هنرهای تجسمی یزد مرهون تلاش‌های مهدی چیتی است

چهلمین نشست پژوهشی هنر که از سوی نشریه تندیس و سازمان زیباسازی برگزار می‌شود، به نکوداشت سید مهدی چیتی یکی از نقاشان تاثیرگذار یزد اختصاص داشت.

به گزارش امید به نقل از هنرآنلاین؛ چهلمین نشست پژوهشی هنر که از سوی نشریه تندیس و سازمان زیباسازی برگزار می شود به نکوداشت مهدی چتی تاثیرگذارترین نقاش یزد اختصاص داشت، نقاشی که در دورانی که نقاشی در این شهر از سوی اقشار مختلف جامعه به نوعی حتی گناه محسوب می شد با استمرار و تداوم کارش توانست شاگردان متعددی را پرورش بدهد. امروز هر فردی که از یزد قدم به عرصه هنرهای تجسمی گذاشته است به صورت مستقیم و غیر مستقیم از شاگردان مهدی چتی محسوب می شود.

محمدحسن حامدی مدیر مسول نشریه تندیس در ابتدای این نشست گفت:سید مهدی چیتی یکی از بنیانگذاران نقاشی در شهر یزد است و از نقاشان مکتب کمال الملک به شمار می‌رود. او از جمله شاگردان علی اکبر صنعتی است که اتفاقا بسیاری از آثار او را نیز کپی کرده است.

او افزود: اهمیت چیتی دراین است که او بر روی هنرمندان جوان یزد تاثیر بسزایی داشته و آن‌ها را به نقاشی ترغیب کرده است و به نوعی نخستین راهنمایی‌ها را در سال‌های نخست به نقاشان جوان کرده است و بیشتر نقاشان و هنرمندان یزدی از جمله حمید کشمیرشکن از شاگردان او بوده اند.

به گفته مدیرمسول مجله تندیس؛ چیتی در نقاشی تجربیات متعددی را پشت سر گذاشته است و در نقاشی های او ردپای جدی علی اکبرخان صنعتی به چشم می‌خورد. همچنین چیتی بخشی از نقاشی‌هایش را بر روی پارچه مخمل و برای هیات‌های عزاداری کشیده است.

حامدی افزود: در شهری که نقاشی از سوی اقشار مختلف رد می شد و کسی که به این کار اشتغال داشت از سوی جامعه مطرود می شد، مهدی چیتی با منش و رفتار پهلوانی و انسانی اش به گونه ای رفتار کرد که چندین دهه بعد یعنی در سال 1384 بزرگداشتی برای او برگزار شد که تمام اهالی شهر یزد آمده بودند تا از او به نکویی یاد کنند و او را بزرگ بدارند.

حامدی ادامه داد: از سال گذشته قصد داشتیم که مراسم نکوداشت سید مهدی چیتی را برگزار کنیم اما با اتفاقات متعددی که رخ داد این برنامه به تاخیر افتاد و خیلی خوشحالیم که نخستین نشست پژوهشی سال 93 به نکوداشت این انسان شریف که جز خوبی از خود چیزی به یادگار نگذاشت، اختصاص دارد.

علی اکبر شریفی یکی از شاگردان مهدی چیتی، گفت:مهدی چیتی در سال 1278 در یکی از محلات معمولی شهر یزد متولد شد و در جوانی پدرش را از دست داد و به مسگری و از همان زمان نیز به ورزش پهلوانی روی آورد و به طوری که یکی از معدود پهلوانانی در کشور بود که حق زنگ نیز داشت.

 

او افزود: چیتی با این که از سال های ابتدایی جوانی به نقاشی علاقمند بود اما خیلی سال ها گذشت و اتفاقی در سال 1318 یکی از نقاشی های کمال الملک را در سالنامه پارس دید و راغب شد که به تهران برود تا در مدرسه کمال الملک نقاشی را فرا گیرد اما چون سن او بیشتر از حد معمول کسانی که امکان ثبت نام در این مدرسه را داشتند بود، نتوانست وارد مدرسه شود و از این رو به حلقه شاگردان حسین بهزاد پیوست. اما او علاقمند بود که نقاشی واقع نمایانه را فراگیرد که شیوه بهزاد در مینیاتور بود. از این رو چیتی پس از 6 ماه به جمع شاگردان صنعتی زاده پیوست و در مقطعی هم محضر مصطفی نجمی را درک کرد.

