- کد مطلب : 6803 |
- تاریخ انتشار : 5 بهمن, 1393 - 10:53 |
- ارسال با پست الکترونیکی
پيشكسوتان انقلاب دور يك ميز
برادر شدن سياستمداران بعدازمدتي جاي خودش را به اختلافات داد و حذف و طرد رقيب آنقدر راحت جايگزين همزيستي نيروهاي انقلابي شد كه هيچ كس غيرطبيعي بودن آن را متوجه نشد: روايتي كه اكثر بازيگران سياسي جامعه ايران را خواسته و ناخواسته، به سمت و سوي استفاده جناحي از ارزشها روانه ساخت و نظام هنجاري را به مثابه يك نوع فناوري قدرت به استخدام اهداف و اميال خود درآورد. «آيندهسازي» با حذف رفقا آغاز شد و دوستيها و مشاركت دادن رفقا جاي خود را به تثبيت «قرائت خود» از آرمانهاي انقلاب و نظام داد. اما درست زماني كه قاعدهيي براي بازي سياسي در حال استقرار بود و ساحات و ساعاتي كه دو گروه توانسته بودند همديگر را به رسميت شناسند، عناصري ناشناخته و گروههاي افراطي از طرفين دو جناح دست به كار شدند و توانستند با اعتمادسازي، اقدامات انقلابيون اوليه را براي در متن نشستن قدرت، زير سوال ببرند. در اين آشفته بازار ماكياوليستي، انقلابيون اصيل و امام ديدهها سوژه اصلي تهاجم رواني و ترورسياسي بودند. افراطيهاي نفوذي در دوجناح ميدانستند كه براي مصدرنشيني راهي به جر تقرب و مصادره كردن برخي انقلابيون و مفاهيم ارزشي و آزاديخواهانه نيست. همين بود كه با پوششهاي رنگارنگ در طرفين سياسي به ميدان آمدند و راهبردهايي را در صدر اهداف و مقاصد خود قرار دادند كه چيزي نبود جز فاصلهاندازي و اختلافسازي ميان نيروهاي انقلاب، ترور سياسي و شخصيتي چهرههاي مورد وثوق مردم و بدبين كردن افكار عمومي نسبت به آنها، نفوذ در اركان قدرت، آشفتهسازي فضاي سياسي كشور و كمرنگ كردن اخلاق در مناسبات سياسي، مصادره كردن مفاهيم ارزشي و مردمي نظام و دفاع بد از آنها، تلاش براي تبديل نيروهاي انقلابي نظام به اپوزيسيون و...
ماحصل راهبردهاي اين افراطيها و فرصت طلبان دوجناح تا حدود زيادي عملياتي شد تا بسياري از چهرههاي انقلابي و كارگزاران دلسوز نظام از هر دو جناح معتبر كشور كه بيش از همه با جنس اين دوگروه واپورتونيست و اهداف آن آشنا بودند، بيايند و هشدارهايشان را روانه بازار و كارزار سياست كنند اما صداي آنها در ميان هياهوي پياده نظام افراطيهاي جاخوش كرده در طرفين دوجناح گم شد؛ صداي كساني كه از يك سو درقامت رويشهاي جديد انقلاب و از سوي ديگر با لباس دموكراسي خواهي ،خود را جا زده بودند آنچنان در اين سالها بلند شده بود كه صداي اينان را خورد تا ريزشها بيش از رويشها نماد و نمود بيابد. مركز ثقل فعل و انفعالات اين جريان دوسر كه نه اعتقادي به مفاهيم ارزشي انقلاب اسلامي داشت و نه دلي در گرو آرمانهاي اجتماعي و آزاديخواهانه مردم بي شك در داخل پي ريزي نشده بود.شايد همين ترس از خدشه به آرمانهاي انقلابي و انقلابيون اوليه بود كه باعث شده تا «امامديدهها» كه در روزگار نبود اينافراطيهاي نفوذكرده در جناحين ، رفاقت را رقابت كرده بودند به خود آيند و احساس خطر كنند. همين بود كه برخي از اينان آمدند و يكديگر را دلسوزان انقلابي خواندند و از هم خواستند تا اختلاف سليقهها را همچون حاشيهها، كناري بگذارند و ريشهها را دريابند كه به زعم آنان ريشه انقلاب در حال خورده شدن بود. اين نيروهاي انقلابي با اضطراب در حال مشاهده صدمه به كشتي انقلاب بودند، كشتياي كه با صبرها و سختيها ساخته شده بود. اگرچه يكي دوسالي