روایتی از یک درددل عارفانه

علیرضا خامسیان-در روزهای گذشته در جلسات اتاق فکر دکتر عارف، بار دیگر شاهد کلامی صادقانه از زبان ایشان بودم. کمتر پیش می آید که او بخواهد با اطرافیان و نزدیکان خود درددل کند چه آنکه سعی می کند با عبور کردن از بسیاری از نامهربانی‎ها لب به گلایه نگشاید.

اما بعد از آنکه اعضای جلسه هر یک تحلیلی از اوضاع کشور ارایه کردند و برخی قضاوت‏هایی که در محافل سیاسی نسبت به کنش سیاسی دکتر عارف مطرح می شود بیان کردند؛ او پاسخی داد که بامعنا بود. او گفت: «اگر بخواهم به زعم برخی دوستان سکوتم را بشکنم شاید خیلی چیزها به هم بریزد. ولی به هیچ وجه راضی نیستم به خاطر منافع شخصی، یک جریان را به هم بریزم».
آقای عارف بیش از این توضیح نداد که بیان برخی مطالب باعث بیان ناگفته های از برخی افراد و گروه ها می شود که شاید جامعه درباره آنها به گونه ای دیگری فکر می کند یا اینکه بیان این مطالب منافع عده ای را به خطر می اندازد؟ البته او در ادامه سخنان خود گفت که بیش از آنکه از هجمه های رقیب نگران باشد، از هجمه هایی که بعضا از داخل جبهه اصلاحات دیده می شود، نگران است؛ به همین دلیل نمی خواهد با سخن گفتن از برخی ناگفته ها اوضاع را مشوش کند.
دکتر عارف در چند سال اخیر بخصوص در موسم انتخابات هزینه هایی را برای وحدت درون جبهه اصلاحات متحمل شده و هنوز هم این مسئولیت را دارد و با سکوتش، حتی حیثیت و آبروی خود را در راه حفظ وحدت جریان اصلاحات خرج می‎کند.
او به جد معتقد به آسیب شناسی رفتار دو سال اخیر جریان اصلاحات است که بویژه در حوادث دی ماه، ضرورتش بیش از پیش احساس شد؛ چرا که رسانه‌های خارجی عبور از اصلاحات را کلید زده و رقیب جریان اصلاحات هم با ظرافت خاصی با امنیتی کردن فضا به دنبال حذف اصلاح طلبان است.
با تمام این احوال و با تمامی گلایه ها و مشکلات پیش رو، محمدرضا عارف همچنان از آینده ای سخن می‎گوید که می توان به آن امید داشت؛ البته به شرط عبور از منافع فردی و لحاظ کردن منافع گروهی.

منبع:خبرآنلاین

افزودن نظر جدید