- کد مطلب : 17336 |
- تاریخ انتشار : 28 فروردین, 1397 - 14:55 |
- ارسال با پست الکترونیکی
اکران های درون سازمانی علیه سینما
گواه این موضوع را نیز نقش غیر قابل انکار سازمانهای دولتی در این حوزه ثابت میکند. در این میان با نگاهی گذرا به فیلمهای راه یافته به سی و ششمین جشنواره فیلم فجر نیم بیشتری از سهم تولیدات سینمایی به سازمانهایی نظیر اوج، بنیاد فارابی و همچنین افراد وابسته به ارگانها تعلق گرفت. همین امر اعتراضات زیادی از سوی سینماگران مستقل را به دنبال داشت. از جمله اصلیترین اعتراضات صورت گرفته در این جشنواره را منیژه حکمت در جریان اکران فیلم جدیدش «جاده قدیم» اعلام کرد. این کارگردان با سرکشی در سینماهای مردمی نمایش دهنده «جاده قدیم» ادعا کرد: «فکر میکنم سناریوی این جشنواره از قبل نوشته شده، متاسفانه همه بلیتهای سینماهای مردمی که من روز گذشته به آنها سر زدهام به ارگانها فروخته شده و سهمیه هر سینما برای مردم حدود 10 بلیت است. جایزه مردمی نوش جان کسانی که چنین سناریویی برای جشنواره نوشتند. باید بگویم این فیلمنامهای که از قبل نوشته شده خوب دارد پیش میرود. من همین جا اعلام میکنم که دیگر در جشنواره حضور پیدا نمیکنم و به خاطر این حضورم میگویم اشتباه کردم که به این جشنواره آمدم.» جالب اینجاست که این دست از اظهار نظرها به همینجا ختم نشد بلکه دیگر کارگردانهایی نظیر مهران احمدی توضیحاتی مبنی بر فروش بلیتها به ارگانهای دولتی بیان کردند. این روند تا اکرانهای نوروزی 97 هم ادامه یافت و گریبانگیر فیلمها شد.
در واقع داستان ادامهدار نابرابریها از سالها پیش وجود داشته است، با اینکه انتظار میرود شرایط اکران برای تمام فیلمها یکسان باشد اما تجربه نشان داده است که حتی تعداد سانسها و سینماهای نمایش دهنده با عوامل حاشیهای و صاحبان فیلم ارتباط مستقیم دارند. در ادامه نمونهای از این موارد را بررسی میکنیم که از امکانات بیشتری بهرهمند بوده و در نهایت جزو پرفروشهای اکران شدند.
نابرابریهایی که منجر به بدنامی شد
یکی از بهترین نمونههای شرایط اکرانهای نابرابر فیلم «پایاننامه» به کارگردانی حامد کلاهداری و تهیهکنندگی روحالله شمقدری برادر معاونت سینمایی دولت احمدینژاد است. این فیلم درباره چند جوان دانشجو بود که در بستر اتفاقات سال 88 درگیر مسائلی میشوند. با وجود اینکه این فیلم از ابتدا حواشی زیادی را به همراه داشت اما مدیران وقت تمام تلاششان را کردند که آمار فروش فیلم به آنچه مد نظرشان بود نزدیک شود. در این راه از توزیع بلیتهای نیمبهای فیلم در مدارس سراسر کشور، سازمانها و ارگانهای دولتی گرفته تا اهدای جوایزی نظیر خودرو فروگذار نکردند. در نهایت هم آمار فروش فیلم به نزدیک 276 میلیون تومان رسید درحالی هزینه تولید این فیلم 4 میلیارد تومان اعلام شد. شنیدهها حاکی از آن است که هزینه نامتعارف این فیلم به دلیل دستمزد بالای بازیگران بود. چراکه در این فیلم به بازیگران سرشناسی نظیر باران کوثری، پگاه آهنگرانی و ترانه علیدوستی پیشنهاد شده بود که آنها حاضر به ایفای نقش نشدند و گزینههای موجود با دستمزدهای عجیب جلوی دوربین آمدند. در مثال دیگر نیز میتوان به فیلم «قلادههای طلا» به کارگردانی ابوالقاسم طالبی و تهیهکنندگی محمد خزاعی اشاره کرد که با موضوعیت مشابه فیلم «پایان نامه» حواشی زیادی را ایجاد کرد. بازیگران این فیلم و در راس آنها امین حیایی تا سالها بعد از حضور در این فیلم سفارشی از جامعه سینمایی طرد شدند. بنابراین اگرچه شرایط اکران نابرابر امکانات زیادی در اختیار چنین فیلمهایی قرار داد تا به خیال خودشان در لیست پرفروشها باشند اما در نهایت موجب بدنامی عوامل سازنده شد.
