- کد مطلب : 15835 |
- تاریخ انتشار : 16 آبان, 1396 - 12:34 |
- ارسال با پست الکترونیکی
طالع نحس در مستطيل سبز
جابهجایی پولهای كلان در فوتبال، موجب شده است در این سالهای اخیر پای رمالها و جادوگران به فوتبال ایران باز شود و آنها بیشتر سراغ كسانی میروند كه در نتیجهگرایی ناموفق هستند. بررسی و پاسخ به این سوال كه «جادو» به طور حتم وجود دارد یا خیر، موضوعی محسوب ميشود كه سالهای سال از منظر دینی و علمی مورد توجه كارشناسان و مفسران مختلف بوده است. اما نفوذ این پدیده به شكل و شمایل گوناگون در دنیای امروزی فوتبال، غیر قابل چشم پوشی است. همین هفته گذشته بود كه بحث جادوگری در فوتبال در یك مسابقه دسته یكی بین دو تیم گل گهر سیرجان و خونهبهخونه بابل سر و صدای زیادی به پا كرد.
اتفاقی كه نشان داد ریشههای جادو در فوتبال بسیار قوی است و هنوز هستند كسانی كه به این پدیده در فوتبال اعتقاد دارند و برای رسیدن به پیروزی به آن متوسل میشوند. دیداری كه هفته گذشته در سیرجان برگزار شد، اتفاقی را در دل خود داشت که توجه یکی از عکاسان را به خود جلب کرد. داستان از این قرار بود كه یکی از افراد کادر تیم گلگهر سیرجان، پیش از بازی به سمت یکی از دروازهها رفته و با مایعی که رنگ خاصی هم داشته، فضای اطراف را شستوشو داده است. اتفاقی که حاضران آن را به طلسم کردن دروازه ربط دادهاند. جالب اینکه با وجود نیت این فرد برای بسته نگه داشتن دروازه، توپ از خط دروازه تیمش عبور کرد اما داور پس از پذیرفتن گل در مشورت با کمکداور آن را رد کرد. در پي مردود شدن گل، متوسلان به سحر و جادو این مساله را ناشی از کارکرد همین مایعی میدانند که برای طلسم دروازه مورد استفاده قرار گرفته بود. اتفاق رخ داده در سیرجان به سرعت در رسانهها پخش شد و واكنش مربیان دو تیم و مهدی تاج، رییس فدراسیون فوتبال را نیز به همراه داشت. چنین رخدادهایی در ورزش فوتبال مسبوق به سابقه است و بارها پیش آمده كه وجود آن توسط مربیان مختلف تایید شده است.
هرچند بسیاری از مربیان و بازیكنان فوتبال به صراحت این موضوع را نفی میكنند اما بارها پیش آمده كه علاوه بر جادو، راههای از بین بردن جادو برای شكستن طلسم از سوی مربیان یا بازیكنان مطرح شده است. برای خیلیها قابل باور نیست که برخی مربیان، بازیکنان و حتی مدیران باشگاههای حاضر در سطوح مختلف فوتبال ایران برای نتیجه گرفتن دست به دامان افرادی میشوند که ادعای داشتن نیروی ماورای طبیعی دارند. اما نکته حايز اهمیت این است که هرچقدر هم باور کردن این ماجرا سخت باشد، وجود سحر و جادوگری در فوتبال ایران سالهای سال است که تایید شده و در یک سال گذشته چهرههای شاخص فوتبال ایران در مصاحبههای گوناگون به فعالیت جادوگران و مدیران و مربیان مرید آنها به صراحت حرف زدهاند.
بدون شك این موضوع كه برخی فوتبالیستها و مربیان به سراغ جادو میروند تا در اصطلاح طلسم ناكامیهای خود را بشكنند، موضوع ناامیدكنندهاي در فوتبالی است كه این روزها با معضلات ریز و درشت از جمله فساد مالی در سطوح مختلف ، فساد اخلاقی در مدارس فوتبال، دلالی، دوپینگ و ... دست به گریبان است. شاید باید این سوال را مطرح كرد كه اگر جادو و جادوگری در فوتبال و كسب نتیجه اثرگذار بود، چرا تیم ملی فوتبال هند كه كشورش بیشترین اعتقاد را به جادو دارند و راهكارهایشان در جادوگری زبانزد جهان است، قهرمان جهان نیست؟
ناراحت كننده و تاسف برانگیز است اما باید این واقعیت را پذیرفت كه جادوگری دیگر یک راز مگو نیست و از آن پردهبرداری شده است و بسیاری جسته گریخته و بسیاری هم البته واضح در خصوص آن صحبت میکنند. اما آیا در حقيقت جادوگرانی در فوتبال حضور دارند؟
آيا افرادی هستند که دارای قدرت ماورای طبیعیاند و حاضرند در ازای مبالغ گزاف آن را برای فوتبال به کار بیندازند؟ یا هستند مربیان سودجویی که برای کسب منافع خود حاضر به همکاری با این افراد بوده و هزینههای مربوطه را متحمل شوند؟ مربیان و ورزشکارانی که با این قبیل افراد همکاری میکنند متحمل هزینههای گزافی نيز میشوند. بدون شك افرادی که ادعای بهرهبری از قدرتهای ماورای طبیعی دارند و وارد عرصه فوتبال شدهاند، مجانی با ورزشکاران همکاری نمیکنند.
