گرفتار حاشیه‌ها نشویم

مهدی نادمی :در روزها و هفته های گذشته فضای رسانه های مکتوب و مجازی متأثر از موضوع بحث سرلیستی فهرست انتخاباتی ائتلاف اصلاح طلبان در شهر تهران و همچنین گزینه های این جناح سیاسی برای مجلس دهم شده است و تعدادی از فعالین سیاسی اصلاح طلب در مصاحبه با رسانه ها، نظرات خود را در مورد اینکه ریاست کدام یک از آقایان عارف، ناطق و لاریجانی در مجلس بعدی محتمل است و یا اینکه مناسب است، مطرح می نمایند.

متأسفانه به نظر میرسد در مقطع کنونی وارد شدن به چنین حاشیه هایی، چیزی جز بازی کردن در زمینی نیست که توسط رقبا برای هدر دادن انرژی فعالین سیاسی اصلاح طلب و ایجاد اختلاف و تفرقه طراحی شده است. در حالیکه رقبای اصلاح طلبان علی الخصوص حزب پایداری و جبهه یکتا در سطح کشور اقدامات تشکیلاتی و انتخاباتی منسجمی را آغاز کرده اند، وارد شدن به مباحثی مانند سر لیستی در تهران و گزینه های ریاست مجلس، چیزی جز به دنبال نخود سیاه رفتن نیست. بدیهی است که :
• گروه های اعتدالگرای طرفدار دولت هیچ راهی جز همراهی و اتحاد با ائتلاف اصلاح طلبان در انتخابات مجلس آتی نخواهند داشت. هر گونه تمایل اعتداگرایان به جدا کردن راهشان از پایگاه اجتماعی ای که در سال 92 آنها را به ساختمان سفید خیابان پاستور فرستاد، بدون شک طی طریق آنها را در مسیر سنگلاخ انتخابات ریاست جمهوری سال 96 دشوار خواهد نمود.
• آقای دکتر لاریجانی و جبهه ی متحد اصولگرایان تا وقتی از سبد رأی اصولگرایی سهمی خواهند داشت که از دید پایگاه اجتماعی منتسب به آن جناح، راه خودشان را از اصولگرایان جدا نکرده اند. همانطور که در انتخابات سال 92 جناب آقای دکتر روحانی با اینکه عضو قدیمی و مؤسس جامعه روحانیت مبارز بودند تقریبا هیچ سهمی از سبد رأی اصولگرایان نداشت و تقریبا هیچ شخصیت سیاسی اصولگرایی از ایشان حمایت نکرد. به همین دلیل مبرهن و قطعی است هر گونه ائتلاف سیاسی اعتدالگرایان با طیف آقای لاریجانی و جبهه متحد اصولگرایان، موجب خواهد شد این گروه از پایگاه اجتماعی اصلاح طلب طرد شوند و آن گروه از پایگاه اجتماعی اصولگرا و به همین جهت بعید است تحلیل گران سیاسی این رو طیف، برای چنین ائتلافی برنامه ریزی کرده باشند.
اما اینکه در مقطع فعلی به جای بحث ریاست مجلس و سرلیستی، چه موضوعاتی باید در اولویت قرار گیرد، به توان به موضوعات زیر اشاره کرد :
1- حدود 160 حوزه انتخابیه در سراسر کشور تک کاندیدایی است، یعنی ضرورت دارد بسان انتخابات سال 92، در این 160 حوزه دکتر عارف ها به نفع آرمان ها و اهداف کلان جنبش دموکراسی خواهی فداکاری و ایثار نموده تا تمام رأی های اصلاح طلبان در آن حوزه، متحداً در سبد کاندیدای نهایی اصلاح طلبان آن حوزه واریز گردد. نیاز است جوانان و دانشجویان در تمام شهرهای سراسر کشور، کمپین فداکاری ملی را راه اندازی نمایند تا این موضوع که در تمام این 160 حوزه، اصلاح طلبان باید کاندیدای واحد ارائه نمایند بصورت یک مطالبه ی جدی از فعالین سیاسی آن منطقه درخواست گردد.
