مقایسهٔ برجام و ملی شدن نفت توسط بازماندهٔ خاندان مصدق

خبرآنلاین نوشت: دونالد ترامپ، رییس‌جمهوری ایالات متحده، تصمیم گیری درباره برجام را به کنگره محول کرد و کنگره 2 ماه فرصت دارد تا نظر خود را اعلام کند. نگاه مقامات کاخ سفید آن است که برجام نقایصی دارد و این نقایص باید برطرف شود، اگر این اتفاق بیفتد آمریکا در برجام می ماند والا از برنامه جامع اقدام مشترک خارج خواهد شد. برخی کارشناسان خروج آمریکا از برجام را به مثابه مرگ برجام می دانند و عده ای نیز معتقدند مناسبات سیاسی و اقتصادی ایران با آمریکا نزدیک به صفر است. بنابراین این اتفاق گرچه برخی امور را سخت می کند، اما روی حیات برجام تأثیر نخواهد داشت. چون کشورهایی که بیشترین همکاری اقتصادی و سیاسی را با تهران دارند، همچنان به آن پایبند هستند.  بر همین اساس خبرآنلاین، با غلامعلی مصدق، فرزند نوه نخست وزیر فقید ایران و دکتراي حقوق بین الملل، به گفت‎وگو نشست. او می گوید: اثر تصمیم خروج آمریکا از برجام متوجه آن کشور است، اما از آنجا که دولت های اروپایی با آمریکا تعاملات اقتصادی و تجاری دارند و شاید تحت فشار آمریکا یکسری اصلاحاتی را در برنامه جامع اقدام مشترک اعمال کنند، در این صورت دولت ایران مختار است تعهدات جدید را بپذیرد یا اصلا نپذیرد. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه بخوانید:

 

  سخنان جمعه شب ترامپ چقدر در عرف بین الملل پذیرفتنی است و فکر می کنید واکنش ها به او چه طور باشد؟

روابط بین الملل تابع معادلات قوا در نقاط مختلف جهان و روابطی است که کشورها با یکدیگر براساس مناسبات گوناگون تجاری، سیاسی، فرهنگی برقرار کردند اما روابط بین المللی تابع یکسری قواعد و مقررات است که در قالب حقوق بین الملل مي توان آن را بررسی کرد. برجام معاهده و توافقی بین ایران و 1+5 از جمله دولت آمریکا است و این کشورها به آن متعهد شدند و براساس آن برنامه ای را تنظیم کردند. اینکه یک دولت به طور یک جانبه برای بقیه طرف های آن توافق بخواهد تصمیم بگیرد، طبعا شدنی نیست.

بنابراین دولت آمریکا نمی تواند به تنهایی پیمان بین المللی را لغو یا اصلاح کند. چون این تصمیم نمی تواند اثری جز نسبت به خود دولت آمریکا داشته باشد. البته دولت های اروپایی با آمریکا تعاملات اقتصادی و تجاری دارند و شاید تحت فشار آمریکا اصلاحاتی را در برنامه جامع اقدام مشترک اعمال کنند ولی تا چه اندازه این شدنی است؟ اين را زمان نشان می دهد. در هر صورت آنچه در ساختار بین المللي شاهدش هستیم، این است که یک کارگزار تخصصی از طرف سازمان ملل متحد برای نظارت بر امور هسته ای وجود دارد و آنجاست که به عنوان یک کانون جهانی برای همکاری های هسته ای اعضا اقدام می کند، تا آنها در برنامه ریزی برای استفاده از علوم و فنون مربوط به فناوری صلح آمیز هسته ای با یکدیگر همکاری کنند.

آژانس مبانی ایمنی هسته ای را تهیه و با سیستم بازرسی خودش رصد می کند تا کشورها به تعهدات شان در استفاده از مواد و تأسیسات هسته ای برای اهداف صلح جویانه پایبند بمانند. بنابراین رکن صالح از نظر بین المللی برای این امور، آژانس بین المللی اتمی است و دولت آمریکا نمی‎تواند رأسا تصمیم بگیرد درباره اینکه آیا دولت ایران مفاد برجام را رعایت کرده یا خیر.

کنگره چه کار خواهد کرد؟

کنگره یک نهاد قانونگذاری در داخل آمریکاست. هر تصمیمی بگیرد از نظر داخلی معتبر است و البته به آمریکا در سطح بین المللی نیز ربط پیدا می کند. طبعا کنگره می تواند با خروج آمریکا از برجام موافقت کند، اما این طبعا در سطح قانون اساسی و حقوق اساسی این کشور قابل بحث و بررسی است.

