- کد مطلب : 22729 |
- تاریخ انتشار : 27 تیر, 1399 - 01:04 |
- ارسال با پست الکترونیکی
وزیری از جنس کارگران و خالی از تکبر
وقتی سالهای زیادی را در زندان به سر میبرد همبندیهای او جز احترام و ادب از او چیز دیگری نمیگفتند. بعد از انقلاب هم ایشان در دولت میرحسین موسوی به سمت وزارت کار منصوب شد و در تمام دوره وزارتش از زمره کسانی بود که حتی در اوج اقدامات تروریستی آن مقطع کمتر و یا حتی میتوان گفت اصلا از اتومبیلهای ضد گلوله استفاده نکرد و با یک ماشین معمولی تردد میکرد.
سرحدیزاده نسبت به مبارزین انقلاب بسیار با احترام رفتار میکرد. در حقیقت او یک فردی کاملا متواضع، بیپیرایه و خالی از تکبر بود؛ یادم میآید یکی ازدوستانشان که در زندان با هم بودند تعریف میکرد که زمانی برای کاری نزد او رفتم تا ایشان را ملاقات کنم خیلی به من احترام گذاشت و حتی یک خانمی را مامور کرد تا کارهای من را پیگیری کند و دیگر به وزارتخانه مراجعه نکنم و گفت هر زمان لازم بود با شما تماس میگیریم و واقعا کارها را پیگیری کردند.
برخلاف امروز که افراد تا به پست و مقامی میرسند برای ملاقاتشان باید از اتاقهای هزارتو عبور کنیم او چنین روش و منشی نداشت البته این معمولا سبک و سیاق مسوولان آن دوره بود
به هر سو که نگاه میکنیم به یاد رفتارهای خاضعانه او میافتیم؛ وقتی او به کارخانهها میرفت و سر میزد با کسانی که مانع جلو آمدن کارگرها میشدند برخورد میکرد و میگفت باید کارگر حرفش را بزند رفتار او به گونهای بود که کارگرها سرحدیزاده را وزیری از جنس خودشان میدانستند.
او مدیری کاردان بود و هیچگاه نفهمیدم چرا از او در دورههای بعدی استفاده نشد.
مرحوم سرحدیزاده با اخلاق خوبی که داشت خاطرات خوشی به جا گذاشت هرچند در زندان توفیق همبند شدن با او را نداشتم اما در دولت با ایشان بودم و جز آرامش چیزی از او سراغ ندارم؛ سرحدیزاده با وجود آنکه کم سخن بود اما در زمان لازم با اقتدار با صحبت میکرد.
دغدغه همه کسانی که مبارزه می کردند مخصوصا افرادی مانند سرحدیزاده که سالهای زیادی از عمرش را هم در زندان سپری کرده بود رسیدن به جامعهای آزاد و قانونمند بود جامعهای که در آن آزادانه بتوان سخن گفت و طبق قانون اساسی بتوان به همه مقامات بدون هیچ ممنوعیت و محدودیتی نقدها مطرح شود و عدالت تمام و کمال در رگهای این مرز و بوم جاری شود نه آنکه تنها کلمات زیبایی باشند که به وقت سخنرانیها از بر زبان رانده شود.
مبارزات آن زمان برای از بین بردن فقر و مشکلات مردم بود. این موضوعات یکی از دغدغههای اصلی او بود. مرحوم سرحدیزاده روح آزادگی را در مورد دوستانش را هم مد نظر داشت و معمولا به افرادی نزدیک بود که چنین سبک و سیاقی داشتند.
افزودن نظر جدید