دبیر اتحادیه جنبش عدالت‌خواه دانشجویی در دیدار با رهبر انقلاب: چرا مسئله دخالت سرخود و مستقل اعضای دفتر رهبری در موضوعات مختلف حل نمی شود؟/سپاه تا آنجا در سیاست و انتخابات ورود پیدا کرده است که دو گروه مختلف در سپاه بر سر یک نامزد به جدل می‌پردازند

دبیر اتحادیه جنبش عدالت‌خواه دانشجویی با بیان اینکه اوضاع فعلی مملکت در یک وضعیت بی قاعدگی به سر می‌برد،گفت: چرا مسئله دخالت سرخود و مستقل اعضای دفتر رهبری در موضوعات مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی حل نمی‌شود؟

به گزارش امیدنامه به نقل از فارس ،محمد اسکندری دبیر اتحادیه جنبش عدالت‌خواه دانشجویی در  دیدار دانشجویان و نمایندگان تشکل‌های دانشجویی با رهبر معظم انقلاب به سخنرانی پرداخت.

 

متن سخنان اسکندری به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

«حتی اگر کوهها برجای خود نماندند، تو از مسیرت منحرف نشو! دندانهایت را از روی عزم به هم بفشار! جمجمه‌ات را به خدا بسپار! قدمت را استوار و مطمئن بر زمین بگذار! چشمانت را به افقهای بلند و انتهای لشکر دشمن بدوز و به چیزهای دیگر و پست چشم مدوز! و بدان که یاری و پیروزی از جانب خداوند پاک و منزه است.» (نهج البلاغه خطبه 11)

در بررسی مسائل کشور نگاه‌های متفاوتی وجود دارد. برخی حل مسائل را منوط به رفت و آمد افراد و جناح ها می‌بینند ولی ما معتقدیم فراتر از رفت و آمد جناح‌ها، مشکلاتی در ساختار حکمرانی کشور وجود دارد که باید مرتفع گردد. برای اصلاح نظام حکمرانی امکان‎های متعددی وجود دارد که در این فرصت و به تناسب این جلسه می‌خواهیم در مورد ظرفیت رهبری برای حل مسائل حکمرانی صحبت کنیم.

در رابطه با شئون رهبری عده‌ای برای پیشبرد اهداف خود، شان ولی فقیه را در سطح یک سخنران و واعظ پایین می‌آورند و عده‌ای دیگر برای فرار از پاسخگویی، مسئولیت همه امور را به ولی فقیه حواله می‌دهند. اما مطابق با مبانی اسلام ناب، قانون اساسی و سیره امام و حضرتعالی، ولی فقیه دارای دو شان مرجعیت فکری و مدیریت کلان است. که بهره‌گیری به جا از این دو شان می تواند گره‌گشای بخش زیادی از مسائل کنونی کشور باشد. بعلت ضیق وقت ما آسیب شناسی مان از مشکلات کشور را در قالب ۳ محور، که از اصلی ترین شئون مرتبط با مدیریت کلان رهبری است مطرح خواهیم کرد.

۱. دفاع از تفکیک قوا

یکی از مسائل کنونی کشور شورا سازی‌هایی است که با هدف تفویض اختیارات رهبری و بعضا با هدف تجمیع تجارب و استفاده ساختارمند از نخبگان بوده‌است. این امر موجب شده‌است که بجای اراده فرد، اراده عقل جمعی بر امور حاکم شود. اما امروزه با انبوهی از شوراهای ناکارآمد مواجهیم که هیچکس هیچ مسئولیتی را در قبال آن‌ها قبول نمی‌کند. نتیجه این موضوع این است که همه، مسئولیت‌ها را، حواله به نظر شورا می‌دهند و مسئولیت خود را قبول نمی‌کنند. از طرفی برخلاف اصول قانون اساسی، که فقط یک مجلس قانونگذاری در آن وجود دارد، امروز با تعدد مجالس قانونگذاری مواجهیم که رفته رفته یک مجلس لاغر با تعداد زیادی شوراهای چاق ساخته است.