است كه تعدادي از انقلابيون شناسنامهدار در مواجهه با اين نيروهاي افراطي، از صف بنديهاي تمامي سالهاي پس از پيروزي انقلاب عبور كردند و نتيجهاش در انتخابات رياستجمهوري سال ٩٢ به تاييد راي اكثريت شركتكنندگان در انتخابات رياستجمهوري رسيد اما هنوز كار دلسوزان انقلابي دو جناح به اتمام نرسيده است، هنوز پيادهنظام جريان انشقاق ساز و افراطي به ميدان سياست، آمد و شد دارد و با ابزار در اختيار همچنان همان راهبردهاي بنيانبرافكن خود را در جنگي زرگري در طرفين دو جناح دنبال ميكند. خطر اينان همچنان انقلاب و نظام را تهديد ميكند. چيزي در حال از دست رفتن است كه فراتر از حذف يك جناح است. امروز چپ و راست، اصلاحطلب و اصولگرا در مقابل يك خطر جدي قرار گرفتهاند. خطري كه سازندگان و طراحانش با پوششهايي در ظاهر متضاد و نيروهايي همچون دو لبه قيچي به جز قدرت، اصل ديگري را نميشناسند، كساني كه حاضرند در طرفهالعيني براي حفظ جايگاه شان تمام ارزشهاي انقلاب و نظام را چوب حراج بزنند و در مقابل ديدگان ايرانيان، تمام گذشته را سياه و پلشت تصوير كنند. اما نكته مهمتري هم در اين ميان وجود دارد و آن اينكه مخاطبان اين افراطيهاي جاخوش كرده در طرفين، نسلي هستند كه هم امام را ديدهاند و هم جنگ را. آنها فضاي پر از ارزش و ايثار براي ديگري را تجربه كردهاند و طعم شيرين باهم بودن را چشيدهاند و ميتوانند دوباره باهم ، افراطيهاي فرصت طلب را غربال كنند. شايد هنوز كار از كار نگذشته باشد. گفتنش كمي دشوار است، در حال حاضر به نظر ميرسد نسلي كه ميتوانست و ميتواند نگذارد تا قطار انقلاب از ريلش خارج شود، هنوز دم و بازدم سياسي دارد. كافي است تا همه سياستمداران دلداده به اصلاحطلبي و اصولگرايي كه براي انقلاب از جواني و جان، از رفاه و آسايش خود گذشتند تا انقلاب اسلامي ايران ٣٦ ساله شود يك بار كنار هم بنشينند و علل موجده و مبقيه انقلاب و نظام را با هم دوره كنند. اين همان چيزي است كه حسن روحاني در قامت يك سياستمدار محترم دو جناح با محوريت اعتدالگرايي ميتواند اجرايي شود. رييسجمهور در مقام نقطه كانوني اين اقدام ميتواند به مناسبت سالروز پيروزي انقلاب از تمامي پيشكسوتان انقلاب دو جناح دعوت كرده و ميزباني كند. همنشيني پيشكسوتان انقلاب و بررسي مهمترين چالشهاي پيش روي نظام با نيمنگاهي تحليلي به علل موجده انقلاب از سوي اينان ميتواند بركات و اثرات موثري را براي برونرفت از وضعيت فوق و حاشيهنشين كردن نيروهاي بياعتقاد به انقلاب و نظام داشته باشد. فرداي ايران در گرو كاري است كه امروز سياستمداران و كارگزاران انجام ميدهند. تصحيح گذشته و تلطيف قلوب رفقاي انقلابي در سالروز پيروزي انقلاب به ميزباني حسن روحاني و حضور همه پيشكسوتان انقلابي در كنار هم و دست در دست يكديگر در مرقد بنيانگذار كبير انقلاب ميتواند آغازي دوباره براي پالايش همه بداخلاقيهاي موجود در سپهر سياسي كشور باشد. شايد كنار هم نشاندن و زيريك سقف كردن اين نيروهاي انقلابي توسط حسن روحاني كار سختي باشد اما بيشك از انقلاب كردن و پيروز شدن آسانتر است. اين همان راهي است كه سيد حسن خميني، يادگار امام راحل پيشرويمان قرار داده است: «بزرگترين سرمايه كشور، نيروهاي سالهاي انقلاب است كه هنوز هم خيليها به اسم آنها فعاليت ميكنند. بايد نيروهاي ارزشمند با تشكيل گروهها و جمعهاي مختلف، دور هم جمع شوند و با عقلانيت و اخلاق فعاليت كنند.»