فرض را بر این بگیریم که دولت آمریکا بخواهد از این توافق بیرون بیاید به طبع آثارش متوجه خود دولت آمریکاست و روابطی که با دیگر کشورها دارد. باز این را زمان نشان خواهد داد که چقدر موفق است و چقدر در روابطش با کشورهای دیگر مثل چین و روسیه و اتحادیه اروپا قدرت دارد که نظرش را به آنها بقبولاند. در هر صورت یک سیستم بین المللی است که قواعدی دارد و صرفا براساس آن قواعد دولت ها می توانند اقدام کنند. صرف این که دولتی می آید مسئله ای را اعلام می کند. برای دیگران تعهد آور و قانون ساز نیست.

اگر آمریکا از این پیمان بیرون بیاید، تهران چه اقدام حقوقی می تواند انجام دهد؟

ایران متعهد به این پیمان شده و تعهداتی نسبت به آنچه امضا کرده دارد. در این پیمان به وضوح یکسری برنامه ها و مراحلی را برای اقدام ایران پیش بینی کرده‌اند که ایران نیز تا کنون به آنها عمل کرده است. با توجه به اینکه کشورهای دیگر هم از بلوک های معتبر دنیا هستند به نظر من این تعهد کاملا به جای خود پابرجاست و کما فی سابق ادامه پیدا می کند. مگر در شرایطی که بخواهند در مفاد اساسی معاهده برنامه اقدام جامع مشترک تغییری ایجاد کنند که آن موقع شاید اساس این توافق در معرض تغییر و تجدید نظر قرار بگیرد.

در این صورت دولت ایران مختار است تعهدات جدید را بپذیرد یا اصلا نپذیرد و کل مفاد این پیمان زیر سئوال برود. شاید زود باشد که بخواهیم قضاوت کنیم دولت ایران چنین اقداماتی را انجام خواهد داد يا نه. آنچه الان مطرح است یک توافق معتبر بین المللی است، طرف هایی دارد و همه به مفاد آن پایبند هستند و حالا یکی از اعضا می خواهد از این پیمان خارج شود. باید دید موضع بقیه طرف های این توافق چه خواهد بود.

با توجه به اینکه برجام پشتوانه قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد را دارد، اگر آمریکا بخواهد یکطرفه از برجام خارج شود، ایران می تواند به شورای امنیت سازمان ملل طرح شکایت کند؟

برجام یک معاهده بین المللی است و صلح و امنیت جهان را به نوعی تأمین می کند، بنابراین تا زمانی که این مکانیزم وجود دارد و کشورها به آن متعهد هستند، اجرا می شود. اگر دولت ایران بخواهد از دولت آمریکا به شورای امنیت شکایت کند، بايد بر اساس منشور سازمان ملل متحد پيش برود. سازمان ملل بر اساس اين منشور تنها زمانی وارد مسئله می شود که خطر جدی برای صلح و امنیت بین المللی وجود داشته باشد. مثلا اگر آمریکا، ایران را تهدید به حمله نظامی کند یا بخواهد رأسا کاری را در این راستا انجام دهد؛ طبعا آنجا شورای امنیت براساس فصول منشور می تواند وارد شود و قطعنامه ای را علیه آن دولت صادر کند؛ چون تهدید به کارگیری زور هم از نظر سازمان ملل قابل بررسی است.

براساس برجام ایران تعهداتی را در قبال 6 کشور و 6 کشور تعهداتی را در قبال ایران پذیرفتند، ایران به تعهدات خود عمل کرده است و حالا نوبت 6 کشور است که پایبندی عملی خود را به تعهداتشان نشان دهند. در چنین زمانی اگر آمریکا از برجام خارج شود و از انجام تعهداتش شانه خالی کند، ایران به چه مرجع بین المللی مي‎تواند اعتراض کند؟

دیوان بین الملل دادگستری تنها مرجعی در سطح بین المللی برای طرح دعوای دولت ها از یکدیگر است که آن هم به مسائلی رسیدگی می کند که شورای امنیت به آن ارجاع می دهد یا کشورهایی که صلاحیت دیوان را پذیرفتند. طبیعتا هر کشوری که منشور سازمان ملل  متحد را امضا کرده، صلاحیت دیوان را به رسمیت می شناسد و می تواند برای طرح اختلافات و تقاضای رسیدگی به آن مراجعه کند.

