- کد مطلب : 8890 |
- تاریخ انتشار : 9 شهریور, 1394 - 15:55 |
- ارسال با پست الکترونیکی
نامه جالب بازیگری که با دماغش شوخی شد
به گزارش امید به نقل از «کافهسینما»، حالا بنفشهخواه در صفحهاش در شبکههای اجتماعی نوشته است: سلام دوستان ظاهراً ماجراهای اجرای من در برنامه «خندوانه» تمامشدنی نیست. روی سخن من با آدمهایی است که کاسه داغتر از آش هستند و نگران ناراحتی شوهرخاله بنده و دخترخاله بنده و آقای یوسف صیادی هستند. این شخصیتها ساختگی بودند ولی اتفاقها، واقعی.
در ضمن آقای یوسف صیادی عزیز دوست و همکار بیستسالهام در جواب آدمهای زودقضاوتکن و کاسه داغتر از آش نامه زیر را فرستاد. در ضمن من از یوسف عذرخواهی کردم. من با هدف شاد کردن مردم در برنامه «خندوانه» یک سال پیش حاضر شدم، ولی متأسفانه باعث ناراحتی خودم و دیگران شدم.
به هر حال، نامه یوسف صیادی از این قرار است:
بیژن بنفشهخواه! بعضی مواقع اکثر ما آدمها اشتباهی میکنیم، چه عمداً یا چه سهوا، اما هیچوقت یا قبول نمیکنیم اشتباه کردیم یا میخواهیم آن را توجیه کنیم؛ حتی به ندرت پیش میآید که وقتی اشتباهمان را قبول کردیم، قدرت عذرخواهی داشته باشیم، غافل از اینکه یک عذرخواهی واقعی سه بخش دارد:
1- متأسفم!
2- تقصیر من بود!
3- برای جبرانش چه کار میتوانم بکنم؟
بیژن جان، من برنامه «خندوانه» را ندیدم که تو راجع به یک حقیقت دستنخورده بدن من و یکی از اجزاء دوستداشتنی صورت من صحبت کرده بودی، اما بازتاب آن و تلفنهایی که به من شد کنجکاوی مرا برانگیخت که در یک برنامه پربیننده که البته گهگداری سانسور در مصاحبهها با میهمانان آن دیده میشود، چه روی آنتن بردند که جذابیت برنامه بیشتر شده که راجع به آن اینهمه واکنش به گوش میرسید، اما بعد از تلفن تو راجع به اینکه چه گفته بودی و در آن برنامه چه گذشت که آنقدر سوژه جذابی برای بعضیها بود، پی بردم صداقت لحن و گفتار تو را در این سه بخش راجع به عذرخواهی که در این دوره زمانه کمتر کسی جرأت بیانش را دارد، دوباره به من ثابت کرد تا دیگرانی که تو را نمیشناسند و در این ماجرا کاسه داغتر از آش شده بودن بدانند دوستی بین ما مستحکمتر از نمره کسانی خواهد بود که بهواسطه آن تو بخواهی بهترین کمدین مشهور یک بازی باشی، چون تو را سالهاست میشناسم، میدانم صداقت در خصوصیات شخصی هنری تو از نگاه من قابلیت یک هنرمند محبوب شدن در دل مردم حتی بدون یک شو تلویزیونی را دارد.
از همینجا اعلام میکنم به تو عزیز با جنبه بگویم از این به بعد آزادی درباره هرکدام از اجزا بدن من که صلاح میدانی گپ بزنی، تا بسوزد دماغ کسانی که با منظور گفتند چرا درباره دماغ من صحبت کردی.
ارادتمند: یوسف صیادی»
افزودن نظر جدید