سيد مهدي طباطبايي: تشكيل مجمع نيروهاي انقلاب هدف ارزشمند اما مشكلي است
شكلگيري مجمع نيروهاي انقلاب را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
در درجه اول اين هدف بسيار مقدس است. شكي در حسن اين هدف نيست اما آيا اين هدف با اين روش ميسر است يا نه مساله بعدي است. دو سوال اينجا مطرح ميشود؛ اگر اين هدف كه نيروهاي انقلابي كدورتها را رفع كنند و وحدت ملي را به نمايش بگذارند با شيوه تشكيل مجمعي به نام مجمع نيروهاي انقلاب اجرايي شود به آن هدف اصلي ميرسيم؟ سوال بعد اينكه اگر شيوه رسيدن به آن هدف تشكيل مجمع نباشد بايد چه كرد؟ به نظر من با آنچه امروز از فضاي سياسي كشور ميبينم نميتوانم بگويم اين كار خيلي مفيد است. من معتقدم وقوع اين اتفاق بسيار مشكل است. در ميان نيروهاي موثر در انقلاب اسلامي سال ٥٧ دستهبنديهاي متعددي داريم. عدهاي كه واقعا ارزشي بودند در دنيا نيستند. عدهاي هم كه هماكنون تشريف دارند و در قيد حياتند برخيشان از نظر اجتماع مطرود شدهاند در حالي كه در اصل اينچنين نيستند و نبايد طرد ميشدند و بعضي از نظر جو سياسي مورد طعن قرار گرفتهاند و برخي هم واقعا خود را كنار كشيده عدهاي هم كه مخالف اصل نظام هستند و از كشور خارج شدهاند. دستهاي هم كساني هستند كه در انقلاب نبودند و امروز خود را وابسته ميدانند و خود را انقلابي و فهميده عنوان ميكنند. اينها ميخواهند گذشتگان را مورد ملامت قرار دهند. با اين ملامت اهداف اين مجمع كه مورد نظر شماست هم مخدوش ميشود و شايد حوادثي هم پيش آيد كه به نفع كشور و انقلاب نيست.
آيا شما راهحلي داريد؟
بهتر است كه نظريات اشخاص را نسبت به اول انقلاب جمع كنيد و آن نظريات را با هم تركيب كنيد. در روايت آمده است از آنان بترسيد كه از زبانشان بايد ترسيد. در زمان انقلاب هم كساني انقلابي نبودند و در متن و حتي حاشيه انقلاب هم حضور نداشتند اما امروز خود را مدعي انقلاب ميدانند. عدهاي خود را ديندار ميدانند و بقيه را نه. رسيدن به اين هدف را اين افراد سخت ميكنند.
با اين افراد كه خود را مدعي انقلاب ميدانند چه بايد كرد؟
كلا دستهاي هميشه متين و معقول و سنگين هستند و يك دسته مفتون و تصورگراي غيرمنطقي هستند. هميشه عقلا خود را با جهال درگير نميكنند و جهال بنا به صحبت ميگذارند. من نميخواهم با امامان معصوم مقايسه كنم اما ميگويم جامعه امروز ميبيند شعارها را و بهطور طبيعي ممكن است بعضي از افراد با وقاحت و پررويي مشكلات اجتماعي به وجود آورده باشند كه مردم آنها را ميشناسند. من به چهار اصل معتقدم؛ حفظ نظام، حفظ مرجعيت و رهبري، حفظ دستاوردها و چهارم هم حفظ حرمت بزرگان.