به خصوص چهرههای سرشناستر فعال در این زمینه در قبال دریافت مبالغ هنگفت با ورزشکاران همکاری دارند. در این رابطه شنیده میشود بعضي مبالغ رد و بدل شده بین ورزشکاران و یا باشگاههایی که حاضر به همکاری با این افراد شدهاند از مرز چند 100میلیون نيز عبور کرده و البته در این میان فدراسیون فوتبال بارها ورود كرده و در تلاش بوده است تا حد ممكن این جریانات را كنترل و حتی پای مراجع قضایی را نیز به این قبیل رخدادها باز كند. برخی رسانهها مدعی شدند كه ارکان قضایی فوتبال کشور با تحقیقات و برگزاری جلسات مختلف در ماههای اخیر توانستهاند جریانهای اصلی مرتبط با بحث سحر و جادو را شناسایی کنند.
به این ترتیب در آیندهای نه چندان دور با کمک مراجع قضایی رسیدگی به پرونده تخلفات افراد موسوم به جادوگر و فوتبالیهایی که به آنها مراجعه میکنند، رسیدگی خواهد شد. حالا بحث شكایت و اعتراض تیم خونه به خونه در خصوص مسائل رخ داده در دیدار با تیم سیرجانی نیز به میان آمده است و مسئولان این تیم با ارسال گزارشی از اتفاقات ورزشگاه محل برگزاری مسابقه و برخی مستندات، خواهان ورود بالاترین رکن قضایی فوتبال ایران به پرونده شدهاند.
با این تفاسیر و در شرایطی كه در آییننامه انضباطی فدراسیون فوتبال، تنبیهات سنگینی برای استفاده از سحر و جادو تعیین شده است،هنوز هم از گوشه و کنار شنیده میشود که برخی تیمها تحت عنوان جلسات تمرکز و روانشناسی از افرادی که هیچ زمینه روشنی در فوتبال ندارند بهره میگیرند و خواسته و ناخواسته پای جادو و جمبل را به فوتبال باز كردهاند.
اما به راستی جایگاه جادو در فوتبال كجاست و این موضوع تا چه حد به واقعیت نزدیك است؟ برای پاسخ دادن به این قبیل سوالات و بررسی دقیقتر موضوع مجموعهای فراهم كردیم كه پاسخ برخی سوالات را در دل خود دارد. در این رابطه جایگاه سحر و جادو در فوتبال جهان را مورد بررسی قرار دادیم، به اظهار نظراتی كه در اینباره بيان شده و برخی شنیدهها و خاطرات از سوی اهالی فوتبال پرداختیم و موضوع خرافهپرستی و اعتقاد به جادوگری را از منظر روانشناس مورد ارزیابی قرار دادیم.
جادو در فوتبال را هم ديده و هم شنيدهام
جلال چراغپور/ مربي و كارشناس فوتبال
من هميشه در فوتبال در خصوص جادو چیزهایی دیده و شنیدهام. البته اوایل سر در نمیآوردم چون توجهی به آن نداشتم. اما یک مرتبه كه برای تماشای بازی لیگ یک در ورزشگاه حضور داشتم، مکالمه جالبی را به گوش خود شنیدم که گواه این مساله بود. تیمی بود که از حملات حریف چند مرتبه جان سالم به در برد. درست همین زمان شنیدم یکی از مربیان این تیم به سرمربی گفت: «اثر کرده وگرنه دو تا عقب بودیم!». خب شنیدنش برای آدم کمی عجیب است اما این را با گوشهای خودم شنیدم. توجهی نداشتماما بعدها که متوجه شدم، معنای برخی مکالمههایی که شنیده بودم برایم آشکار شد. یک مرتبه هم مربی تیم مسالهای را نشانم داد که برایم جالب توجه بود. حین گرم کردن تیم به من گفت الان یکی از این توپ جمعکنها خودش توپ را به درون دروازه قل میدهد و وقتی برای برداشتنش میرود، چیزی درون دروازه جاساز میکند. گویا بارها چنین صحنهای را دیده بود.