البته این حرف رئیس جمهور امریکا که برجام را قبول ندارد و می خواهد از آن خارج شود، مبنای حقوقی ندارد، باید مراحلش در کنگره طی شود یعنی کنگره تصویب کند که دولت آمریکا باید از این توافق بین المللی خارج شود. بنابراین فعلا اثر حقوقی همان است که قبلا بود. آمریکا همچنان تعهداتی دارد و به این پیمان متعهد است، اما بعد که از برجام بیرون آمد، بر اساس اقداماتی که بعدا می کند، مثل تهدید به کارگیری زور عليه ايران که مخل اصول بین الملل است؛ ايران مي تواند به شورای امنیت سازمان ملل متحد مراجعه کرده و همچنین به دنبال طرح مسئله در دیوان بین المللی دادگستری باشد. ولی در زمان حاضر حرف های آقای ترامپ هیچ گونه اثر حقوقی ندارد، مگر از نظر دیپلماتیک که تنش در روابط بین الملل ایجاد کرد.

بعضی برجام را با ملی شدن صنعت نفت مشابهت سازی می کنند، به نظر شما شخصیت آقای روحانی و ظریف را می توان با آقای مصدق مشابه سازی کرد؟

من هیچ وقت مقایسه بین اشخاص را صحیح نمی دانم چون هر انسانی زاده محیط خاص خودش و تربیت یافته زمان خودش است. طبعا آن نیازهایی که در زمان دکتر مصدق برای مملکت وجود داشت، شکل و قالب دیگری داشت؛ چون اقتضائات دیگری مطرح بود و الان هم شکل دیگری دارد؛ پس بنابراین شاید خیلی مقایسه کردن شخصیت ها کار درستی نباشد. کما اینکه مقایسه دکتر مصدق با امیرکبیر و قائم مقام و خیلی از سیاستمدارانی که در این کشور بودند، اقدام صحیحی نیست.

هر کدام این ها در ظرف زمانی و مکانی در معرض شرایطی قرار گرفتند و اقداماتی را انجام دادند. بنابراین بهتر است هر شخصیت را با توجه به زندگی خودش و در مقایسه با گذشته خودش مقایسه کرد تا با اشخاص دیگر. طبعا آقایان روحانی و ظریف از صاحب منصبان امور این کشورند و تصمیم گیری هایشان می تواند بسیار سرنوشت ساز در عرصه سیاست خارجی کشور برای سال های آینده باشد. بنابراین طبعا درایت و تدبیری که آقای ظریف و آقای روحانی دارند، می تواند بسیار بسیار در این زمینه کارساز افتد.

 آیا می توان برجام را با ملی شدن صنعت نفت شبیه سازی کرد و گفت آنجا جهان ملی شدن صنعت نفت ایران را پذیرفت و اینجا استفاده از فناوری صلح آمیز هسته ای را به رسمیت شناخت؟

اینها دو مقطع تاریخی کاملا متفاوت از هم است. دو توافق مختلف است. در زمان ملی شدن صنعت نفت به توافقی با غرب دست پیدا نکردیم، آنها حاضر نبودند شرایط ایران را قبول کنند. دولت انگلیس ملی شدن صنعت نفت ایران را به رسمیت نشناخت. بنابراین قضیه کاملا از جنس دیگری بود. اما کشورهای غربی در مورد استفاده ایران از فناوری صلح آمیز هسته ای با دولت ایران توافق کردند و حق استفاده ایران از فناوری صلح آمیز هسته ای در قالب مقررات مربوط به ان‌پی‌تی تحت نظارت آژانس بین المللی انرژی اتمی را به رسمیت شناختند. پس این‌ها دو مسئله ای هستند که خیلی با همدیگر تفاوت دارند.

شاید وضع ایران در آن زمان مقداری بدتر نیز بود چون یک خواست مشروعی را درباره حاکمیت بر منابع و ثروت ملی در قالب مقررات حقوق بین الملل و عمومی داشت و حاضر بود به دولت انگلیس غرامت بدهد تا دولت انگلیس دست از منابع ملی ایران بردارد. اما الان طرف‎ها حق استفاده صلح آمیز ایران از انرژی هسته ای را در چارچوب مقررات بین المللی پذیرفتند، یعنی ما یک پله پیش از آن چیزی هستیم که در آن ایام برای مان اتفاق افتاد. چون طرف ما در آن موقع حتی اصل ملی شدن صنعت نفت ایران را قبول نکرد.

برچسب‌ها :

افزودن نظر جدید