آيا نميتوان بزرگان را دور هم جمع كرد؟
جلساتي هست كه آشكار هم نيست و انقلابيون دلسوز دور هم مينشينند صحبت ميكنند اما ممكن است زورشان به اجرا نرسد اما حرفها را به سمع رهبري هم ميرسانند. اما آن جلوه را ندارد. الحمدلله به انقلاب و اهداف بسيار اميدواريم و اينكه ورود افراد ناباب هم نتواند جلوي حفظ دستاوردهاي انقلاب را بگيرد.
با آنها چه بايد كرد؟
الان بايد مدارا كرد. نبايد بگذاريم جو متلاطم شود.
چه كسي ميتواند محور قرار گيرد؟
كسي نميتواند محور باشد. اخلاق بايد محور باشد. من معتقدم امروز حتي اعتراضات معترضين به جو فعلي دولت و حركت امروز را هم بايد مفيد دانست. اين اعتراضات باعث ميشود هم دولت محكمتر شود و هم جامعه هوشمند ميشود. بگذاريم تندروها بيشتر خود را بشناساند و ميدان هم داشته باشند تا مردم آنها را بهتر بشناسند.
واعظ آشتياني فعال سياسي اصولگرا؛ بازگشت اميد به جامعه با تجميع نيروهاي انقلاب
اصلاحطلبان و اصولگرايان اگرچه در برخي مسائل اختلافات مبنايي و نه ريشهاي دارند، اما اين در حالي است كه دو جناح خود را مقيد به ارزشهاي والاي انقلاب ميدانند.
بر اين اساس اينكه شخصيتهاي برجسته دو جناح تجديد ميثاقي با آرمانهاي امام و رهبري داشته باشند بسيار مهم است و ميتواند از ضريب بد اخلاقيهاي موجود در فضاي سياسي بكاهد. از ديگر سو كنار هم قرار گرفتن نيروهاي انقلابي وابسته به دو جناح سياسي زير يك سقف بيترديد سوءتفاهمات فعلي ميان اين نيروهاي سياسي را كاهش ميدهد. اين پيشنهاد اگر اتفاق بيفتد دايره فعاليت افراد و گروههايي كه نانشان در تنور اختلافات و بدبينيها است تنگ ميشود و آنان كمتر فرصت سوءاستفاده از اين فضاي تجادلگونه را پيدا ميكنند. براي اينكه فضا را تلطيف كنيم بايد اتحاد داشته باشيم. بايد حرمت پيشكسوتان انقلاب را نگه داشت و از نقطه نظرات و راهحلهاي آنان براي بهبود وضعيت كشور استفاده كرد. از سوي ديگر نبايد به رويشهاي انقلاب هم بيتوجه بود؛ نيروهايي كه شايد سن و سالشان به انقلاب نميخورد اما دل در گرو ارزشها و آرمانهاي انقلاب دارند. بر همين اساس هر حركت و پيشنهادي كه منجر به تجميع نيروهاي انقلاب شود بيشك اثرات و بركات مثبتي براي نظام خواهد داشت.
وقتي سياسيون وابسته به دو جناح نشان دهند كه ميتوانند بر سر منافع ملي، اختلافات ديدگاهي خود را كنار بگذارند و محترمانه بر سر پيشبرد اهداف نظام و انقلاب كنار هم بنشينند بيترديد اميد و نشاط دوباره به دل مردم باز ميگردد و آنها هم احساس ميكنند كه كارگزاران و سياستمدارنشان در راستاي اهداف و مقاصد انقلاب حركت ميكنند كه اين موضوع ميتواند به بازگشت اخلاق به فضاي سياسي و عمومي كشور كمك شاياني كند. راهاندازي مجمع نيروهاي انقلاب پيشنهاد با ارزشي است كه اميدواريم با همكاري و دلسوزي همه پيشكسوتان و رويشهاي انقلاب عملياتي شود تا ايران و ايراني بتوانند الگويي براي همه كشورهاي اسلامي و ملل آزاديخواه جهان باشند.