خوب که دقت کردم، دیدم همین طور است. طرف خیلی طبیعی خودش یک توپ را با بغل پا به درون دروازه فرستاد. جلب توجه نمیکرد چون همه مشغول توپ زدن و گرم کردن بودند. وقتی برای برداشتن توپ به درون دروازه رفت، چیزی آنجا گذاشت، توپ را برداشت و بیرون آمد. زمان ما از این اتفاقات نبود. ما فقط سرکوچه یک دعانویسی داشتیم که ته یک دکان قدیمی تاریک مینشست و چیزهایی مینوشت. کسی در طول مدتی که مربیگری میکردم به عنوان جادوگر به من زنگ نزد. آن موقع شاید از این چیزها نبود یا اگر بود خیلی کم بود. این مساله برای زمانی است که فوتبال به سوی مدرنیته پیش رفت. اگر هم کسی به من زنگ میزد، جوابی نمیگرفت چون اعتقادی ندارم. من معتقدم شما باید تلاشتان را کنید.اگر اینطور باشد، یعنی تمام تمرینات و تاکتیکها و برنامهها بیمعناست. مگر میشود؟! به این اعتقاد دارم که تمام تلاشمان را به کار گیریم، بعد وضویی بگیریم و سر سجاده از خدا خواستار یاری و کمک باشیم اما به اینکه دست روی دست بگذاریم تا شخصی از بیرون بیهیچ دانشی در زمینه فوتبال بیاید و ما را برنده کند، اعتقادی ندارم. آنطور هم که شنیدم، همه این افرادی که جادو میکنند قبل از هر کاری به اصرار از طرف مقابل میخواهند بگوید که به این مساله اعتقاد دارد یا نه؟ گویا بدون اعتقاد جادو کارگر نیست! من اعتقادی ندارم.
به ما ميگفتند كاغذ چال كنيد!
بهروز رهبريفرد/ پيشكسوت فوتبال
در مدتی که در فوتبال بودم، درباره سحر و جادو یک سری مسائل دیدم و خيلي ترسیدم. به ما میگفتند بروید چهار گوشه زمین فلان کار را انجام دهید، به تدارکات میگفتند فلان کار ناشایست را درون دروازه حریف انجام بدهد که با دیدن این اتفاقات گفتم آقا جان ما نمیخواهیم و نیستیم. اینطور نباشد که شبها از ترس جن تا صبح بیدار باشیم. اگر تاكنون درباره اين موضوع سكوت كرده بودم و حرفي نزدم، براي اين است كه پيش از اين موضوع آن مطرح نشد و من نيز اشارهای نکردم ولی به چشمان خود چنین چیزهایی دیدم و از نزديك لمس کردم. آن آدمها، به فرض همان مسئول تدارکات تيم که درخواست برخي كارها را به آنها میگفتند، هنوز زنده هستند.
میتوانید بروید از آنها بپرسید که این موضوعات را تایید میکنند يا خير؟ میگفتند تیم مقابل طلسم کرده و شما با این کار بايد طلسم آنها را باطل كنيد! هميشه برای من سوال بود چطور فهمیدهاند تیم مقابل ما را طلسم کرده که بخواهند آن طلسم را بشکنند؟ براي مثال میگفتند در چهار طرف زمین این کاغذها را چال کنید. اینطور شد که من گفتم خداحافظ شما؛ من با اين وضع نميتوانم. همان سال هم تیم ما درحال صعود بود اما بازی آخر را باختیم و نتوانستيم صعود كنيم. دقیقه 90 ،خدا بیخ گلوی ما را گرفت و اجازه نداد صعود کنیم. شاید راه را اشتباه رفتم یا شانسم بود که اول مربیگریام با این مسائل مواجه شدم. مربیگری الان یک مقداری سخت شده چون یک دیواری است که باید از آن عبور کنید تا به عرصه مربیگری اضافه شوید. از دیوار چین میشود عبور کرد ولی انگار از این دیوار نمیتوان رد شد. هفت خان را باید پشت سر بگذارید. یک سری مربیان هستند که اجازه نمیدهند کسی به این عرصه ورود پیدا کند و تا گور هم میروند، میخواهند آن را با خود ببرند. میگوید طرف از دنیا رفته ولی هنوز مربیگری میکند و از زیر خاک هنوز سیستم میچیند! این مسائل وجود دارد و در حال حاضر ما بیرون نشستیم. حالا برخی هستند که پرو پرو خودشان را در این چرخه جای میدهند ولی سخت است و شاید من نمیتوانم چنین کاری انجام دهم. از طرفي چه بخواهيم چه نخواهيم، موضوعات مربوط به جادوگري در فوتبال وجود دارد و نميتوان منكر آن شد. اينكه بخواهم وارد فضاي اينچنيني بشوم، برايم ناراحتكننده است.اميدوارم در ادامه و با برخوردهاي جدي از سوي فدراسيون و كميته اخلاق اين موضوعات بد از فوتبال ريشهكن بشود.
