- کد مطلب : 15211 |
- تاریخ انتشار : 14 شهریور, 1396 - 11:45 |
- ارسال با پست الکترونیکی
پشت پرده هجمههای اخیر به رئیس فراکسیون امید

به گزارش امیدنامه به نقل از روزنامه همدلی،متن کامل این گفت وگو در ادامه میآید:
+ در یکی دو سال گذشته که آقای عارف به مجلس وارد شدند شاهد هجمههای فراوانی به ایشان بودیم. اگر منصف باشیم، قطعاً بخشی از این هجمهها به عملکرد ایشان برمیگردد و بخشی از آنها را هم میتوانیم سیاسی و کاذب بدانیم. شما به عنوان مشاور رسانهای آقای عارف تا چه حد این هجمهها را واقعی میدانید؟
شما در سوالتان از واژه هجمه استفاده کردید. اصولاً در ادبیات سیاسی هجمه منطقی و غیر منطقی نداریم. هجمه معمولاً برای تخریب شخصیت یک فرد به کار میرود. اگر منظور شما انتقاد است میتوانم بگویم بله قطعاً در فضای سیاسی کشور بعضی انتقادات به درستی مطرح میشوند و بعضی دیگر کاذبند. اما چون موضوع مورد نظرتان آقای عارف هستند باید بگویم تخریبها به قبل از حضور ایشان در مجلس برمیگردد. جریانی از حضور هدفمند اصلاحطلبان در ساختار سیاسی کشور ابراز نگرانی میکند. بخشی از این جریان، قبل از انتخابات 92 فاتحه جریان اصلاحطلب را خوانده بودند. پیروزی آقای روحانی در انتخابات 92 به تبع انصراف آقای عارف فضا را به کلی تغییر داد و اهداف و برنامههایی که جریان رقیب اصلاح طلبان برای حذف اصلاح طلبان داشتند ناکام ماند. از همان زمان عدهای درصدد حذف آقای عارف شدند. ایشان توانسته بود دم مسیحایی دیگری به جریان اصلاح طلب بدمد و این جریان را احیا کند. از طرف دیگر هرچه پیش رفتیم اصلاح طلبان با همگرایی و خرد جمعی تواسنتد مسیر آغاز شده از خرداد ۹۲ را با پیروزهای بعدی هموارتر کنند. اگر چه در انتخابات مجلس دهم، به خاطر ردصلاحیتها ،بسیاری از چهرههای شاخص اصلاح طلب نتوانستند در صحنه حضور پیدا کنند. اما با تشکیل شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان با محوریت آقای عارف اصلاح طلبان توانستند با تمام نیروهایی که تأیید صلاحیت شده بودند پیروزی نسبتاً قابل قبولی را به دست بیاورند. د انتخابات مجلس دهم در تهران لیست اصلاح طلبان با رأی معنادار مردم یکپارچه رأی آورد. در انتخابات شوراها ذور پنجم هم دوباره با محوریت شورای عالی سیاستگذاری لیست امید رأی آورد و با حمایت اصلاح طلبان هم بار دیگر آقای روحانی انتخاب شدند.
در عالم سیاست وقتی روند پیروزیها متناوباً محقق شد اینگونه میطلبد که در تقویت این مسیر همه یک دل و یکصدا باشند .اما میبینیم که متاسفانه اگر در گذشته بخشی از جریان حاکمیت دنبال حذف جریان اصلاحات بودند الان در داخل خود این جریان و به صورت مدیریت شده به دنبال حذف گفتمان اصلاح طلبی هستند. متاسفانه میبینیم بخشیهایی منسوب به دولت برای حذف جریان اصلاح طلب همراهی میکنند. درباره شخص آقای عارف هم به نظر میرسد بعضی افراد خیلی زود انتخابات 1400 را نشانه رفتهاند. در حالی که هنوز معلوم نیست آقای عارف در انتخابات 1400 حضور خواهد داشت یا نه. اما بخشهایی از داخل خود جریان منسوب به دولت آغازگر رقابتهای کاذبی با آقای عارف شدند و به زعم غلط خود میخواهند آقای عارف را از گردونه رقابتها خارج کنند. به هرحال هنوز آقای عارف برای این موضوع اعلام آمادگی نکردهاند و تا آن زمان هم فرصت زیادی باقی مانده است. من فکر میکنم عدهای به دنبال ایجاد یک گفتمان جعلی در برابر گفتمان اصلاح طلب هستند. متاسفانه این تصور برای بخشی از حامیان جریان دولت به وجود آمده که میتوانند جریان اعتدال را به عنوان یک گفتمان در مقابل جریان اصلاح طلب جا بیاندازند و کم کم جریان اصلاح طلب را محو کنند. در صورتی که «اعتدال» فی نفسه قدرت گفتمانسازی را ندارد. در داخل کشور دو جریان ریشه دار اصلاح طلب و اصولگرا وجود دارد و تجربه نشان داده است که ایجاد جریان سوم اصولاً امکان پذیر نیست. اصولاً بخشی از حملات برای محو جریان اصلاح طلب و لیدری این جریان است. به خاطر پیروزیهایی که در سه گام گذشته ایجاد شد، نقش محوری آقایان خاتمی، عارف بارز بود. من تصور میکنم که دربخشی از افراد منسوب به دولت میخواهند با ایجاد گفتمانهای جعلی اصلاحات زدایی کنند که البته به نتیجه نمیرسند.