سيد محمد غروي فعال سياسي اصولگرا؛ انقلابيون پايبند به انقلاب
صرف اينكه براي ايجاد وحدت و انسجام سياسي مجمعي از نيروهاي انقلاب تشكيل دهيم كه اين نيروهاي انقلابي كنار هم بنشينند و به بحث و گفتوگو بپردازند كافي نيست؛ پيش از اين بايد مشخص كرد كه اساسا چه كساني به عنوان نيروهاي انقلاب شناخته ميشوند. بايد دقيقا مشخص شود كه بر چه اساسي اين نيروها قرار است دور هم جمع شوندو آيا همه افرادي كه از آنها با عنوان نيروي انقلابي ياد ميشود به چارچوبها معتقدند يا نه.
انقلاب و نظام چارچوبهايي دارد كه در صورتي كه افراد به اين چارچوبها معتقد و ملتزم باشند ميتوانند جزيي از نيروهاي انقلاب محسوب شوند. اگر صرفا نيروهايي كه در انقلاب موثر بودهاند را نيروي انقلابي بدانيم، كافي نيست چون در اين صورت منافقين هم جزو نيروهاي انقلاب محسوب ميشوند در صورتي كه تنها شخصيتهايي كه به حكومت ديني، قانون اساسي و ولايت فقيه معتقد و اصل انقلاب، نظام و رهبري را قبول داشته باشند نيروهاي انقلاب هستند. اما در صورتي كه همه افراد پايبند به اين اصول ولو با وجود اختلاف سليقه با در نظر گرفتن اين چارچوبها دور هم بنشينند و هم فكري كنند تاثيرگذار خواهد بود و حتي اگر اختلاف نظر يا گلايهاي وجود داشته باشد قابل حل و فصل است، مشروط بر اينكه همه اين نيروها به چارچوبها اعتقاد داشته باشند و به دور از عناوين اصلاحطلب و اصولگرا كه چندان جامعيتي هم ندارد اين اختلافات را برطرف كنند. از سويي در مورد اصلاحطلبي كه طيفهاي مختلف را دربرميگيرد هم بايد اين چارچوبها رعايت شود.
در صورتي كه اصلاحطلبي به مفهوم غربي آن مطرح باشد عبور از انقلاب محسوب شده و اساسا افرادي كه اصلاحطلبي با مفهوم غربي را قبول دارند جزيي از نيروهاي انقلاب نيستند. من بارها پيشنهاد دادهام كه اصلاحطلباني كه اين چارچوبها را قبول دارند منشوري بنويسند تا اصلاحطلبان واقعي با كساني كه با عنوان اصلاحطلبي خارج از نظام تعريف ميشوند تمييز داده شوند كه در اين صورت هم ميتوان به تشخيص نيروهاي انقلابي واقعي كمك كرد.
صادق زيباكلام فعال سياسي اصلاحطلب ؛ نياز به تغيير نگرش براي كاهش نزاع سياسي
با شرايطي كه در مناسبات سياسي مختلف و رفتارها و كنشهاي سياسيون ميبينيم شخصيتهاي مهمي كه بايد در چنين جلسهاي حضور پيدا كنند و در واقع هدف اين جلسه تجميع آنها باشد حضور پيدا نميكنند.
احتمالا شخصيتهايي حضور يابند كه چندان سرنوشتساز نيستند و چيزي تغيير نخواهد كرد. وقايع ديماه امسال نشان داد كه اصولگرايان تندرو هيچ تمايلي براي واگذاري قدرت ندارند و اصلا به اين مساله كه مردم در خرداد سال گذشته چه رويكردي را انتخاب كردهاند اهميت نميدهند. سوال مهمي كه فرا روي اين جناح است اين است كه آيا شما بالاخره راي مردم را قبول داريد يا خير. نميشود كه اعلام كنند كه ما راي مردم را قبول داريم تا آنجايي كه با ما هستند و به نفع ما هستند. وقتي هم كه مردم موافقشان نباشند مترتب به وظيفه ميشوند و كاري به راي مردم ندارند.