شنيدم يك جادوگر قهر كرد و تيم اوت شد!
خداداد عزيزي/ پيشكسوت فوتبال
با توجه به آنچه من مشاهده كردم، بايد بگويم كه صد در صد در فوتبال جادو و جنبل داریم. جادو در فوتبال پديدهاي است كه من بارها به چشم خودم آن را ديدهام. چه در زمان بازيگري و چه زماني كه مربي شدم بارها شاهد اتفاقاتي بودم كه فقط مي توانست از جادو ناشي شده باشد. مدتي قبل مدير يك تيم را ديدم كه به شدت به جادو اعتقاد داشت و خيلي هم با جادوگرهاي مختلف در ارتباط بود. مدير يكي از تيمها بود و جادوگري كه با اين مدير ارتباط داشت، وقتي آن تيم بازي داشت ميآمد و ميپرسيد كه كدام بازيكن خطرناكتر است؟ من اسم يك بازيكن را ميگفتم و بعد او اسم آن بازيكن را ميگفت و در يك پلاستيك فوت ميكرد و پلاستيك را ميبست و در كل كارهايي از اين دست انجام ميداد. باوركردني نبود اما در چهار بازي با همين شيوه برنده شدند اما بعد از آن به يك بازي برخورد كردند كه حريفشان نيز اسير جادو و جمل بود و به همين شيوهها متوسل ميشدند. در آن بازي اعتقاد جادوگر حريف اين بود كه ادرار، سحر را باطل ميكند براي همين قبل از بازي در يك سري بطري ادرار كردند و آنها را دورتادور زمين ريختند و در نهايت دو گل زدند و برنده شدند. در واقع در آن مسابقه جادوگر ادرار بر جادوگر فوتي غلبه كرد و تيمش برنده شد! جادوگران در فوتبال بسيار نقش مهم و پررنگي داشتند؛ تا جايي كه برخي جادوگراني بودند به مربي تعويض هم ميدادند. براي مثال فلان بازيكن را رأس يك دقيقه و زمان خاص از بازي بيرون ميكشيدند. ميتوانيد اين موضوع را از خود بازيكنان بپرسيد. بهطور حتم آنها شهادت ميدهند كه در برخي مسابقات در زمان خاص و مشخصي تعويض ميشدند. فرقي هم نداشت خوب بازي كرده بودند يا نه اما تعويض ميشدند. در سال هایی که من بازی می کردم، تیمی وجود داشت که در هفت بازی ابتدایی به پیروزی رسیده بود، در رسانهها موجی پیش آمد که این تیم جادوگر دارد و به کمک جادو می تواند بازی های خود را به پایان برساند، یک روزی آقای سرمربی در تمرین به بازیکنانش گفت میگویند ما جادوگر داریم اما شما توجهی نکنید؛ چرا که ما کار تاکتیکی می کنیم و به این ترتیب از سد حریفان ميگذریم. همزمان با بیان این حرفها، آقای جادوگر هم آمد و این حرف ها را شنید. او به سرمربی گفت یعنی من تاثیری در این بردها نداشتم؟ من که همیشه کنار شما بودم. سرمربی هم گفت خیر شما تاثیری نداشتید. جادوگر هم قهر میكند. اما آن تیم در نهایت اوت شد.
