مدعیان اصلاحات که از نقشآفرینی موثر محسن رضایی در هیئت عالی نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظام عصبانی هستند، کوشیدند به نحو دیگری با وی تسویه حساب کنند.
مسئله اساسی مدعیان اصلاحات این نیست که چه روایتی از قطعنامه 598 صحیح است یا غیرصحیح چه آنکه برای همگان روشن است که اسلاف و رهبران فکری مدعیان اصلاحات قطعنامه را به امام تحمیل کردند. آن زمان که آقا محسن و دیگر پاسداران و بسیجیان به همراه ارتشیان غیور در جبهههای غرب و جنوب مشغول جانفشانی و دفاع از این آب و خاک بودند، عدهای در تهران مجمع به اصطلاح عقلا(!) تشکیل دادند و فعالیتشان چنان مخرب بود که با تشر حضرتامام(ره) این مجمع دورهمی تعطیل شد.
درخصوص محسن رضایی هم ذکر این نکته ضروری است که ایشان بههرحال در برهههایی در جنگ تحمیلی توانستند با مجاهدتهای خود در عرصه دفاع مقدس به فرموده رهبر معظم انقلاب «بارها قلب امام راحل و دل امت مسلمان را شاد کنند» و این خود برگ زرینی در کارنامه ایشان است.
کینه روزنامههای زنجیرهای و مدعیان اصلاحات از محسن رضایی که در آن دوران خطیر توانسته بود به فرموده رهبر معظم انقلاب «بارها قلب امام راحل و دل امت مسلمان را شاد کنند»، به خاطر نقش وی در مجمع تشخیص مصلحت نظام است چه آنکه محسن رضایی بهعنوان دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام علیالخصوص در حوزه دبیرخانه و کار ویژه مجمع در «نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلی» عملکرد قابل توجهی داشته است.
لازم به یادآوری است که محسن رضایی در مهرماه 96 از تشکیل «هیئت عالی نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظام» خبر داد و گفت: «هر قانونی که مجلس شورای اسلامی تصویب کند و مغایر سیاستهای کلی باشد، مجمع این اختیار را دارد که از طریق شورای نگهبان آن را رد کند و مجلس هم بایستی آن را اصلاح کند. در رابطه با دو قوه قضائیه و مجریه نیز ، ضمانت اجرا به این نحو است که ما انحرافات را به قوای قضائیه و مجریه ابلاغ و گزارش آن را به محضر مقام معظم رهبری تقدیم میکنیم.» بعد از اعلام این خبر بود که رسانههای زنجیرهای با حرفهایی مانند «بدعت در مسیر قانونگذاری» و «تشکیل مجلس دوم» و... به مخالفت و انتقاد از محسن رضایی پرداختند.
افزودن نظر جدید