- کد مطلب : 9629 |
- تاریخ انتشار : 14 آذر, 1394 - 12:02 |
- ارسال با پست الکترونیکی
دولت آبادی: نگذاریم موضوع "کلنل" به دمل اجتماعی تبدیل شود
- آقا دولتآبادی بیش از 13ماه از طرح شکایت وکیل شما برای پیگیری مساله توزیع ترجمه تایید نشده کلنل میگذرد. در صورت امکان بگویید چه اطلاعات جدیدی در مورد این مساله دارید؟
وکیل من مدتهاست مساله را به دادگستری برده است. مشکل آنجاست که آن آقایی که بهعنوان متهم معرفی شده از زیربار مسوولت شانه خالی میکند و قضیه را به کل منکر میشود. در حقیقت میتوانم بگویم دزدها دستهایشان باز است. امیدوارم برایشان گوارا باشد! من در این مدت مسافرت بودم و تازه از سفر بازگشتهام بنابراین هنوز فرصت نکردهام با وکیلم صحبت کنم.
- با این وجود نشست مطبوعاتی آقای نوشآبادی سخنگوی ارشاد حاوی مطالب جالبی بود. آقای نوشآبادی گفته به کسانی که در مورد توزیع غیرمجاز ترجمه کتاب شما تخلف انجام دادهاند، تذکر داده خواهد شد...
راستش من از همان روز اول هم از وزارت فرهنگ و ارشاد انتظار زیادی نداشتم. البته خیلی پیشتر از اینها به وزیر ارشاد گفتم نگذارید این کتاب بهصورت یک دمل اجتماعی در بیاید. با این وجود کتاب را توزیع کردند و به حرف من گوش ندادند. هنوز هم این کتاب دارد در سراسر شهر فروش میرود و ظاهرا مشتریهای زیادی دارد.
- چرا پروسه اخذ مجوز برای «کلنل» تا این حد ادامهدار شد؟
به من گفتند باید چارچوبها را رعایت کنی و من هم همه کارهایی که از دستم بر میآمد را انجام دادهام اما کاری از پیش نرفته است. چند سالی از اقدام برای اخذ مجوز میگذرد اما دریغ که هیچ خبری نیست. همچنان میگویند چارچوبها رعایت نشده است. در این زمینه از من کار بیشتری بر نمیآید.
- اما واقعا برای وضع بهوجود آمده چه کسی مسوول است؟ بالاخره این کتاب متعلق به شماست...
راستش از همان روز اول هم من از ارشاد توقعی نداشتم. فقط میتوانم برای این موضوع که یک مساله اجتماعی بغرنج است ابراز تاسف کنم. انگار هیچ خبری از پیگیری نیست. باز هم تکرار میکنم من از همان ابتدا هم به پیگیری وزارت فرهنگ و ارشاد امید چندانی نداشتم. وضع نشر و قوانین حاکم بر آن آنقدر ناراحتکننده است که جای هیچ صحبتی را باقی نمیگذارد. این کار جعل و تحریف و دسیسهای است که به عمد انجام گرفته است. اینکه بیایی و کتابی را از زبان دیگری به هر نحوی که دلت میخواهد به فارسی برگردانی و چاپش کنی و بعد از آنکه وزارت فرهنگ و ارشاد هم جلوی آن کار را میگیرد، توزیع آن کتاب ادامه پیدا کند، جز دسیسه هیچ چیز دیگری نیست. این درست همان قسمتی از وجود من است که دارد زیر پا گذاشته میشود. این اتفاق هنوز جاری، ضعف حقوقی در جامعه ما را نشان میدهد. قوه قضاییه و بخش حقوقی در جامعه اصلا متوجه اینکه حقوق دیگران دارد لگدمال میشود نیست. من بیش از یک سال پیش لایحهای را برای مطرح کردن شکایتم نوشتم و قرار شد به وکیل من وقت بدهند و موضوع را حل کنند. حالا ماهها از این مساله میگذرد. این موضوع خودش گواه بیارزش بودن زمان در ایران است. زمان از دست میرود و پیگیری قضایی با تاخیر و بیاعتنایی و بیتوجهی انجام میگیرد. بروز این مشکلات یعنی فقدان جاری بودن قانون و قانونمندی در مقوله نشر در ایران. این کار یعنی برگرداندن اثری فارسی از زبان ترجمه به فارسی، و در ادامه چاپ و توزیع آن همه جرم است. من در محضر معاون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و عدهای از اهل نظر که در محل حضور داشتند در مورد این موضوع صحبت کردم و گفتم حقوق زنده من جعل شده است. من باید به کجا شکایت کنم؟ من که نمیتوانم به سازمان ملل شکایت کنم. قوانین ما باید در حوزههای نظارتی نشر، بازبینی شود. در همانجا گفتم کار شما فقط این نیست که فلان شعر یا فلان پاراگراف را حذف کنید یا جلوی انتشار فلان کتاب را بگیرید. کار شما که حکم قیمومت برای خود قایلید این است که نگذارید اثری که بهواقع پارهای از وجود من است زیر پا له شود. من هر جاییکه لازم بوده اعتراض و انتقاد کردم اما آدمی با سن و سال من مگر کلا چقدر انرژی دارد که بخواهد قسمت فراوانی از آن را سر این کار از بین ببرد؟! امروز و باتوجه به وضعی که در آن قرار گرفتهام مساله را به وجدان جامعه و مسوولانی که خود را ناظر بر امور فرهنگی میدانند احاله دادهام. من با انتشار این کتاب جعلی مخالفم و ناراحتم از اینکه اسم مرا پشت کتابی گذاشتهاند که من آن را جعل و کذب میدانم. در این کار عمد وجود دارد اما من فقط میتوانم به مردم بگویم که کتاب مزبور به من تعلق ندارد.
- هنوز هم کتابی با نام کلنل آن هم بدون تایید شما به قیمت 30هزارتومان به فروش میرود...
این خود یکی از همان موانعی است که بر سر ما وجود دارد و موانع بسیار جدی است. امیدوارم کسانی که مسوولیت بهعهده دارند مملکتشان را دوست بدارند و یک راهحل واقعبینانه بهوجود بیاید تا مردم بیایند و گمان نکنند دچار یک جبر مطلق هستند. از این رهگذر است که مردم میتوانند احساس آزادی کنند و تا حدودی بیاندیشند. از همین راه است که میتوان امیدوار بود به اینکه مردم گمان نکنند مجبور به ریاکاری در همه سطوح هستند. هر کسی هم باید کار خودش را کند.
- اجازه دهید قدری از این مساله فاصله بگیریم. به نظرتان امروز وضع کتاب در جامعه ما چگونه است؟
باید نگاه واقعبینانهای داشته باشیم. من معتقدم آثار ادبی مختلف براساس سلیقههای متفاوت انتخاب میشوند و مردم به یکدیگر انتقال میدهند. این تجربه شخصی من است که در مجموع تاکنون برآیند مثبتی داشته، امیدوارم این تجربه برای دیگران هم تکرار شود.
افزودن نظر جدید