صرفا برای مثال اگر به یک مورد بخواهیم اشاره کنیم، شوراهایی که قرار بود صرفا شان سیاست‌گذار داشته باشند وارد حوزه تقنین شده‌اند و از طرف دیگر اوضاع نماینده‌ای که مبتنی بر قانون اساسی تنها کسی است که قدرت قانونگذاری دارد به جایی رسیده که اگر بخواهد در مورد ظرفیت پزشکی تصمیم بگیرد می‌گویند وظیفه شورای عالی انقلاب فرهنگی است، اگر بخواهد درمورد سربازی حرف بزند ستاد کل از او شکایت می‌کند و اگر بخواهد در مورد واردات خودرو قانون بگذارد، یک هیئت در مجمع تشخیص مانع او می‌شود.

در کنار اینها حتی نظر نماینده برای هیئت رئیسه مجلس هم مهم نیست و شان نماینده تا اندازه یک کارمند برای رییس مجلس پایین آمده است. البته نمایندگان محترم خوب است توضیح دهند آنجایی که هیچ مشکلی نداشتند چرا وظایف خود را درست انجام نمی‌دهند و اینگونه نباشد که این مسائل بهانه نمایندگان برای فرار از مسئولیت قرار بگیرد.

در همین رابطه بعضا شاهدیم روسای ۳ قوه در شورای سران، بجای نمایندگان مجلس، قانون گذاری می کنند و بعضا با پدیده عجیب تجمیع قوا به جای تفکیک قوا مواجهیم.

به نظر ما می رسد باید از هرگونه اقدامی که به نوعی تفکیک قوا و اختیارات قوا را در کشور زیر سوال می برد، جلوگیری کرد و همچنین در ساخت و شکل‌گیری شوراها، شفاف بودن حوزه اختیارات و طراحی یک سازوکار پاسخگویی و مسئولیت پذیری را مدنظر داشت.

۲.حراست از قانون اساسی

مسئله دیگری که متاسفانه در وضعیت فعلی کشور شاهد آن هستیم یتیم ماندن قانون اساسی است؛ به این معنا که در بعضی موارد، یا به قانون اساسی عمل نشده‌است؛ مثل حق مسکن یا حق اعتراض. یا صراحتا برخلاف قانون اساسی اقدام شده؛ مثلا علی‌رغم همه تاکیدات قانون اساسی بر آموزش و بهداشت رایگان و دسترسی عادلانه به امکانات آموزشی، عملا حرکت سیاست ها به سمت خصوصی سازی آموزش و درمان رفته است. یا مثال دیگر در همین مورد، باتوجه به نزدیکی روز قدس، این است که مطابق با اصل ۱۱ قانون اساسی دولت جمهوری اسلامی باید کوشش کند تا وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد؛ امری که عملا در بین نهادهای مختلف مسئول، از جمله دولت و صداوسیما، مغفول مانده.

بنظر ما این مهجوریت قانون اساسی از آنجا ناشی می شود که برخلاف تجربه حکمرانی در سایر کشورها، هیچ مرجعی برای حفظ حرمت قانون اساسی و حراست از آن در کشور وجود ندارد. و جز رهبری کسی توان و امکان ایجاد یک نهاد برای صیانت از قانون اساسی را ندارد.

۳. نظارت کلان:

یک مساله قابل توجه مسئله نظارت کلان در بین دستگاه‌های کشور است. در رابطه با این موضوع دو نکته اصلی وجود دارد. اولین نکته آن است که به طور کلی برای ارتقای کارآمدی، همه مسئولان باید احساس کنند که تحت نظارت‌اند. درحال حاضر درمورد دستگاه‌هایی نظیر دولت و مجلس، مرجع نظارت و حساب‌کشی مشخص است. ولیکن در مورد نهادهایی مثل قوه قضائیه، شورای نگهبان، صداوسیما و نهادهای فرهنگی و اقتصادی ذیل رهبری، که رهبری صرفا انتصاب کننده مدیران این نهادها هستند، چنین مرجعی وجود ندارد و کسی نمی‌تواند از این نهادها بازخواست کند و روسای این نهادها با اتکا به حکمی که از رهبری گرفته‌اند خود را مبرا از هرگونه نظارت و پاسخگویی به مردم می‌دانند. بنظر می‌رسد که باید سازوکاری تعبیه شود که این نهادها نیز نظیر آنچه در مورد سایر دستگاه‌ها وجود دارد،‌ توسط عموم مردم قابل نظارت باشند و از پستو بیرون بیایند.