آيا اصولگرايان اين حقيقت را پذيرفتهاند؟ رفتارها و گفتارهايشان نشان ميدهد كه آنها به اين امر مهم كاملا بيتوجه هستند. آنها همچنان به دنبال سياستهاي پيشين خود هستند. نه تنها تندروهاي اصولگرا بلكه حضور راست سنتي اصولگرا را نيز در جلسهاي كه بر محور وحدت و تجميع چهرههاي انقلاب باشد بعيد ميدانم.
در واقع آنها حضور خود را در جلسهاي كه با ميزباني آقاي روحاني و با محور وحدت دو جناح باشد به معناي به رسميت شناختن دو جناح ميدانند در حالي كه فكر نميكنم آنها چندان مايل باشند آقاي روحاني را مستقيما در اين جايگاه به رسميت بشناسند. در نهايت برداشت من از آنچه اصولگرايان نشان ميدهند اين است كه نسبت به حضور اصولگرايان در چنين جلسهاي خوشبين نيستم. در واقع آنچه نياز داريم تغيير نگرش اصولگرايان به مناسبات و واقعيتهاي كشور است. تا زماني كه آنها به راي مردم بيتوجه هستند و انتقادات خود را به دولت و جناح مقابل با هدف تخريب انجام ميدهند، چنين جلساتي كاري را از پيش نميبرد و نميتواند نزاع ميان جناحهاي كشور را سرو سامان دهد.
وليالله شجاعپوريان عضو شوراي شهر تهران؛ از بزرگان انقلاب دلجويي شود
هر انقلابي مجموعه موسسين و پيشكسوتاني دارد كه در شكلگيري آن انقلاب نقش كليدي و محوري دارند. انقلاب اسلامي ما نيز از اين مقوله مستثني نيست. به ويژه كه اين انقلاب رويكرد فرهنگي و ديني داشته است. چهرههاي مذهبي و ديني در انقلاب مايه گذاشتند و زندان رفتند و در مقطع دفاع مقدس تلاشهاي بسياري براي ايجاد و حفظ اين انقلاب داشتند. اين افراد نيروهاي انساني و گنجينههاي اصلي انقلاب هستند.
متاسفانه در سالهاي گذشته شاهد فضاي غبارآلود و غيرواقعي عليه برخي چهرههاي اصيل انقلاب بوديم. گاهي اوقات با استفاده از رسانه تخريبهايي نسبت به چهرههاي انقلاب صورت گرفت. در دورههاي هفتم، هشتم و نهم مجلس هم گاهي شاهد بوديم كه برخي چهرههاي انقلاب در تريبون مجلس زير سوال رفتهاند و اتهامات سنگيني به آنان بسته شد، بدون اينكه اين اتهامات در دادگاههاي صالحه مورد بررسي قرار بگيرد. چنين حرفهايي بدون اينكه حكم دادگاهي داشته باشد و بررسي شود در ميان افكار عمومي نيز منتشر شده است. در مجموع بخش بزرگي از چهرههاي انقلاب دلزده و رنجيده شدند. اينكه آقاي روحاني به عنوان يك شخصيت انقلابي و معتدل بتواند شخصيتهاي انقلاب را كه در دو جناح هستند گرد هم آورد شايد ابتكاري باشد كه اندكي به فضاي ناعادلانه و غبارآلود گذشته سامان دهد. در جلسهاي از اين بزرگان دلجويي و به عملكرد گذشته اين افراد و پيشينه آنان احترام گذاشته شود.
