گسترش همگرایی در جبهه اصلاحات و اعتدال‌

ریحانه طباطبایی در بهار نوشت :علی‌اکبر ناطق‌نوری دوشنبه‌شب میهمان اصلاح‌طلبان بود. او پیش از این نیز به ضیافت دیگری در ماه مبارک رمضان دعوت شده بود، اما نرفت.

اصولگرایان به میزبانی جامعه اسلامی مهندسین از ناطق‌نوری دعوت کردند تا میهمانشان باشد، او گفت می‌رود، اما نرفت. حالا محمدرضا عارف، معاون اول دولت اصلاحات، از ناطق‌نوری دعوت و او بر سر یک سفره با سیدمحمد خاتمی افطار می‌کند؛ در حالی‌که محمدرضا عارف نیز سمت دیگر او نشسته است و کمی آن سو‌تر هم محمدرضا خاتمی و عبدالله رمضان‌زاده نشسته‌اند. سالن رایزن متعلق به مرکز دائره‌المعارف بزرگ اسلامی میزبان رقبای دیروز بود؛ سیدمحمد خاتمی و اکبر ناطق‌نوری سال 76 با یکدیگر رقابت کردند و در کمال ناباوری تمامی پیش‌بینی‌های سیاسی، سیدمحمد خاتمی با تفاوتی چشمگیر رییس‌جمهوری ایران شد. از آن زمان ناطق‌نوری و سیدمحمد خاتمی به‌عنوان رقیب یکدیگر شناخته شدند و به‌طبع آن دو جریان وابسته به این دو نفر نیز در مقابل یکدیگر قرار گرفتند. جریان راست سنتی کم‌کم به اصولگرایان تغییر نام داد؛ جریان چپ و خط امامی هم خود را اصلاح‌طلب نامید. تا چند سالی ناطق‌نوری در کنار آیت‌الله مهدوی‌کنی و آیت‌الله مکارم‌شیرازی در مقام شیخوخیت نقش ایفا کرد و به‌نوعی رهبری این جریان را به‌دست گرفت، اما پس از چند شکست پی‌درپی در مقابل اصلاح‌طلبان در انتخابات شوراها و مجلس، جوان‌ترهای جریان اصولگرایی تصمیم گرفتند برخلاف نظر ریش‌سفیدان عمل کنند؛ از این‌رو هم با وجود حمایت ناطق‌نوری و جریان سنتی، محمود احمدی‌نژاد توانست نظر بیشتر اصولگرایان را به خود جلب کند. پس از آن نیز دیگر ریش‌سفیدان این جریان نقش چندانی در تعیین نامزدها نداشتند؛ اما مشکل از جایی جدی شد که جریان اصولگرایی در مقابل ادعاهای مطرح‌شده نسبت به ناطق‌نوری از سوی احمدی‌نژاد در مناظره‌های انتخاباتی سال 88 سکوت کرد. محمود احمدی‌نژاد در مناظره تلویزیونی، ناطق و پسرش را مورد اتهام قرار داد. اصولگرایان می‌خواستند احمدی‌نژاد حتما رییس‌جمهوری شود؛ از این‌رو دوستان سابق و حتی اعضای جامعه روحانیت مبارز سکوت کردند. آن‌ها از ناطق دفاع نکردند، دلجویی هم نکردند؛ حتی به احمدی‌نژاد اخم هم نکردند، ناطق هم نظاره کرد و هیچ نگفت. اما از آن پس رویه خود را تغییر داد. جای دوستان را با رقبا باهم عوض کرد. در مقابل سکوت دوستان، رقبای دیروزش فریاد بر آوردند و نسبت به اتهامات واردشده در مناظره‌ها اعتراض کردند و حتی از ناطق‌نوری هم حمایت کردند. پس از خرداد 88 کم‌کم رفت‌وآمد اصلاح‌طلبان به خانه ناطق‌نوری شروع شد تا بالاخره به انتخابات 92 رسید. شورای اجماع باید نظر خاتمی ، هاشمی ، ناطق و سیدحسن خمینی را باهم می‌گرفت. حالا ناطق‌نوری هم در کنار سیدمحمد خاتمی هاشمی و محمدرضا عارف نه‌تنها سرنوشت کل کشور که سرنوشت اصلاحات را هم رقم می‌زند. هاشمی‌رفسنجانی در آخرین دیدار قبل از 24‌خرداد اعلام کرد که رای او و ناطق‌نوری «حسن روحانی» است. انتخابات تمام شد و ناطق‌نوری در جلسه تشخیص مصلحت نظام با خنده حضور می‌یابد. او دیگر مجبور نیست بعضی جلسات را به اعتراض ترک کند. از آن‌طرف هم پس از پایان انتخابات، اصولگرایان خواستند از در آشتی وارد شوند، پیغام هم دادند، دعوتنامه هم فرستادند، اما ناطق به جمعشان نرفت و ترجیح داد در کنار محمدرضا عارف و سیدمحمد خاتمی و دیگر اصلاح‌طلبان روزه خود را باز کند. مطمئنا ناطق‌نوری را نمی‌توان اصلاح‌طلب خواند و هنوز هم خطوطی بین اصلاح‌طلبان و ناطق‌نوری وجود دارد، اما می‌توان گفت که جبهه جدیدی که حاصل از ائتلاف بین اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان هست این روزها گسترده‌تر شده است؛ جبهه‌ای که در مقابل افراطی‌گری و تندروی جریان مقابل قرار دارد و می‌خواهد رویکردها را تغییر دهد. این جبهه حالا رهبران سرشناسی چون سیدمحمد خاتمی، اکبرهاشمی‌رفسنجانی، محمدرضا عارف و علی‌اکبر ناطق‌نوری دارد. 

افزودن نظر جدید