+ بخشی از این انتقادات با ورود آقای عارف به مجلس شکل گرفت. تشکیل فراکسیون امید هم در همین زمان بود. خیلیها انتظار داشتند وقتی اصلاح طلبان به صورت چشمگیر کرسیهای مجلس را فتح میکنند به همان اندازه در فضای سیاسی تأثیر داشته باشند. آقای عارف نه تنها رئیس این فراکسیون بلکه رئیس شورایی بوده که نمایندگان اصلاحطلب را در لیست امید قرار داده است.
در داخل مجلس فراکسیون امید طی یکی- دو سال گذشته عملکرد نسبتاً قابل قبولی داشته است. هرچند متاسفانه بعضی افرادی که با لیست امید وارد مجلس شدند به خاطر نبود ساختار حزبی در کشور در مجلس ساز دیگری را کوک کردند و از فراکسیون جدا شدند. من معتقدم فراکسیون امید باید هرچه زودتر اسامی کسانی که با لیست امید وارد مجلس شدند و بعد اعلام خروج کردند را منتشر کنند. چرا که بخشی از حملات به خاطر نبود یک شفافیت خاص در تعداد اعضای فراکسیون امید است. اما درکلان قضیه فراکسیون امید با توجه به عده و عده خودش در بزنگاههای مختلف عملکرد خوبی داشته .اینکه کسانی بخواهند به بهانه فراکسیون امید آقای عارف را تخطئه کنند تا حدودی ناجوانمردانه است. به زعم بسیاری از اعضای فراکسیون امید، بیشترین وقت را شخص آقای عارف برای انسجام بخشی در فراکسیون میگذارد. مابقی قضایا در پارلمان هم نیازمند هماهنگیهای خاص و رایزنیهای پشت پرده است که نقش آقای عارف در این زمینه ایفا میشود. مجلس پیچیدگیهای خاص خودش را دارد، باید در بزنگاهها اطلاع رسانیهای درست، به موقع و شفاف از سوی فراکسیون امید صورت بگیرد تا افکار عمومی در جریان آنچه در مجلس گذشت قرار بگیرند تا این نقصانهایی که وجود دارد به رأس هرم برنگردد.
آقای عارف هم بارها گفتهاند که پذیرای انتقادات هستند. منش ایشان هم اینگونه بوده که همیشه از خرد جمعی استفاده کردهاند. در بسیاری از مواقع مطلبی باب میل ایشان نبوده اما چون تصمیم گیری بر اساس خرد جمعی بوده تمکین کردهاند. ایشان معتقدند تصمیم گیری بر اساس خرد جمعی باید در کشور جا بیفتد. این رفتار سیاسی هزینههایی دارد که آقای عارف به نظر من هزینه دموکراسی در کشور را پرداخت میکند.
من فکر میکنم این دوران دوران گذاری است که طی میشود. جریانی که به دنبال حذف آقای عارف یا شخصیتهایی نظیر ایشان است باید بدانند این حذف این شخصیتها به ضرر جریان اصلاح طلب است و شاید در آیندهای نزدیک به اشتباه خود پی ببرند و متوجه شوند که باید رویکردشان به شخصیتهای اصلاح طلب را تغییر دهند. در تاریخ هم میبینیم که هرگاه شخصیتهایی اینچنین از سوی جریاناتی مورد هدف واقع شدند آن جریان دچار تزلزل شدند.
+ شما به رقابتی که بعضی از اصلاح طلبان با اقای عارف قائلند اشاره کردید. آیا این رقابت را به خاطر ناکامیهای اقای عارف نمیدانید؟ مثلاً یکی از ناکامیهای اخیر ایشان که مورد انتقاد قرار میگرفت این بود که او فراکسیون و فضای مجلس را به گونهای تحت کنترل نگرفت که رأی به وزرای اصلاحطلب راحتتر محقق شود. مثلاً آقای حجتی در این مجلس رأی پایینتری نسبت به مجلس نهم که تماماً اصولگرا بود به دست آورد.