جادوگری، واقعیت تلخ فوتبال امروز است
ناصر فریادشیران/ پیشكسوت فوتبال
وجود جادو و جادوگران در این روزهای فوتبال ایران، مربوط به پولهای هنگفتی است كه در فوتبالمان جابهجا میشود. پول های زیادی که در این فوتبال رد وبدل میشود، باعث شده رمالها و جادوگرها به طمع كسب درآمد و جذب پول به راحتی به باشگاههای فوتبال به ویژه آنهایی كه به سختی پیروز مسابقاتشان میشوند به اصطلاح در بحران قرار گرفتهاند، نفوذ کنند و کار خودشان را همانطور كه خودشان دوست دارند، انجام دهند. این یك واقعیت است كه جادوگران افرادی هستند که اعتقادات دینی بسیار ضعیفی دارند و با کمبودهای خودشان میخواهند در فوتبال ما نفوذ کنند و اكنون نیز وجود بعضی از این رمالها را هم در تهران و هم در کرج نظارهگر هستیم که به راحتی با برخی افراد در باشگاهها قرارداد میبندند و درحال حاضر نیز فردی در کنار یک شخصیت معروف در فوتبالمان وجود دارد که در واقع همان جادوگر معروف است. اینها واقعیت فوتبال امروز ماست.
هماکنون در باشگاه، رمالهایی وجود دارند که به راحتی قرارداد خودشان را تنظیم میکنند وحتی برای شروع کار خود یک دستگاه خودرو درخواست میکنند و در آخر کار نیز مبالغی را دریافت میکنند. به نظر من هر فردی هم که میگوید جادوگری و جادوگرها در فوتبال ما وجود ندارند، دروغ میگوید. در همین راستا باید بگویم كه پیشنهاد همکاری با یکی از رمالها و جادوگرها به برادر من نیز شده بود که وی حتی به محلی كه آنها گفتند رفته بود و در آنجا با خانهای روبهرو شد که در آن با یک گلیم سوخته و چند شمع سوخته مواجه شد و این برای من سوال است که چرا این افراد قدرتهایشان را برای خودشان استفاده نمیکنند و چرا از خدا برای خود ماشین صفر کیلومتر یا زندگی ایدهآل درخواست نمیکنند.اگر در جادوگری و عوض كردن نتیجه فوتبال با جادو مهارت دارند، چرا برای خودشان آسایش و راحتی درخواست نمیكنند؟ اینكه جادو در فوتبال ایران وجود دارد، موضوع ثابت شدهای است و كسی نباید خودش را گول بزند و به روی خودش نیاورد. به نظر من بهتر است نیروی انتظامی، مسئول حراست فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش به فکر ریشهکن کردن این رمالها در این روزهای فوتبال باشند و آنها را از این محیط ورزشی دور کنند اما در حال حاضر گفته میشود بعضی از این رمالها با بسیاری از مربیان به تنهایی خلوت کرده و با آنها برای نتیجه گرفتن تیمشان صحبت میکنند. این بسيار تاسف آور است.
جادو در فوتبال عمان نیز رواج داشت
پرویز مظلومی/ مربی فوتبال
در مسابقات لیگ زیاد پیش آمده بود كه مسائلی را پیرامون جادو و جادوگری مشاهده كنم. به نظر میرسد مساله جادوگری در فوتبال ایران دیگر به یك موضوع رسمی تبدیل شده است و خیلی اصولی صورت میگیرد.
حتی مدتی قبل در یكی از رسانهها مصاحبهای خواندم كه در آن بيان شده بود یك مربی خیلی رسمی اعلام كرده است كه تصمیم دارد به سراغ یك رمال یا جادوگر برود و با یك جادوگر قرارداد امضا كند! تجربه نشان داده است كه استفاده از جادوگر و متوسل شدن به چنین پدیدههایی، چقدر میتواند یك تیم را با مشكل مواجه كند و عواقب تلخی به همراه داشته باشد. در واقع باید صریح بگويم كه هر کسی که از این شیوه استفاده کرده، چوبش را خورده است. البته باید به این موضوع نیز اشاره كنم كه استفاده از جادو و سحر در فوتبال مختص كشور ما نیست وبه طور حتم در كشورهای دیگر نیز وجود دارد. یادم میآید زمانی كه در لیگ كشور عمان مربیگری میكردم با چشم خودم دیدم كه تیمها از جادوگر استفاده میكردند.
آن زمان من مربی تیم «السداب عمان» بودم. تیم من در بازی رفت در خانه دو گل از حریف خود كه تیم سرسختي نیز به شمار میرفت، خورده بود. قبل از بازی برای بچهها کلی حرف زدم و تاکتیک بازی را چیدم و سعی كردم نكات مهم تكنیكی و فنی را به آنها یادآوری كنم. حرف هایم که با بازیكنانم تمام شد با صحنه عجیبی مواجه شدم.