این مدرس دانشگاه افزود: چیتی پس از این که دوره کوتاه و ناتمامی را در تهران گذراند به یزد بازگشت و دوباره مدتی به کرمان رفت و مجسمه سازی را از علی اکبرخان صنعتی زاده فرا گرفت. او هنرمندی بسیار دقیق و جدی بود و تمام ابزار و وسائل کارش را خودش می ساخت و نخستین تجربیاتش در عرصه مجسمه سازی با تکنیک سنگ بود و در دهه 30 حجاری های متعددی بر روی سنگ انجام داده است او حتی سنگ قبرنقش برجسته ای با تصویر خودش ساخته است که امکان نصب آن بر روی قبرش فراهم نشد.

به گفته شریفی؛ چتی نقش برجسته بسیاری از شخصیت های هنری و سیاسی از جمله میکل آنژ، آیت الله خاتمی و کریم خان زند را ساخته بود. او همچنین تجربیات در عرصه نقاشی بر روی کاشی شکسته داشت که یکی از درخشان ترین آثار او تمثال کمال الملک و حضرت علی است که در این شیوه او به شدت متاثر از مکتب کمال الملک است. از موزائیک های او 5 اثر موجود است.

 

او افزود: در نقاشی هایی که او با کاشی شکسته ساخته است؛ شیوه کار همان شیوه کمال الملک است هر چند که این شیوه را از او فرا نگرفته بود. البته در آثار این مجموعه او در مقایسه با آثار کمال الملک از قطعات بیشتری استفاده شده است و رنگ های متعددی در این آثار به چشم می خورد.

 

شریفی با اشاره به دوره ای که چیتی در آموزش و پرورش یزد به امر آموزش نقاشی مشغول بود گفت: در این دوره دو تن از پسران میرعمادی از شاگردان او بودند و همین موضوع زمینه آشنایی و دوستی او را با میرعمادی فراهم کرد و دوستی عمیقی میان آن دو شکل گرفته و در دوره ای نیز چیتی شاگرد او شد و میرعمادی نیز دو پرتره از او با تکنیک مداد و رنگ روغن کار کرده است.

او افزود: تنها تعداد محدودی از آثار چیتی موجود است. او پرتره های متعددی ساخته است و بیشتر این پرتره هارا از عکس های 3 در4 که از سوی دوستان و آشنایانش در اختیار او گذاشته می شدمی ساخته و در این پرتره ها جزئیات به صورت دقیق به چشم می خورند. چیتی در نقاشی از نظر فام رنگی ترکیبی از فام های صنعتی زاده و میرعمادی است. صنعتی زاده در نقاشی به فام های بنفش و میرعمادی به فام های سبز علاقمند بود و فام رنگ هایی که چیتی در آثارش به کار برده است، برآیند این دو هنرمند است.

به گفته شریفی اوج دوره کاری چیتی دهه 60 است، او در فاصله سال های 1362 تا 1371 که هنرستان تجسمی در شهر یزد راه اندازی می شود در این هنرستان مشغول به تدریس می شود و با وجود کهولت سن اما با جدیت و شور و ذوق خاصی به امر آموزش اشتغال داشت. چیتی ویژگی منحصر به فردی داشت و در هیچ شرایطی تمام آن چه را که فراگرفته بود را به شاگردانش می آموخت.

این مدرس دانشگاه ادامه داد: یکی از نقاشی های درخشان چیتی، نقاشی است که او از میدان خان یزد ساخته است در این نقاشی او به خوبی توانسته فیگور ها را در محیط نور و سایه دربیاورد و جزئیات در این نقاشی به خوبی نقش بسته است. یکی دیگر از نقاشی های درخشان او کاروان است که در سال 1340 با تکنیک آبرنگ ساخته است.

شریفی با اشاره به نقاشی های مذهبی چیتی بر روی پارچه مخمل گفت: چیتی در این مجموعه برای عزداری امام حسین کار کرده است و این نقاشی ها را به هیات های عزداری هدیه کرده است. این مجموعه او بسیار شاخص و قابل تامل است. ای کاش شرایطی فراهم می شد که این پرده های نقاشی در ایام عزداری در هیات های عزداری در شهرهای مختلف ایران به نمایش گذاشته می شد.

او افزود: چیتی این مجموعه را از سال های پس از انقلاب آغاز کرد و 15 سال به صورت مداوم بر روی این مجموعه کار کرد. چیتی در دوران حیاتش 3 نمایشگاه انفرادی برپا کرد. نخستین نمایشگاه او در سال 1368، دیگری در سال 1377 و آخرین نمایشگاهش در سال 1383 بود.

شریفی در پایان سخنانش گفت: چیتی تمام عمرش را صرف آموختن هنر و آموزش آن گذاشت. او انسان بسیار شریفی بود و شریعت برای او بسیار اهمیت داشت. شخصیت هنری او با روحیه ورزش پهلوانی پیوند خورده بود و همین روحیه جوانمردی موجب شد که جایگاه ویژه ای در شهر یزد از آن خود کند. او با عزت زیست و با عزت رفت. یاد و نامش گرامی باد.