اینکه میزان رأی یک وزیر در دو مجلس متفاوت باشد به شخص خاصی ربط ندارد. شاید افرادی که در مجلس حضور دارند از وزیر پیشنهادی مطالباتی داشتند که آقای حجتی اعلام کردند نمیتوانند به این مطالبات پاسخ دهند.
+ اما آقای عارف میتوانستند درباره این مباحث لابی و مذاکره کنند.
رأی به آقای حجتی صرفاً رأی تخصصی یا صرفاً سیاسی نبوده است.
+ آقای بیطرف چطور؟ ایشان هم خاستگاه اصلاحطلبی دارند که اگر اصلاحطلبان مجلس بیشتر حمایت میکردند رایآوری ایشان دستیافتنی بود.
بله آقای بیطرف چهره اصلاحطلب چارچوب داری هستند اما ممکن است خیلی از اصولگرایان مجلس نظر مساعدی نسبت به ایشان نداشته باشند. طبیعی هم هست. آقای حجتی نیز یکی از اصلاح طلب ترین وزرای آقای روحانی هستند. اما شاید در این دوره مطالبات فرق کرده باشد.
البته چگونگی دفاع آقای حجتی از خودش هم میتواند در آرای پایینتر ایشان تاثیرگذار باشد. همه این موارد در مجلس به خاطر پیچیدگیهای سیاسی در پارلمان دخیل است. مثلاً درباره آقای بیطرف گفته میشود اصلیترین دلیلی که ایشان نتوانست رأی بیاورد بی انگیزگی خود ایشان بود. میخواهم بگویم باید همه مسائل را بای هم در نظر بگیریم. چون بعضی دوستان از پشت پرده اطلاعی ندارند. صرفاً نمیتوانیم فراکسیون امید را متهم کنیم که چرا آقای حجتی نسبت به گذشته رأی کمتری آورد یا آقای بیطرف وزیر نشد.
+ بگذارید کمی از مصادیق فاصله بگیریم. یکی از انتقادات خود اصلاح طلبان از آقای عارف این است که ایشان نتوانستند برند خود را حفظ کنند. وقتی ما به عارف 92 که به احیای جریان اصلاح طلب کمک کردند نگاه میکنیم با عارفی که امروز «آسته میرود و آسته میآید» زمین تا آسمان فرق دارد. بعضاً حتی شنیده میشد دوستان اصلاح طلب موافق حضور آقای عارف در انتخابات مجلس نبودند چون به زعم آنها نمایندگی به وجهه عارف لطمه میزد.
آقای عارف اگر در سال 92 ایثار کرد و از انتخابات کنارهگیری کرد در اسفند 94 هم ایثار دیگری به خرج داد و وارد انتخابات شد. اگر اقای عارف به دنبال منافع شخصی خودش بود، اصلاً وارد انتخابات مجلس نمیشد چون ایشان یک فرد اجرایی تمام عیار است. حضور ایشان در انتخابات مجلس فقط و فقط برای همگرایی جریان اصلاح طلب بود. اگر ایشان وارد کارزار انتخابات نمیشد چه بسا لیست امید با مشکلاتی روبهرو میشد. ایشان نه به پست و مقام فکر میکرد نه به نمایندگی. میدانید که بعد از انتخابات 92 آقای روحانی دو وزارت خانه را به ایشان پیشنهاد کرد اما آقای عارف قبول نکرد. چون ایشان معتقد بود حفظ سرمایه اجتماعی که بعد از انتخابات 92 شکل گرفت بسیار اولیتر از پذیرش پست اجرایی است. عارف سرمایه اجتماعی خود را تا انتخابات 94 آورد و پای لیست امید قرار داد. از طرف دیگر شورای عالی سیاستگذاری در انتخابات ریاست جمهوری تمام قد از روحانی حمایت کرد. هیچ شکی نداریم که رأی آقای روحانی از گفتمان اصلاح طلبی است. رأی شوراها هم از گفتمان اصلاح طلبی بود. حالا بحث این است که وقتی چنین دستاوردهایی را از انتخابات 92 شاهد هستیم آیا نباید این مسیر را ارتقا دهیم ؟آیا عاقلانه است با این پیروزیهای متوالی به دنبال سرمایه سوزی باشیم؟ ما در هیچ جای دنیا نمیبینیم وقتی جریانی موفقیتهای گام به گام کسب کرده به آن جریان هجمه وارد شود. در انتخابات شوراها میبینیم برای لیست امید تهران چه حملاتی صورت گرفت. در حالی که همه باید برای موفقیت لیست گام برمی داشتند. بعد از پیروزی هم همچنان بعضی افراد به دنبال مسائل حاشیهای بودند. به خاطر ساز و کار موجود بسیاری از نزدیکان آقای عارف در این لیست قرار نگرفتند. اگر منافع شخصی در جریان بود باید نزدیکان آقای عارف که نامزد شده بودند در لیست قرار میگرفتند. ایشان معتقدند نگاه ما باید راهبردی باشد نه معطوف به منافع شخصی. بعضی افراد ظاهراً فراموش کردهاند اصلاح طلبان قبل از 92 در چه برزخی قرار داشتند. حتی افرادی به دنبال این بودند فضایی شکل بگیرد که فقط بتوان تنفس کنند. هیچ شخصیتی مبرا از اشتباه نیست اما نباید سرمایه اجتماعی ایجاد شده را از دست داد.
