- کد مطلب : 8873 |
- تاریخ انتشار : 8 شهریور, 1394 - 12:19 |
- ارسال با پست الکترونیکی
منتجب نیا: دولت روحانی فرهنگ ملی و گفتمان عمومی سیاسی و ملی کشور را تصییح کرد
عملکرد دولت یازدهم را پس از دو سال چگونه ارزیابی میکنید؟
در ابتدا لازم است هفته دولت را به همه دولتمردان تبریک عرض کنم. همچنین میخواهم این نکته را یادآور شوم که نامگذاری هفته دولت و بزرگداشت این هفته، اقدامی صرفا تشریفاتی نیست بلکه مقصود کسانی که چنین برنامهای را ترتیب دادهاند، این است که سالانه حداقل یکبار دولتها به یاد دولت شهید رجایی و باهنر و یاران ایشان بیفتند و روش، منش و اقدامات شهید رجایی را الگوی خود قرار دهند. از طرف دیگر فرصتی ایجاد شود تا تمام دولتمردان ،کارنامهشان را ارزیابی کنند. همچنین مردم و بهخصوص نخبگان و صاحبنظران بتوانند درباره دولت اظهارنظر کنند. با توجه به این مسئله معتقدم اقدامات مثبت و مفید و سرنوشتسازی در دولت دکتر حسن روحانی به انجام رسیده است؛ دولت یازدهم در حوزه سیاست خارجی کشور را از یک ورطه خطرناک نجات داد. همچنین در زمینه سیاست داخلی دولت یازدهم فضا را از حالت پلیسی و امنیتی خارج کرده و امکان تنفس به صاحبنظران، فعالان سیاسی و احزاب داده است.
یکی از وعدههای دولت چرخیدن چرخ زندگی مردم در کنار چرخش سانتریفیوژها بود. در این حوزه عملکرد دولت را چگونه میبینید؟
در زمینه اقتصادی، دولت تلاش برای کاهش تورم، افزایش رشد اقتصادی و فعالیتهای زیربنایی را آغاز کرده است که بهویژه پس از رفع تحریمها میتواند بهصورت گستردهتر ادامه پیدا کند، اما یکی از ایرادهای وارده به دولت این است که در دولت یازدهم درباره مسائل اقتصادی زیربنایی مثل کاهش تورم، افزایش رشد اقتصادی، تقویت و توسعه بنیه اقتصادی کشور اقدامات خوبی شده اما مردم برآیند و آثار این اقدامات را کمتر در کالاهای مصرفی و اولیه خود مشاهده میکنند. درحالیکه قضاوت عامه مردم درباره اقتصاد، معطوف به رونق اقتصادی، ارزانی و فراوانی کالا و... است. پاکدستی یکی از ویژگیهای مهم دولت یازدهم است که باید ادامه پیدا کند؛ این پاکدستی میراث شهید رجایی است که باید در این دولت و دولتهای دیگر اجرائی شود.
در حوزه فرهنگ و هنر خواستههای زیادی وجود داشت که روی زمین مانده است. آیا اقدامات فرهنگی دولت یازدهم قابل دفاع هست؟
بله، در زمینه مسائل فرهنگی معتقدم بزرگترین اقدام مؤثر و مفید دکتر روحانی تغییر فرهنگ و گفتمان عمومی و ملی کشور است. ملت ما ملت بافرهنگی است که ادبیات غنی و گرانسنگی دارد اما در دولت نهم و دهم به فرهنگ کشور ما ظلم شد و ادبیات غنی و فاخر کشور ما توسط مسئولان، به ادبیاتی مبتذل و فرهنگی منحط تبدیل شد. تعابیر بسیار زشت و زننده و ادبیاتی کوچهبازاری و ادبیاتی پست وارد گفتمان سیاسی کشور شد که درمجموع ضربه سنگینی به فرهنگ و ادبیات کشورمان وارد آورد و این معضل از طریق مسئولان به مردم کوچه و بازار منتقل شد.
ازطرفدیگر رسانه ملی و برخی رسانههای دیگر نیز در این زمینه نقش مؤثری ایفا کردند. یکی از خدمات بزرگ دکتر روحانی که کمتر موردتوجه است تغییر فرهنگ یا ارتقای فرهنگ ملی و تصحیح گفتمان عمومی سیاسی و ملی کشور بود. ادبیاتی که دکتر روحانی و همراهان او به کار بردهاند، توانسته تحول در جامعه ما به وجود آورد. همانطور که در دوران اصلاحات این تحول در کشور ما ایجاد شد و هنوز لذت و شیرینی آن فرهنگ و ادبیات در کام جامعه ما وجود دارد. تبدیل فضای دشمنی و خصومت و عرصه جنگ و آتشافروزی و تفرقه و اختلاف به فضای برادری و صمیمیت در عین رقابت سیاسی و فرهنگی جزء برکات این دولت است. اگر این آثار مثبت ادامه پیدا کند و گسترش یابد قطعا ما در سالهای پیشرو ثمرات و برکات بیشتری را مشاهده خواهیم کرد بهطوریکه با پایان دولت یازدهم شاهد ایجاد فضای امید و نشاط به مراتب بیشتری در جامعه باشیم.
اشاره کردید که میتوان نقاط ضعفی هم برای دولت برشمرد. مهمترین این نقاط ضعف چیست؟
طبیعی است که میتوان انتقادهایی نیز متوجه عملکرد دولت دانست و معتقدم آنها باید از انتقادهای سازنده استقبال کنند. یکی از این انتقادات این است که به بخشی از مطالبات مردم توجه شایسته و درخوری نشده است. برای مثال در زمینه فضای سیاسی دولت هنوز توفیق بسیار بالایی کسب نکرده، اگرچه همانطور که اشاره شد تحولی در این زمینه ایجاد شده است. یکی از دیگر مسائلی که میشود نقطه ضعف دولت دانست این است که در دولت یازدهم هماهنگی، انسجام و یکپارچگی کمتری مشاهده میشود. بهعبارتدیگر دکتر روحانی در ذهنیت جامعه یکنفره و تنها، در حال دنبالکردن یک مسیر سخت و دشوار است. گویی تنها روحانی است که پاسخگوی مردم و ضامن تأمین مطالبات آنهاست. درصورتیکه وزیران، معاونان و مشاوران رئیسجمهور باید در تأمین و تضمین مطالبات مردم و تحقق شعارها و وعدهها سهیم و دخیل باشند، اما شاهد هستیم برخی مسئولان در این زمینه کوتاهی میکنند یا با رئیسجمهور همراهی کمتری دارند و جالب اینجاست که در برابر هجمه منتقدان مخرب این رئیسجمهور است که باید خودش را سپر بلای دولت و زیرمجموعهاش قرار دهد. ای کاش وزرا و معاونان رئیسجمهور این ایثار را داشته باشند که خودشان را سپر بلای او کنند و نه برعکس. نقطه ضعف دیگر وجود عناصری در مجموعه دولت است که به هیچوجه دولت را قبول ندارند و دل به دولت گذشته بستهاند یا قسمخورده دولت گذشته هستند. بهکارگیری این نیروها در سطح وسیع در مسئولیتهای کلیدی و حساس قابل توجیه نیست.
افزودن نظر جدید