در ادامه محمد جواد علی محمدی یکی از شاگردان مهدی چیتی سخنانش را با خاطره ای آغاز کرد و گفت: در سنین نوجوانی که من در شهر اردکان زندگی می کردم  به نقاشی علاقمند بودم و پوسترهای هایی که در حاشیه خیابان می فروختند را کپی کرده بودم و مدت ها به این امر اشغال داشتم. در آن زمان در شهر ما نقاشی رونقی نداشت و با راهنمایی یکی از هنرمندان شهر مان با مهدی چیتی آشنا شدم.

او افزود: من چندین روز از اردکان راه می افتادم می آمدم درب خانه مهدی چیتی؛ زنگ در را می زدم کسی در را نمی گشود، یک ساعتی انتظار می کشیدم و بازمی گشتم به شهر خودم و دوباره فردا این مسیر را از اردکان تا یزد طی می کردم. بالاخره یک روز نانوایی که در همسایگی خانه مهدی چیتی مغازه داشت من را راهنمایی کرد که از کدام در به خانه استاد چیتی بروم. وقتی درب خانه او را به صدا درآوردم انتظار نداشتم خودش درب را بگشاید. او در همان هشتی مقابل خانه نقاشی های من را دید و گفت اگر به نقاشی علاقمند هستی می توانی جمعه ها بیایی نزد من.

این مدرس دانشگاه افزود: پس از آن من 4 سال جمعه ها به خانه او می رفتم و چیتی به من و فرد دیگری نقاشی را آموزش می داد. شیوه او در آموزش همان شیوه کمال الملک بود و او در تمام این سال ها حتی یک ریال هم بابت آموزش از ما دریافت نکرد. او برای آموزش ما از هیچ کمکی دریغ نمی کرد. بعدها من وارد هنرستان تجسمی شدم و پس از آن نقاشی را تا مقطع دکترا پیش بردم و آخرین باری که به دیدار مهدی چیتی رفتم یک ماه پیش از درگذشت اش بود . او از خبرپیشرفت من دچار حال عجیبی شد و چند دقیقه ای گریست.

او افزود: اگر بخواهیم با شیوه انتقادی معمول آثار مهدی چیتی را نقد کنیم نقدهای بسیاری می توان به او کرد اما باید در نظر گرفت که او در چه شرایط و در چه محیطی فعالیت می کرد و اگر با این دیدگاه آثار او را ببینیم می توانیم از بسیاری از انتقادها بگذریم.

به گفته علی محمدی؛ درجنوب شرق ایران نقاشی و هنرهای تجسمی از جایگاه خاصی برخوردار نیست و در این منطقه برخلاف صنایع دستی هنرهای تجسمی جایگاه ویژه ای ندارد. و تا پیش از مهدی چیتی هیچ نقاشی در شهر یزد به شکل جدی فعالیت نمی کرده است. شخصیت و شیوه کار چیتی با کمال الملک بسیار به هم شبیه هستند . او هم مثل کمال الملک در سن بالا به آموزش نقاشی روی آورد و در این راه با سختی مواجه بود و در نهایت آموزش اش نیمه کاره ماند.

او افزود: چیتی آن قدر در فعالیت اش استمرار داشت که در نهایت به صورت رسمی وارد آموزش هنر در آموزش و پرورش یزد شد و امروز جای بسی شادمانی و افتخار است که چیتی در شهری که نقاشی جایگاهی نداشت آن قدر در فعالیت اش استمرار داشت که موجب راه اندازی هنرستان تجسمی شد و بعدها نیز به مرور 7 دانشگاه هنر در این شهر راه اندازی شد و تمام کسانی که در این دانشگاه درس می دهند روزگاری از شاگردان او بوده اند .

علی محمدی در پایان سخنانش گفت: چیتی انسان بسیار وارسته و آموزگاری صبور بود و از جنبه های بالای انسانی برخوردار بود اگر امروز در یزد هنرهای تجسمی به چنین جایگاهی دست یافته همه مرهون فعالیت های او است. نام و یادش گرامی.

در ادامه مراسم سلطانی یکی دیگر از شاگردان مهدی چیتی متنی را برای او خواند. در پایان این مراسم نیز یاد و خاطره عبدالمجید حسینی راد که به تازگی درگذشته است گرامی داشته شد و درباره او به نکویی سخن گفتند.

نمایشگاه آثار مهدی چیتی تا پنجم تیرماه در باغ نگارستان برپاست.

 

افزودن نظر جدید