حذف سانسهای یک فیلم مستقل
فیلم محمد رسول الله به کارگردانی مجید مجیدی و تهیه کنندگی موسسه نورتابان وابسته به بنیاد مستضعفان تا امروز لقب پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران را یدک میکشد. برای تولید این فیلم مبلغی حدود 116 میلیارد تومان هزینه شده است. البته گفته میشود بیشتر هزینهها صرف ساخت شهرک سینمایی پیامبر اعظم در ۵۵ کیلومتری شهر قم شد. اگرچه در اعلام آمار فروش بیان شده است که فیلم «محمد رسولالله» در ۴۰ سالن تهران به نمایش درآمد و با فروش ۱۷۰ میلیونی روز اول اکران بالاترین میزان فروش برای افتتاحیه یک فیلم سینمایی در ایران را رقم زده است اما تقریبا هیچ منبعی به این نکته اشاره نکرده است که بلیت «محمد رسولالله» در آن زمان 20 هزارتومان در نظر گرفته شد، این رقم تقریبا دوبرابر قیمت معمول بلیت سینما در سال 88 بود. از جمله کارگردانهایی که به روند اکران نابرابر «محمد رسول الله» و خرید بلیتهای ارگانی اعتراض کردند علی ملاقلیپور پسر مرحوم رسول ملاقلی پور بود. او همزمان با «محمد رسولالله» نخستین فیلمش «قندون جهیزیه» را روی پرده داشت. این کارگردان در مصاحبهای ادعا کرد که سانسهای نمایش «قندون جهیزیه» در شرایطی که کف فروش را داشتند به نفع فیلم «محمد رسولالله» حذف شد.
تولید فیلم به شرط اکران نوروزی
همانطور که پیشتر اشاره شد اکرانهای نابرابر برای تعداد محدودی از فیلمها همواره وجود دارد و احتمالا در آینده نیز این روند معلول ادامه خواهد داشت. در اکران نوروز 97 نیز فیلمهایی نظیر «به وقت شام» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا و تهیهکنندگی محمد خزاعی و سرمایهگذاری سازمان اوج و فیلم «لاتاری» به کارگردانی محمد حسین مهدویان و تهیهکنندگی سید محمود رضوی با حضور در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر حواشی به همراه داشتند که اغلب مربوط به موضوع این آثار بود. جدیدترین فیلم حاتمی کیا درباره پدر و پسر خلبانی است که ماموریت ویژه آنها به پرواز درآوردن هواپیمایی در تَدمُر به سمت دمشق است، آنها باید مردم تحت ظلم داعش را به وسیله این پرواز نجات دهند، اما در این راه مشکلات زیادی در انتظار آنهاست. از آنجایی که هزینه این فیلم حدود 8 میلیارد تومان برآورد شده است، انتظارات زیادی را ایجاد کرد. همچنین اظهارات حاتمی کیا در اختتامیه جشنواره فیلم فجر مبنی بر کم توجهی صدا و سیما نسبت به این فیلم تا مدتها حرف و حدیثهایی را به دنبال داشت. از سویی دیگر فیلم «لاتاری» نیز به دلیل پرداخت موضوع قاچاق دختران ایرانی به دبی بود و اتفاقات در راستای این موضوع به تصویر کشیده میشود، با حجم زیادی از انتقادات همراه و منجر به نادیده گرفتن این فیلم در رشتههای مختلف کاندیدهای دریافت سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر شد. با اینهمه هر دوی این فیلمها در اکران نوروزی قرار گرفتند. ضمن اینکه با حمایت ارگانهای وابسته تا امروز اکرانهای زیادی در پایگاههای بسیج، دانشگاهها، مدارس و .... داشتند. همچنین به مدد خرید بلیتهای رایگان و نیمبها تا امروز در صدر جدول فروش هستند. با ذکر نمونههای نام برده فارغ از شرایط اکرانهای نابرابری که به این فیلمها مرحمت شده است، آمار فروش اهمیت دو چندانی دارد. بر اساس روال معمول قیمت بلیت، تعداد سالنها و سینماهای نمایش دهنده متغیرهای تاثیرگذاری هستند که در باکس آفیس تولیدات سینمایی ایران مد نظر قرار داده نمیشوند. همین مسئله موجب میشود که حق فیلمهایی که بدون حمایتهای دولتی و به صورت مستقل تولید و اکران شدهاند نادیده گرفته شود.
افزودن نظر جدید