميگويند كه با توجه به همه قراين و شواهد قابل استدلال به غير از مذاكره چه بايد ميشد؟ آيا جنگ راهحل آنان است؟ اگر چنين است چرا؟ و چگونه و با چه چشماندازي؟ مهمتر اينكه اگر نگاه مردم همسو با افراطيون بود نتيجه انتخابات خرداد 92 گونهيي ديگر رقم ميخورد. همچنين است انتخابات مجلس آينده كه محكي دوباره بر صحت و سقم ادعاي بالا خواهد بود. افراطيون بايد درك كنند كه عصر تازهيي پا در راه گذاشته و آنان يا با اين تغيير مسالمت ميكنند يا همچنان به شيوه معمول براي توجيه هرچيز و مخالفت با هرچيز خود را در اقليتي پرصدا اما كمجان باقي ميگذارند. تغيير وضع از منتقد به خصومتورز با دولتي كه اعتدال و تدبير را پيشه كرده، قد راست كردن مقابل مردمي است كه عقلانيت وتدبير را منافع خود دانسته و به آن راي دادهاند.
افزودن نظر جدید