مراسمی که پلاکاردها و سخنرانش از قبل تعیین شده"خودجوش" است؟

روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: فردی که از همه عالم، فقط صدای خوشی دارد، وقتی تریبون مفت گیر می‌آورد، انگار حیف‌اش می‌آید "حرف مفت" نزند! خط و مشی تعیین می‌کند! این را عمر سعد می‌خواند و آن دیگری را شمر و...

 این اواخر هم در دعای معرفتی عرفه که باید جان را جلا دهد، باز به درافشانی پرداخته که؛ «اون یارو آخرش در استخر مرد، این یارو هم آخرش در استخر می‌میرد.»! 

از این قبیل افراد توقع ادب، به جا نیست چون کوزه وجودشان از همین پرست که از آن می‌تراود. توقعی هم نیست از این قبیل افراد اما از کسانی که بستر را برای این جماعت فراهم می‌کنند و به قاعده باید هم زمان شناس باشند و هم آگاه به مسائل و شرایط تعجب است که چرا میدان را برای اینان آماده می‌کنند؟! 

اگر حرف دین هم در میان نباشد- که هست - اگر سخن از اخلاق هم نباشد - که باز هم هست -، عقل سیاسی و فهم شرایط حکم می‌کند، تریبون را از جلوی کسانی که به بددیدن و بد فهمیدن و بدگفتن عادت قدیم دارند، بردارند نه اینکه بر تعداد تریبون هاشان بیافزایند. نه این که مراسم "خودجوش" برگزار کنند مثل آنچه در فیضیه اتفاق افتاد و صدای مرجعیت را به اعتراض بلند کرد! 
جالب است که می‌گویند "خودجوش"، نمی‌دانم که معنای کلمات عوض شده است یا تغافل و تجاهل می‌فرمایند اما مراسمی که از قبل شعارها و برنامه‌هایش مشخص و تولید شده وسخنران مرکز نشین برایش تعیین شده و موج پیامکی راه افتاده دیگر "خودجوش" نیست!

امروز باید با درک شرایط برخی تندگویان و بدگویان و بی‌خردان را به مرخصی اجباری فرستاد تا عقلا و نیک‌اندیشان در کنار هم به تدبیر امور بپردازند و با گشایش راه‌های تازه، فضا را مدیریت کنند. این تندگویان را که معلوم نیست قدرت درک شرایط باشد اما بزرگ‌ترهایشان را قطعاً این توان هست که حساسیت شرایط را درک کنند و بدانند روزگار این به جای آن نیست بلکه شرایط همه یا هیچ است و مهم‌تر از این جناح و آن گروه، حرف نظام و حرف تمامت ایران است پس باید با جلوگیری از تندگویان و تندروها، به هم‌افزایی توان ملی همت کرد که امروز روز فراموشی افتراق و به یاد آوردن برادری و با هم بودن است.

افزودن نظر جدید