رفتارشناسی شبکه قدرت

مجید ابهری -از نگاه رفتارشناسی اجتماعی تولد در شبکه قدرت خود فرصتی مناسب و مقدمه‌ای زایشگر در رشد می‌باشد.

اگر افراد وابسته به این گونه شبکه‌ها در مسیر درست و منطقی بهره‌گیری از امکانات و فرصت‌ها قرارگیرند اول برای خود و سپس برای جامعه می‌توانند عناصر مفید و کارآمدی باشند. در تاریخ انقلاب اسلامی با فرزندان برخی افراد برخوردهایی را کردیم که وابستگی به آنها نه تنها سودی برای خودشان و جامعه نداشت بلکه آغاز زیان برای مردم و جامعه بود. تا آنجا که ورود به شبکه‌های معاند و مخالف یکی از زیان‌های آنها به شمار می‌آمد که قانون با جدیت در مقابل آنها ایستاده و به مجازات رسانید. در مورد بحث‌ها و گفتگوهایی که این روزها در رسانه‌های مجازی و رسانه‌های نوشتاری در جریان قرار گرفته یک نکته را باید مورد عنایت ویژه قرار داد؛ اینکه وابستگی به مراکز قدرت به تنهایی برای رشد کافی نیست، بلکه باید شرایط و امتیازاتی نظیر تخصص و رشد معنوی در فرد جمع شده تا بتواند از این مسیر آسفالته بهره‌گیری نماید. بنابراین تنها اینکه وابسته یک مرکز باشیم نمی‌تواند بهانه‌ای برای انتقاد یا تخریب قرار گیرد. در شرایط متعارف و مساوی ممکن است فرزند کسی بهره‌ای از نظر اقتصادی بگیرد حال سوال این است که کدامیک از ما اگر مدیر یا مسئول شویم به فرزندمان اجازه فعالیت نمی‌دهیم یا اینکه او را از مواهب فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی محروم می‌کنیم؟ باید منصفانه اندیشید تنها یک یا دو خانواده در ایران وجود دارند که فرزندانشان را از این موضوعات برکنار داشته‌اند، اما اینکه اگر کسی درآمدی داشته باشد یا از رانت‌های سیاسی استفاده نکرده اما وابستگی او باعث رشدش شود به نظر اینجانب هیچ کار خلاف و جرمی رخ نداده است. شاید بعضی اظهارکنند که این گونه وابستگی‌ها چون در اختیار همه نمی‌باشد، ظلم محسوب می‌شود. این نکته اگر درست باشد باید از این دیدگاه نگاه کرد که همه نمی‌توانند وزیر یا وکیل یا پزشک شوند. در هر صورت ممکن است در جامعه افراد به لحاظ تشکیلات سیاسی یا شعور مازاد بر دیگران به رشد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی برسند و همین کمال گرایی سیاسی و اقتصادی برای فرد، خانواده و اطرافیان وی امتیازاتی را به وجود آورد. این همه هجوم و فضاسازی برای صحبت فرزند یک نفر درست نیست چرا که تخریب بسیار ساده و هدف گیری افراد از آن ساده‌تر می‌باشد. در این شرایط باید به یاد کسانی بیفتید که از رانت‌های سیاسی استفاده‌های منفی کرده و سرمایه‌های کشور را غارت نموده‌اند و نه تنها چیزی وارد مملکت نکرده‌اند بلکه میلیاردها دلار را نیز خارج کرده‌اند. اگر قرار است لبه تیز انتقاد متوجه فرد یا افرادی که با بهره‌برداری از رانت‌های سیاسی به نان و نوایی رسیده‌اند قرار گیرد، باید افرادی را در نظر بگیریم که از بستنی فروشی بدون هیچ گونه تحصیلات دانشگاهی به میلیاردها دلار ثروت و سرمایه رسیده‌اند. بنابراین سوءاستفاده از رابطه برای نشر اطلاعات به دشمنان و کسانی که غرض سیاسی با جامعه دارند کاری نادرست و غیراخلاقی است. اما اگر این گونه اطلاعات در راه درست مورد بهره‌برداری قرار گرفته و منافع آن به جامعه و مردم برسد هیچ گونه خطایی در اینجا اتفاق نیفتاده است. باشد که این گونه روش‌ها در جامعه مورد توجه قرار گیرد. وابستگی به گروه‌های سیاسی نباید ما را از انصاف و منطق به دور اندازد، چرا که منطق و انصاف دو کفه ترازوی انسانی می‌باشد که در هر صورت باید مورد استفاده در قضاوت و ارزیابی قرار گیرد. چه اصولگرا باشیم و چه اصلاح طلب باید با وجدان به مسائل جاری نگاه کنیم. اینکه مثلا فرزند اینجانب حرفی را بزند و مورد هجوم قرار بگیرد و من را به عنوان اینکه پدر او هستم هدف قرار داده و انواع عبارت نادرست را نثارم کنند کاملا غیراخلاقی و غیرانسانی می‌باشد. بنابراین رسانه‌ها در انعکاس مسائل باید فضای ملتهب سیاسی را کاملا در نظر گرفته و این نکته را در ترازوی انصاف قرار دهند که به هر صورت تلاش‌های یک فرد برای فرزندان وی سودی دارد. مگر بسیاری از ما غیر از فرزندان خود برای چه کسانی تلاش‌های شبانه روزی می‌کنیم؟ درست است که فعالیت‌های ما سود برای جامعه دارد اما قطعا غرض از تلاش‌های فردی، درآمد اقتصادی برای خود فرد و رفاه خانواده اوست. حالا این رفاه در چه حدی باید باشد لازم است مورد ارزشیابی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد. امید است که در ارزیابی‌ها و اظهارنظرها وجدان و اخلاق را در نظر 
داشته باشیم و اگر کسی حرفی به خطا زد هجوم گسترده بر وی را متوقف کنیم. شاید یک نفر اشتباها کلمه یا عبارتی را بگوید این مجوزی نمی‌تواند باشد که آن فرد و خانواده‌اش مورد هجوم قرار بگیرند.

منبع:آفتاب یزد

افزودن نظر جدید