به چشم خودم دیدم كه دو بازیکن تیمم به کنار دروازهها رفتند و ادرار کردند! با عصبانیت به آنها پرخاش کردم اما همه تیم فریاد میزدند تیم حریف جادوگر دارد و فقط این شکلی میشود سحر و جادوی حریف را باطل کرد. البته ما آن مسابقه را با پیروزی پشت سر گذاشتیم اما برایم عجیب است كه این قبیل خرافات مورد پذیرش تعداد زیادی از بازیكنان فوتبال و تیمهای حرفهای است. البته من قبول دارم كه ممكن است یك تیم را جادو كنند اما نتیجه یك مسابقه را تلاش، مسائل فنی و درصد كمی نیز شانس رقم میزند نه این قبیل خرافه پرستیها و تفكرات عجیب و غلط. متاسفانه فوتبال ایران نیز كم درگیر این مسائل نیست و هر چند وقت یك بار صحبتهایی در این ارتباط وجود دارد و خیلی از تیمها هنوز هم برای شكست دادن حریفان خود به مسائلی مانند جادو متوسل میشوند و این نگرانكننده است.
جادوگري در فوتبال وجود دارد
مهدي هاشمينسب/ مربي خونهبه خونه
صحبت از جادو و جنبل به هيچ عنوان قشنگ نیست و زحمات شبانهروزی یک تیم را زیر سوال میبرد. در روزهاي اخير پيرامون تيم خونهبه خونه شايعاتي را مطرح كردهاند اما سوال من اين است كه چطور تیمی که در سه هفته دروازهاش باز نشده و هفت امتیاز کسب کرده است، میتواند با جادوگری به این نتایج دست پیدا کند؟ من گناه کسی را نمیشویم ولی چنین چیزهایی در فوتبال ما بوده و هست. جاهای دیگر و در سطوح دیگر فوتبال نيز شاهد آن بودم که جای تاسف دارد. باید افرادي که متولی فوتبال هستند جلو بیایند و مقابل این چیزها بایستند و اجازه ندهند چنین اتفاقاتی ادامهدار شود. من 10، 15 سال پیش زمانی که فوتبال بازی میکردم حول و حوش این جریانات بودم. از نزدیک با چنین چیزهایی آشنا هستم و به هیچ وجه نقض نمیکنم که جادوگری در فوتبال ایران هست اما همانطور که گفتم باید با این موضوع مقابله شود آن هم توسط کسانی که در رأس ورزش و فوتبال ایران قرار دارند. آنها نباید اجازه تداوم این موضوع را بدهند و این مساله بايد از یک جا متوقف شود. خیلیها درباره رمال و جادوگری صحبت کردند. تا الان چه اتفاقی افتاده؟ آیا چیزی تغییر کرده است؟ آیا فقط صحبت درباره مبارزه با فساد کفایت میکند؟ يا بايد اقدامات عملي نيز در اين باره انجام داد؟ خیلی از ارگانهای بزرگ میتوانند مقابل این موضوع ایستادگی کنند ولی تا به امروز هیچ چیزی نشده و همه چیز با دو تماس تلفن برطرف شده است. اميدوارم با مطرح شدن اين موضوع در روزهاي آينده، فدراسيون فوتبال تلاش بيشتري براي حل آن انجام دهد و اعتقاد به جادوگري را ريشهكن كند. من به عنوان مربي خونهبه خونه اعلام ميكنم كه اگر چنين موضوعي در تيم ما وجود داشته باشد، همين امروز از تيم خارج ميشوم زيرا اعتقادي به اين مسائل ندارم. مدتهاست که این صحبتها در فوتبال مطرح است و مسئولان باید فکری به حال چنین موضوعاتي کنند. عکسهایی را که بعد از بازی خونه به خونه و گلگهر منتشر شد، عکاس ما گرفته بود. چطور میشود که مسئولان سیرجاني ميگويند که این کار را ما انجام دادهایم؟! در هیچکدام از آن عکسها از اعضای کادر و مسئولان ما حضور ندارد. حالا این را که آنها دور دروازهشان آب، بنزین یا گازوییل ریختهاند، نمیدانم ولی این حرفها مدتهاست که در فوتبال ایران مطرح است و مسئولان باید فکری به حال فوتبال ایران و این صحبتها کنند؛ چراکه این حرفها جالب و خوب نیست.