شايد كسي مانندآقاي روحاني بتواند اين نقش كانوني را به عهده داشته باشد، به دليل اينكه او شخصيتي دارد كه مورد قبول بزرگان هر دو جناح است و با شعار اعتدال و با استفاده از همه ظرفيتهاي انقلاب به ميدان آمده است. البته دعوت از تمام نيروهاي انقلاب اهميت دارد. نخستين فايده اين اقدام خوب و پسنديده تصحيح ذهنيت نسل جوان نسبت به پيشكسوتان انقلاب است. متاسفانه اكنون به همان دليلي كه اشاره شد سرنوشت روساي جمهور گذشته، روساي مجلس گذشته و برخي وزراي گذشته كه روزي سكان انقلاب را با ياري يكديگر به دست داشتند، متناسب با نقش و زحمات شان براي انقلاب نيست. فوريترين نتيجه چنين نشستي بازخواني و بازسازي چهرههاي انقلاب نزد نسل امروز است. دومين فايده تصحيح بخشي از فضاهاي غبارآلود به وجود آمده است. نكته مهمتر اينكه الفت و آشتي مجددي ميان نيروهاي دو جناح كه بعضا به دلايلي از هم دور شدهاند، به وجود خواهد آمد. ما اين مجموعه افراد را ميتوانيم در اتاقهاي فكري و مشورتي براساس دانش و تخصص شخصيتها سامان دهيم و استفاده كنيم. مهم است كه چنين جلسهاي تنها محدود به قدرداني نيز نباشد.
رسول منتجب نيا قائم مقام دبيركل حزب اعتماد ملي : جميع نيروهاي انقلاب تلطيف فضاي سياسي است
هر چه فضاي سياسي كشور آرامتر و لطيفتر باشد و رقابتهاي جناحها و احزاب گوناگون رقابت سالم و برادرانه همراه با دوستي و محبت باشد به نفع كشور و ملت و به نفع احزاب و جناحها است. اصولا هر چه ظرفيتهاي افراد بيشتر باشد تحمل آنها نسبت به رقبا و مخالفين و منتقدين افزايش مييابد. در نتيجه رقباي سياسي ميتوانند در عين رقابت، دوستي هم داشته باشند. تلطيف محيط سياسي و فضاي سياسي به نفع همه است. هر چه رقابتها تندتر شود و تبديل به خصومت و تنازع شود به زيان همه خواهد بود و همه مردم، كشور و جناحها از اين مساله ضرر خواهند كرد.
به خصوص ميان نيروهايي كه در انقلاب سهم و دخالت داشتهاند، سابقه قابل توجه در پيروزي انقلاب و دفاع مقدس داشتهاند و از ويژگي خاصي برخوردار هستند، اين مساله اهميت دو چندان مييابد. درست است كه همه حق شهروندي دارند و همه در اين حق سهيم و شريك هستند و اين حق مساوي است اما به هر حال به تعبير قرآن كريم السابقون السابقون، اولئك المقربون. كساني كه پيشگام بودند و هزينه زيادي در راه نظام و انقلاب پرداختهاند، انصاف ايجاب ميكند كه توجه لازم به آنها صورت پذيرد. از هر جناحي كه بودهاند و نقش داشتهاند، بايد به آنها بها و ارزش داد. اگر آنها در صحنه باشند ديگر اتفاقات بيريشه در نظام نخواهد افتاد و ميدان را افراد بيگانه و به تعبير امام از راه رسيدهها به دست نخواهند گرفت. اگر به بعضي از نيروهاي انقلاب بها داده نشود و به جنگ يكديگر روند و درصدد حذف يكديگر برآيند، آنگاه ميبينيم كه ميداندار كساني ميشوند كه يك روز در انقلاب نبودهاند و حتي يك سيلي براي انقلاب نخوردهاند. بنابراين اينكه بتوانيم چهرههاي برجسته انقلاب را دور هم جمع كنيم و از هر دو جناح در كنار يكديگر قرار دهيم براي همه مفيد و خوب است.
در اينكه چه كسي ميتواند در تجميع نيروهاي انقلاب ميداندار باشد آقاي روحاني گزينه بسيار خوبي است چرا كه هم سابقه ممتد انقلابي دارد و هماكنون دومين شخصيت نظام است و هم اينكه شخصيت معتدلي است. هر دو جناح او را به اعتدال ميشناسند. نه اصولگراي تند و نه اصلاحطلب تندي است و تلاش كرده كه در مرز حركت كند و به همه نيروها تا حد امكان بها بدهد. پيشنهاد تجميع نيروهاي انقلاب در يك جلسه پيشنهاد بسيار خوبي است به خصوص اگر توسط آقاي روحاني انجام شود. هم فضاي كشور را فضاي تدبير شدهاي ميكند و هم جلوي سلسله برخوردهاي تند و خشونتآميز را ميگيرد. با افراطيون و افراطيگري مقابله ميشود و افراد بيريشه ميداندار نخواهند شد. از هر جهت به نفع كشور است. در فضاي اعتدالي امروز زمان مناسبي براي تحقق آن هدف است. به خصوص كه ما در سال آتي دو انتخابات مهم و حساس داريم كه نياز است در آن با ظرافت برخورد شود و رقابت به كشمكش و اختلاف منتج نشود و دست به تهمت و افترا و حذف رقيب زده نشود. الناس علي دين ملوكهم. وقتي مردم ببينند كه بزرگان در كنار هم و در عين اختلاف سليقه همراه يكديگر هستند، آنها نيز بسياري از اختلافات را كنار ميگذارند.