+ یکی از مسائلی که آقای عارف همواره آن را بیان میکردند این بود که انتقادات باید بعد از انتخابات موکول شود. اما ظاهراً بعد از انتخابات هم انتقادات خیلی جدی گرفته نشدند.
بعد از پیروزی در انتخابات 96 آقای عارف شخصاً خواستار نقد عملکرد شورای عالی سیاستگذاری شدند. خودشان داوطلبانه از نخبگان خواستند پیشنهادهایشان را برای عملکرد بهتر شورای عالی و ساز و کار آن ارائه دهند. این پیشنهاد یک هفته بعد از پیروزی در انتخابات از سوی ایشان مطرح شد. اگر کسان دیگر بودند این کار را نمیکردند. اما آقای عارف این باب خودانتقادی را باز کردند. خیلی از دوستان هم در پاسخ مباحث خوبی را مطرح کردند. در کل نه آقای عارف و نه شورای عالی سیاستگذاری خود را مبرا از اشتباه ندانستهاند. با این حال باید فرقی بین موضوعات قائل شد. انتقاداتی که در بعضی شبکههای مجازی مطرح میشود واقعاً نقد نیست بلکه گاها دروغ محض نسبت به آقای عارف و نزدیکان ایشان است. بخشی از انتقادات هم به خاطر بیاطلاعی است. منتقدینی هم بودهاند که وقتی پای صحبت آقای عارف نشستند و کلام ایشان را شنیدند سخنان ایشان را پذیرفتند. به طور کلی من فکر میکنم بعضی نقیضها به دلیل ضعف اطلاع رسانی است.
+ به عنوان سؤال آخر بگذارید به سکوت آقای عارف اشاره کنم. اگر آقای عارف به جای سکوت در قامت یک رهبر فراکسیون حضور فعالان داشتند و از ایشان مثلاً نطقهای پرشور، لابیهای گسترده و ممارست در پیگیری مطالبات را میدیدیم به نظرتان جایگاه ایشان بهتر حفظ نمیشد و به تبع آن فراکسیون در افکار عمومی موفقتر به نظر نمیرسید؟
باید بین شخصیت افراد تفاوت قائل شویم. اولاً آقای عارف ساکت نبودند. آقای عارف از وقت قانونی که به ایشان اختصاص داده شده استفاده کردهاند. هر نطقی یک دوره زمانی دارد. موقع نطق آقای عارف هم اوایل اردیبهشت امسال بود. ایشان در نطق خود مسائلی مثل حصر و انتظارات از دولت آقای روحانی را مطرح کردند. ایشان از جمله شخصیتهایی هستند که در به کار گیری زنان و جوانان تاکید فراوانی دارند. در جریان رأی اعتماد هم در مدت زمان کوتاهی که داشتند در عین حال که از کلیت کابینه دفاع کردند، به لزوم بهبود نقیصههای کابینه تاکید کردند. بر اساس تقسیم وظایفی هم که در فراکسیون امید شده ایشان وظیفه رسیدگی به مسائل پشت پرده را دارد. ایشان درباره وضعیت حصر و مساله آقای کروبی فعالانه عمل کرد. او معتقد است مساله باید در یک فضای غیررسانهای حل و فصل شود. ایشان تلاشهایی در یک فضای غیررسانهای در مورد بازداشت روزنامهنگاران انجام میدهند. آقای عارف به دنبال نمایش خود نیست و بیشتر به حل موضوعات فکر میکند. شاید خیلی افراد بخواهند از این مسائل برای نفع شخصی خود استفاده کنند اما آقای عارف به حل مسائلی نظیر حصر و بازداشت روزنامهنگاران در یک فضای غیررسانهای تاکید دارد تا انشالله به نتیجه خوبی برسد.
افزودن نظر جدید