دولت به فکر حفظ سرمایه اجتماعی باشد

روزنامه الکترونیکی امید ایرانیان در گفت وگو با نجفقلی حبیبی نوشت:

حسن روحانی، رئیس‌جمهوری کشورمان برای پنجمین بار طی 3 سال اخیر که ریاست دولت یازدهم را عهده‌دار بود، از آنتن زنده تلویزیون با مردم سخن گفت. او تاکنون 4 نشست خبری با رسانه‌های داخلی و خارجی در داخل کشور، 8 نشست خبری با اصحاب رسانه در استان‌ها، 8 نشست خبری در خارج از کشور و بیش از 28 گفت‌وگوی رسانه‌ای مرتبط با سفرها داشته‌ است. اغلب اما محور بیشتر بحث‌هایش در گفت‌وگوهایش متشکل از وضعیت اقتصادی، برجام و ارائه آمارهایی درباره تولید بوده است. اما اکنون که نزدیک به یکسال تا پایان دولتش باقی مانده است، به نظر می‌رسید که روحانی حرفه‌ای متفاوتی نسبت به گذشته داشته باشد. حرف‌هایی که علاوه بر ارائه آمارها بیانگر مشکلاتی که در دولت به واسطه برخی اقدامات دولت گذشته ایجاد شده است. اما این بار نیز حرفه‌ای روحانی جز به روز شدن آمارها و اطلاعاتش پیرامون محورهای مشترک بحث‌های گذشته‌اش یعنی وضعیت اقتصادی، وضعیت تولید و نتایج برجام نکته دیگری نداشت و این همان چیزی که این روزها بسیار مورد نقد قرار گرفته است. چراکه برخی بر این باورند که دولت در این یک سال باقی مانده بالید فرصت را مغتنم بشمرد و از مشکلاتی که بر سر راهش گذاشته شده و مانع اصلی انجام نشده برخی وعده‌هایش است، باید بیشتر سخن بگوید و به نوعی مسیر شفافیت پیش گیرد. نجفقلی حبیبی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها از جمله کسانی است که معتقد است، حسن روحانی باید این روزها بیش از گذشته درباره شرایطی که دولت قبل ایجاد کرده، صحبت کند. او در کفت و گو با «امید ایرانیان» می‌گوید که حسن روحانی در این یک سال باقی مانده باید روابطش را با مردم بیشتر کند و به آنها هر آنچه در این دولت انجام داده و در دولت قبل رخ داده، به زبان خودشان توضیح دهد تا مردم هم توقعاتشان را واقع‌بینانه و بر اساس امکانات و اختیارات رئیس‌جمهور تنظیم کنند. مشروح این گفت‌وگو نیز در پی می‌آید.

آقای حبیبی، به نظر شما در این یک سال باقی مانده دولت باید چه کارهایی انجام دهد؟

به نظرم دولت در این یکسال باید کمی روند برنامه‌های خود را تغییر دهد. یعنی به نظرم باید مقداری کارها و برنامه‌هایی را در اولویت بگذارد که آثارش سریع‌تر مشخص می‌شود. مانند بحث‌های اقتصادی، ایجاد اشتغال در فضاهای کوچک و یا کنترل گرانی. متاسفانه آنچه اکنون رخ داده این است که دولت به دلیل توجه به برنامه‌های بلندمدتش از برخی برنامه‌های کوتاه مدت غافل نشده و به همین دلیل از مردم می‌شنویم که می‌گویند چرا اشتغال ایجاد نشده است؟ چرا هنوز گرانی وجود دارد؟ این سؤالاتی است که مردم دارند و بخش زیادی از آن به حق است. بنابراین من فکر می‌کنم که دولت باید کمی برنامه‌های دراز مدتش را مدیریت کند چون آن برنامه‌ها در طولانی مدت آثارش نشان داده می‌شود و در این یک سال باقی مانده به برنامه‌های کوتاه مدتش توجه بیشتری داشته باشد.

علاوه بر تغییر در برنامه‌هایش به نظر شما در مواجه با متخلفان و یا منتقدان باید چه طور عمل کند؟