مسئله بعدی اما در مورد دستگاه‌ها و نهادهایی است که حضرت عالی در موقف های مختلف مسئولیت آنها را برعهده گرفته‌اید. نهادهایی نظیر سپاه، ارتش، اطلاعات سپاه، دفتر رهبری و ... برای مثال ساختارهای اطلاعاتی و امنیتی کشور به مسائلی نظیر استاندارد نبودن مبنای عملکرد، افزایش تصدی گری سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی به جای انجام شئون نظارتی و تداخل در حوزه های عملیاتی با توجه به تعدد نهادهای امنیتی موازی دچار هستند.

یا در رابطه با نظارت بر این دستگاه‌ها این سوال پیش می‌آید که چرا مسئله دخالت سرخود و مستقل اعضای دفتر رهبری در موضوعات مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی حل نمی‌شود؟ یا در یک مورد دیگر مثلا می‌بینیم که سپاه تا آنجا در سیاست و انتخابات ورود پیدا کرده است که دو گروه مختلف در سپاه بر سر یک نامزد به جدل می‌پردازند و این دعوا به رسانه‌ نیز کشیده می‌شود.

یا اینکه به وضوح می‌بینیم که رسانه‌های سپاه، در انتخابات، رپورتاژ یک لیست انتخاباتی را می‌روند و از یک جناح سیاسی خاص جانبداری می کنند. تجربه نشان داده‌است که این نهادها و افراد علی رغم تذکراتی که حضرتعالی در صحبت‌های علنی و غیرعلنی خود داشته اید، همچنان بر اعمال خلاف خود اصرار می‌ورزند. این مسئله از این موضوع حکایت می‌کند که ساختار نظارت دفتر رهبری توانایی این را ندارد که فرامین و رهنمودهای رهبری را در دستگاه‌هایی که مستقیما تحت نظارت رهبری هستند پیش ببرد. بنظر می‌رسد که بازنگری‌های جدی در این مورد نیاز است. اگر در بالاترین سطح حکومت با متخلفین قاطعانه برخورد شود، دستگاه‌های پایین تر هم به سامان خواهند شد.

در جمع بندی این مسائل این‌طور به‌نظر می‌رسد که اوضاع فعلی مملکت در یک وضعیت بی قاعدگی  به سر می‌برد، این اتفاق از یک جهت ناشی از ضعیف شدن نیروهای سیاسی حاضر در صحنه و همچنین تضعیف ساختارهای رسمی کشور، در کنار قدرت گرفتن نهادهای امنیتی است. و از جهت دیگر نتیجه اجرا نشدن بخش‌هایی از قانون اساسی و یا عمل بر خلاف قانون اساسی و بی‌توجهی دستگاه‌ها و ساختارها به وظایف خودشان مطابق با اصول قانون اساسی است.

این وضعیت هرج و مرج، عرصه‌ نقش آفرینی اشباح قدرتمندی شده است که کسی آنها را به چشم نمی‌بیند ولی اثرگذاری آن‌ها برای مردم محرز است. مجموع این شرایط در پیوستگی این مسائل با امور روزمره  زندگی مردم این حس را بوجود می‌آورد که یک ارکستر در جریان است ولی هر کسی ساز خودش را می‌زند.

نقش آفرینی حضرتعالی در برهه‌های زمانی مختلف ضامن و حافظ اصول انقلاب و نظام اسلامی بوده‌است و امید است که با اقدامات تحولی حضرتعالی این وضعیت بی قاعدگی مرتفع شود و کشور با سرعت بیشتری در مسیر ترقی گام بردارد.

افزودن نظر جدید