همه ماجراهاي واقعي كه در دنيا رخ داده است
جادوگري در فوتبال جهان
وحيد كوثري - جادوگری و خرافه پرستی دو مقوله ای هستند که از دیرباز میان مردم رواج داشته اند. در این بین دولت ها و حکومت هایی نیز بوده اند که از این باور غلط استفاده کرده و هدف هاي خود را پیش برده اند. هدف هایی که بیشتر تکیه بر نقطه ضعف انسان ها در برخورد با همچنین وقایعی بوده است. فوتبال نیز از زمانی که شکل گرفته و به عنوان پرطرفدارترین ورزش دنیا مطرح شده، درگیر این اتفاق و حواشی آن بوده است. کشورهای آفریقایی و آمریکای جنوبی را می توان مهد این اتفاقات دانست. مشهورترین اتفاق، نفرین آروبینا در برزیل است؛ نفرینی که با دفن کردن یک قورباغه در زمین تیم حریف کلید خورد و تبدیل به واقعه بحث برانگیزي در این کشور شد. تيم واسكودوگاما درسال 1934 برای مصاف با تیم ضعیف و محلی آندرای به سمت همین شهر حرکت کرد، اتوبوس این تیم در راه تصادف کرد و دیر به بازی رسید. اعضای باشگاه آندرای در حرکتی جوانمردانه صبر کردند تا بازیکنان تيم حريف با چند ساعت تاخیر برسند و در ازای این حرکت، خواستار جوانمردانه بازی کردن تیم واسکو شدند تا به این تیم بیشتر از حد معمول گل نزند اما واسکویی ها فراموش کردند و 12 گل را وارد دروازه حریف خود کردند و این آغاز ماجرا بود. کشیش تیم آندرای به نام آروبینا، آنها را نفرین کرد تا 12 سال نتوانند قهرمان شوند. درست به اندازه تعداد گل های این بازی. واسکودوگاما این ماجرا را مضحک خواند اما آن ها 10 سال نتوانستند قهرمان رقابت ها شوند؛ آن ها بارها زمین خود را شخم زدند تا قورباغه ای را که دفن شده، پیدا کنند اما خبری از قورباغه نبود تا دوباره دست به دامن همین کشیش شدند و همان سال دوباره به قهرماني رسيدند. اما با ندادن قربانی برای آن شخص، دوباره نفرین 12 ساله گریبانشان را گرفت تا این مرتبه سراغ پدر سانتانا ماساژور سابق تیم ملی برزیل در جام های جهانی 1962 و 1966 بروند. پدر سانتانا ، با احضار ارواح و قربانی برای آنها و دفن صلیب شکسته پشت دروازه های ورزشگاه این تیم دوباره قهرمانی و شادی را به این تیم باز گرداند. اگر گمان می کنید که این اتفاقات قدیمی است و در دنیای مدرن امروز این حوادث رخ نمی دهد، سخت در اشتباهید. آرژانتین برای صعود به جام جهانی روسیه 2018 نیاز به معجزه داشت؛ پیروزی در زمین اکوادور که 21 سال بود در آنجا پیروز نشده بودند، شکست شیلی و نبردن پرو، باید با هم اتفاق می افتادند تا آن ها به روسیه برسند. تمام این اتفاقات با درخشش مسی افتاد اما نکته جالب توجه حضور جادوگر معروف آرژانتینی در روز بازی این تیم در اکوادور و ورزشگاه خانگی این تیم بود. رسوایی بزرگ برای آلبی سلسته که بسیار به این خرافه پرستی ها توجه دارد.این اعتقادات و خرافهها به بازیکنان و مربیان نیز سرایت کرده است. ریموند دومنک، سرمربی پیشین تیم فرانسه اعتقاد داشت بازیکنان متولد ماه شیر، برای خط دفاع مفید نیستند و بازیکنان متولد ماه عقرب برای تیم بدشانسی می آورند. ایکر کاسیاس، بعد از گل خوردن جورابهایش را عوض و یا آستینش را پاره می کرد و به همین خاطر با مورینیو درگیر شد و با یك خداحافظی احساسی از رئال رفت. تیری آنری، همواره قبل از بازیها یک موزیک تکراری را گوش میکرد و اعتقاد داشت این موزیک برای گل زدن او خوش شانسی می آورد و با اين کار حوصله همبازیانش را سر برده بود. جان تری، اعتقاد داشت باید همیشه روی صندلی مخصوص خود در اتوبوس بنشیند تا روز خوبی را در بازی سپری کند. از عکس گذاشتن دروازه بان سابق تیم ملی بلژیک در جوراب خود تا اورادی که دروازه بانان درون دروازه خود قرار می دهند نیز که زیاد مشاهده شده