علی مطهری؛ عیار اصولگرایی

حسین نقاشی در قانون نوشت: اصولگرایی و سیاست‌مدار اصولگرا بر مدار مفاهیم علوم سیاسی به سیاست مداری اطلاق می‌شود که در عمل سیاسی خود مجموعه اصول (پرنسیب)، ارزش‌ها و باورهایی را مدنظر قرار داده و مبارزات سیاسی خود را در جهت این اصول سامان می‌دهد. برای این دست سیاستمداران بیش از آنکه تبعات و نتایج پیگیری اصولشان در عرصه سیاست مهم باشد، نیل هر چه بیشتر به آنها اهمیت دارد. درسوی دیگری می‌توان از فعالان و کنشگرانی نام برد که عملگرا (پراگماتیست) هستند.
«پراگماتیست» به کسانی اطلاق می‌شود که امکانات عملی و مصلحت روز را بر معتقدات خود مقدم می‌شمارند و به عبارت دیگر برای پیشرفت مقاصد خود یا ماندن بر مسند قدرت، انعطاف نشان می‌دهند و‌گاه با تسامح از خدشه‌دار شدن برخی از آنچه نیک و خیرعمومی می‌پندارند، می‌گذرند.

البته این مسئله همواره به معنای خودپرستی و به دنبال منفعت شخصی بودن نیست چرا که پراگماتیست‌ها نیز چون سایرین می‌توانند به دنبال «خیر عمومی» باشند و آن را در گذشتن مقطعی یا طولانی مدت  از پاره‌ای از آرمان‌ها یا منافع و خیر عمومی بدانند. 
در واقع باید میان کامفورمیست‌ها (منفعت طلبان-حزب بادی‌ها) با پراگماتیست‌ها تفاوت قائل بود. کامفورمیست ها اساسا به دنبال «خیر و منفعت عمومی» که از قبل آن منفعت آنان و کسان‌شان نیز تامین شود نیستند. برای آنها سود و خیر شخصی حرف اول و آخر را می‌زند و تا جایی در عالم سیاست خطر می‌کنند که این اصل حیاتی‌شان به خطر نیفتد. 
 در هر حال این مفاهیم هر چند در عرصه نظر مطلق تعریف می‌شود، اما در عرصه عمل نسبی است. با این سه تعریف اگر سپهر سیاسی ایران و سیاستمدارانش را ارزیابی کنیم می‌توان محافظه کاران و اصلاح طلبانی را شناسایی کرد که اصولگرا، پراگماتیست یا حتی کامفورمیست هستند. در این میان فردی چون «علی مطهری» را می‌توان یک سیاستمدار اصولگرا (با پرنسیب) دانست.
 او بدون کوچک‌ترین مسامحه‌ای و بدون نگرانی از قضاوت‌های بخشی از طبقه متوسط که خواهان آزادی‌های اجتماعی تمام عیار هستند، نسبت به «ساپورت» پوشی و حجاب کم بانوان در خیابان‌ها به وزیر کشور و نهادهای فرهنگی تذکر می‌دهد، استراتژی «پرده پوشی برای دولت روحانی» را به کناری می‌نهد و نسبت به موضوع برداشت 1/4 میلیارد از صندوق توسعه ملی و عدم تعیین معاون سیاسی برای وزارت کشور تذکر می‌دهد، «جشنواره عمار» را ستایش می‌کند و در عین حال از آزادی بیان مخالفان، تا جایی که سلاح به دست نگرفته باشند حمایت می‌کند، وجود احزاب منتقد و آزادی راهپیمایی و حق اعتراض به حکومت را بر می‌تابد و بی‌شک در این سال‌ها مهم‌ترین پیگیری کننده ماجرای رفع حصر بوده است. 
در واقع او به جای بده بستان‌های رایج عالم سیاست و واهمه از بودن یا نبودن در دور بعدی مجلس آنچه را که مبتنی بر اصول و فهم خود از اسلام و انقلاب اسلامی، بدون در نظر گرفتن خوشایند‌ها و بدآیندهای بیان می‌کند. از این رو به واقع می‌توان مطهری را یکی از عیارهایِ مهم و قابل اعتنای «اصولگرایی» دانست که نظیرش در میان اصولگرایانِ اسمی و برخی از اصلاح طلبان نیز یافت نمی‌شود.

 

افزودن نظر جدید