2- جبهه اصلاحات در حدود ده دهه اخیر در تمام انتخاباتها با بحران رد صلاحیتها مواجه بوده است. کاملا محتمل است که با رایزنی و برگزاری جلسه با اعضای شورای نگهبان بتوان بخش زیادی از این مشکل را مرتفع نمود. جناب آقای دکتر رمضانزاده سخنگوی محترم دولت اصلاحات در روزهای گذشته پیشنهادی را مطرح نمودند مبنی بر اینکه با شورای نگهبان مذاکراتی شود که در برابر کاندیدا نشدن جمعی از عزیزان اصلاح طلبی که در مورد آنها حساسیت سیاسی وجود دارد، آنها نیز مانع از کاندیداتوری افرادی از جناح مقابل شوند تا به اصطلاح، مجلس عقلا شکل بگیرد.
3- در آستانه ی انتخابات ریاست جمهوری سال 92، تعدادی از رهبران سیاسی اصلاح طلب ( آقایان مجید انصاری، اسحاق جهانگیری و موسوی لاری ) با مقام معظم رهبری دیداری داشتند و در مورد برنامه های انتخاباتی جبهه اصلاحات با ایشان رایزنی کرده تا اگر ابهامات ناخواسته ای در مورد عملکرد اصلاح طلبان ایجاد شده است، بصورت رو در رو مسائل مطرح گردد و توضیحات لازم ارائه گردد. شک نباید داشت بخش مهمی از مواضع مدبرانه رهبری در روز انتخابات و روزهای منتهی به آن که هم نهادهای نظامی را از هرگونه دخالت در انتخابات منع فرمودند و هم اینکه رأی مردم را به لحاظ شرعی مصداق حق الناس معرفی کردند، محصول این نوع جلسات و برطرف کردن کدورتهای احتمالی است. به همین جهت ضرورت دارد در آستانه انتخابات های مهم مجلس شورای اسلامی و خبرگان، نمایندگان جبهه اصلاحات، با رهبری انقلاب دیداری رسمی داشته باشند تا هم خواسته ها و مطالبات احزاب و فعالین سیاسی اصلاح طلب با ایشان مطرح گردد و هم اگر ایشان نقطه نظرات و یا انتقاداتی دارند، بصورت رو در رو مطرح گردد.
4- تاکنون شورای مشورتی اصلاحات نقش تعیین راهبرد و سیاستگذاری و شورای هماهنگی اصلاحات نیز نقش مدیریت مباحث تشکیلاتی و سازمانی احزاب اصلاح طلب و ایجاد هماهنگی و همراستایی در بین آنها را ایفاء نموده اند. مدیریت پروژه ی انتخابات در تهران اعم از تعیین لیست نهایی کاندیداها و همچنین مدیریت راه اندازی ستادهای انتخاباتی نیاز به پتانسیل هر دو گروه، هم شخصیتهای ملی و سیاسی غیر حزبی و هم گروهها و احزاب اصلاح طلب دارد. به همین جهت ضرورت دارد هر چه زودتر با مدیریت رهبری اصلاحات، گروهی متشکل از هر دو دسته فوق الذکر را برای مدیریت پروژه انتخابات تهران تعیین نمایند تا تمام گروهها و شخصیتهای سیاسی از موازی کاری باز داشته شوند.
5- جبهه ی اصلاحات به دلیل پاک دستی رهبران سیاسی خود، نوعاً در تمام ادوار انتخابات های قبلی به موضوع ورود پول های کثیف به پروژه های سیاسی و انتخاباتی خود حساس بوده است و به همین دلیل همیشه علی رغم اقبال مردمی بالا به ستادهای انتخاباتی، ولی در موضوع تدارکات و لجستیک ستادها بسیار ضعیف عمل کرده اند. در مقطع زمانی فعلی، باید موضوع تدارکات ستادها و مدیریت جذب منابع ملی هم بصورت ملی هم بصورت استانی مورد مدیریت قرار گیرد تا از این لحاظ ضعف و نقصانی در ایام تبلیغات نداشته باشیم.

افزودن نظر جدید