است. جالبترین اتفاق نیز سال گذشته در دیدار الزمالک مصر با همشهری خود الاهلی رخ داد. جایی که تیم الاهلی تا دقایق پایانی از حریف با یک گل پیش بود تا اینکه یکی از بازیکنان حریف در فرصت مناسبي کاغذی را از دروازه تیم الاهلی بر می دارد و به فاصله چند دقیقه این تیم دو گل دریافت می کند و بازی را واگذار می کند. البته بازیکنان دیگر رشتهها نیز ازین قضیه مستثنا نیستند؛ مایکل جردن، بازیکن افسانه ای بسکتبال آمریکا و لیگ NBA، در طول دوران بازی خود در دهه 80 و 90 ، زیر شورت ورزشی تیمش، شورت تیم دوره کالج خود یعنی تیم دانشگاه کارولین شمالی را می پوشید و معتقد بود این کار برایش شانس و پیروزی می آورد. «مایکل جردن» تا پایان دوران فعالیت ورزشی اش این کار را انجام داد و هیچ گاه از عقیده خود دست برنداشت. نه تنها بازیکنان و مربیان فوتبالی و غیر فوتبالی بلکه بعضی طرفداران رشته های ورزشی نيز خرافاتی هستند. به احتمال زیاد هشت پای آلمانی را که نتایج مسابقات جام جهانی را برعهده گرفته بود، از یادتان نرفته است. جالب است که دامنه خبرسازی ها درباره این هشت پای پیشگو چنان بالا گرفته بود که نخست وزیر اسپانیا پس از پیشگویی خوشایند این حیوان که به طور زنده از تلویزیون اسپانیا پخش شد، گفت: «باید از این جانور پیشگو مراقبت ویژه ای به عمل آید. فکر می کنم لازم باشد تیمی برای حمایت از این هشت پا به آلمان بفرستیم». اگر بخواهیم از این اتفاقات و خرافه ها بگوییم، باید چند صفحه را به این موضوع اختصاص بدهیم اما فارغ از درستی یا نادرستی این اتفاقات هرچه که باشد این موضوعات و حواشی آن رواج زیادی دارد و درآمد خوبی نیز از این موضوع به جیب افراد سودجو می رود، البته امیدواریم صنف جادوگران از ما شکایت یا حداقل ما را به نفرین و جادو مبتلا نكنند.
روايت محمد دادكان از جادوگري در تيمملي
براي ما كه اعتقاد به خداوند متعال داريم، ياري خواستن از جادوگر اشتباه است و نبايد با اين مسائل به دنبال پيروزي در زمين مسابقه باشيم. اعتقاد به جادوگري در تمام سطوح فوتبال كشورمان وجود دارد. به خاطر دارم وقتي رييس فدراسيون بودم و تيمملي در آستانه حضور در جامجهاني قرار داشت، روزي يك شخص كه در كادرفني نبود به تمرينات تيمملي آمد و اعلام كرد كه ميتواند دروازه تيمملي را طلسم كند. او را يكي از دوستان عضو كادرفني تيمملي معرفي كرده بود، اين شخص نزد ما آمد. تيمملي كشورمان در ورزشگاه آزادي بازي داشت و ديدار حساسي بود. يعني پيروزي يا شكست در اين ديدار ميتوانست سرنوشت تيمملي را تا حدود زيادي مشخص كند. اين جادوگر گفت فردا وقتي به تمرينات مي آيم، یک صندلی برای من پشت این دروازه بگذار و یک صندلی نيز پشت آن یکی دروازه، من دروازه را طلسم میکنم. گفتم این کار را میکنیم. وقتی رفت به آن شخصی که جادوگر را معرفی کرده بود، گفتم به فلانی بگو نیاید، فردای آن روز زنگ زدم که فراموش نكنيد به آن شخص بگویید که نیاید چون ما صندلی نيز نگذاشتیم. بازی را بردیم و از آن فرد نیز استفاده نکردیم. تيمملي بدون جادوگري اين شخص موفق شد حريف را شكست دهد و راهي جامجهاني شود. جادوگری همیشه وجود داشته و هرکس بگوید نیست، دروغ گفته است. یک سری هستند که این اعتقادات را دارند و همانطور كه گفتم به ما نيز پیشنهاد شد اما انجام ندادیم. به هر ترتيب اميدوارم مسئولان مربوطه با بررسي اين مسائل هرچه سريعتر تصميمات جدي بگيرند و به هيچ عنوان اجازه سوءاستفاده از افرادي كه با استفاده از روشهاي غيراخلاقي به دنبال پيروزي در زمين مسابقه هستند را ندهند. در نهايت اميدوارم فوتبال كشورمان با توجه به حواشي كه در آن وجود دارد، رو به پيشرفت باشد.
افزودن نظر جدید