فاطمه راكعي فعال سياسي اصلاح طلب؛ همنشيني نيروهاي انقلاب اتفاق مباركي است
پيروزي انقلاب و چشيدن طعم استقلال به خاطر جانبازيها و رشادتهاي بزرگاني در دوران انقلاب بود؛ كساني كه بيهيچ مزد و منتي براي حاكم كردن نقش مردم بر امورشان از همهچيز خود گذشتند.
افرادي كه با آرمانهاي علمي و عملي امام آشنا هستند، زيرا اگر اينها در عرصههاي كشور حضور فعال نداشته باشند و انقلاب را آنگونه كه هست به نسلهاي جوان نشان ندهند، كمكم شاهد از بين رفتن شعارهاي راستين انقلاب و فراموشي آرمانهاي انقلاب خواهيم بود. قطعا تحمل اين وضع براي اين بزرگان نيز سخت است اما مسير فعاليت را بزرگان نشان دادهاند و ديگر اين بزرگان هستند كه بايد سريعا در اين زمينه فعال شوند.
عامه مردم حضور بزرگان را در سختيهاي انقلاب ديده و لمس كردهاند و اين هويت ميتواند بسيار تاثيرگذار باشد. در فضاي امروز بيترديد ضرورت دارد تا دوباره نيروهاي انقلاب دور يك ميز بنشينند تا آرمانهاي انقلاب بيش از اين دستخوش سياست بازي عدهاي بيشناسنامه نشود.
اميدوارم آقاي روحاني به عنوان يك نيروي انقلابي در سالگرد پيروزي انقلاب بتواند اين نيروها را يك بار ديگر فارغ از اختلاف نظرها دور هم جمع كند.
سيدرضا اكرمي عضو شوراي مركزي جامعه روحانيت مبارز، نيروهاي انقلاب جلوي ظلم به انقلاب را بگيرند
اگر نيروهاي اصيل انقلاب و احزابي كه از اول انقلاب فعال بودهاند با هم مذاكرات منطقي داشته باشند با گفتوگو درباره مهمترين اهداف انقلاب كه منجر به پيروزي بر رژيم پهلوي شد بيترديد كمكي شايان به بهبود امور خواهد بود. افرادي كه در چنين جمعي دور هم جمع و وارد مذاكره ميشوند ميتوانند با كنار يكديگر نشستن فضا را بر فرصتطلبان قدرتطلب و كساني كه تنها به فكر دعوا انداختن بين نيروهاي سياسي و آشفتگي فضاي عمومي و سياسي كشور هستند، تنگ كنند و اجازه بازيگري را ديگر به اين افراد ندهند. عدهاي كه نشان دادند به هيچ ارزشي قايل نيستند و به راحتي به خود جرات ميدهند همهچيز و هر فردي را صرف نظر از اينكه اصولگرا هستند يا اصلاحطلب زير سوال ببرند.
كساني كه براي نهادينه شدن آرمانهاي انقلاب تلاش كردند بايد با كنار هم نشستن نشان دهند كه رفاقتهاي دوران انقلابشان زنده است تا آرمانهاي انقلاب بيش از اين مورد خدشه و تحريف قرار نگيرد. دلسوزان انقلاب با تجميع و گفتوگو و همكاري ميتوانند جلوي ظلمهايي را كه به انقلاب شده است بگيرند.
افزودن نظر جدید