منتقدان که نباید تا وقتی که نقد منصفانه می‌کنند، مورد تخریب و یا برخورد قرار بگیرند. بالاخره کار منتقد، نقد کردن است. اما در مواجه با متخلفان معتقدم که باید کمی از دایره گفتار خارج شود. برای مثال عده‌ای هستند که با رفتارهای خودسرانه موجبات گرانی را فراهم می‌کنند، دولت می‌تواند با آنها برخورد کند و در این راستا می‌تواند از قوه قضائیه نیز کمک بگیرد. برای مثال کاری که دولت درباره مبارزه با قاچاق شروع کرده، بسیار مفید است و باید آن را جدی بگیرد و اجازه ندهد که برخی به خاطر روابطی که دارند در حاشیه امن قرار گیرند و از خطای آنها چشم پوشیده شود. بنابراین اگر مجموعه کارهایی که شروع کرده است را خوب انجام دهد، جزو مجموعه مبارزه با فساد محسوب می‌شود و دیگر بساط رانت‌ها هم جمع می‌شود. البته ما محدودیت‌های دولت را درک می‌کنیم اما دولت باید تا جایی که می‌تواند، توان خود را در انجام وعده‌هایی که داده، بگذارد. درست است که دولت برخی برنامه‌هایش واقعاً به برجام گره داشته است اما خیلی از برنامه‌هایش نیز ربطی به برجام نداشته است و اگر در این راستا نقد و یا گله‌ای باشد، درست است.

گفتید که شاید خیلی برنامه‌های دولت به برجام ربطی نداشته باشد و دولت می‌توانسته آنها را انجام دهد، می‌توانید در این زمینه کمی بیشتر توضیح دهید؟ اینکه مثلاً چه برنامه‌هایی را دولت می‌توانست بهتر پیش ببرد که بی‌ارتباط به برجام بود؟

همان‌طور که گفتم اغلب برنامه‌های کوتاه مدت دولت ربطی به برجام نداشت. برای مسائل حل برخی مسائل و یا بی عدالتی‌های اجتماعی، سامان‌دهی نظام اداری و مسائلی از این دست ربطی به برجام ندارد و اتفاقاً از جمله مسائلی است که آرامش را بر زندگی مردم بر می‌گرداند و بسیار تأثیرگذار است. البته باز هم حل این مسائل هم نیازمند آن است که ابهاماتی که از ناحیه دولت قبل ایجاد شده و گریبان این دولت را گرفته است را با مردم در میان گذاشته شود. مثلاً توضیح داده شود که سامان‌دهی نظام اداری به دلیل برخی مشکلاتی که در دولت قبل ایجاد شده از جمله استخدام‌های بی‌مورد و عدم شایسته‌سالاری در این دولت پیش گرفته شده است و اگر چنین اتفاقی نمی‌افتاد، این دولت زمان و انرژی خود را روی موارد دیگری معطوف می‌کرد. متأسفانه این دولت هنوز شفاف سازی نکرده است و مدام می‌گوید که دولت قبل به ما ویرانه تحویل داد.

آیا با این اقدامات می‌تواند سرمایه اجتماعی و بدنه رأیی که از او در سال 92 حمایت کرد را حفظ کند؟ چون بعضاً شنیده می‌شود که جوانان و بدنه اجتماعی حامی روحانی از رأیی که داده‌اند، سرخورده شده‌اند.

نکته اول این است که سرمایه اجتماعی به آزادی‌های اجتماعی اهمیت می‌دهد. از این رو دولت باید به جنبه‌های مدنی و فرهنگی که مد نظر جوانان است، بیشتر توجه کند. بالاخره عده‌ای می‌خواهند در آزادی‌های مدنی و فرهنگی البته نه به معنای ولنگاری، اخلال ایجاد کنند و همیشه هم بهانه‌ای دارند. آن‌ها چیزهای سطحی و سوری را بزرگ می‌کنند تا در بدنه اجتماعی سرخوردگی ایجاد کنند و بعضاً هم در بخشی از جامعه موفق شده‌اند.

اگر موفق شده باشند که نشانه بدی است. یعنی روحانی در حال از دست دادن بدنه اجتماعی‌اش است؟

حرف اصلی من این است که آقای روحانی باید کوشش کند که سرمایه اجتماعی و امیدش به دولت را حفظ شود. البته که جوانان می‌فهمند که در دولت قبل ریشه‌هایی از فساد و خرابی دوانده شد که به این سادگی از بین نمی‌رود اما الآن مخالفان روحانی نیز برای از بین بردن امید جامعه روی وعده‌های انجام نشده روحانی، مانور می‌دهند. این‌ها شاید روی قشر دانشگاهی و یا مطلعین اثری نگذارد ولی ممکن است، مردم عامی را تحت تأثیر قرار دهد. این نیازمند این است دولت نحوه اطلاع‌رسانی‌اش را بهتر کند. دولت اقدامات خوبی انجام داده اما به درستی برای مردم توضیح داده نشده است و بعضاً هم توضیحاتی که روحانی و یا معاونانش می‌دهند، توضیحاتی است که خیلی علمی است و مردم عامی متوجه نمی‌شوند.

افزودن نظر جدید