دریافت تابعیت در ایستگاه آخر

امسال مجلس شورای اسلامی لایحه اصلاح قانون تعیین تکلیف تابعیت فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی را تصویب کرد و شورای نگهبان پس از تأیید خواستار رفع ایرادات آن شد. به نظر می‌رسد اعطای تابعیت بیش از آنکه امتیاز وعملی حقوقی تلقی شود، به نوعی بهره‌مندی سیاسی برای یک فرد در قلمرو حاکمیتی یک کشور برای برخورداری از حقوق فردی و اجتماعی، قلمداد می‌شود.
دریافت تابعیت در ایستگاه آخر

فرهاد شهبازوار

 در کشور ما به‌دلیل شرایط اقلیمی، جغرافیایی و سیاسی خاصی که دارد و پس از وقوع جنگ‌هایی که در منطقه پیش آمد، بحث مهاجرپذیری دستخوش تغییراتی اساسی شد تا جایی که لزوم توجه به حقوق اتباع خارجی و مهاجر و احوال شخصیه کسانی که با مردم کشور ما در ارتباط بودند و تعیین تکلیف تابعیت فرزندان حاصل از ازدواج این افراد با ایرانی‌ها باید بدرستی مشخص می‌شد. در نهایت قانون مربوطه اصلاح شد ولی آنچه این لایحه را با حواشی مختلفی مواجه می‌کرد بحث ارتباط غیرمستقیم این لایحه با امنیت ملی کشور بود. مطابق با این لایحه فرزندان حاصل از این ازدواج پس از رسیدن به 18 سال تمام شمسی در صورت تقاضا نکردن مادر ایرانی می‌توانند تابعیت ایران را تقاضا کنند تا در صورت نداشتن مشکل امنیتی به تشخیص وزارت اطلاعات به تابعیت ایران پذیرفته شوند. البته پاسخ استعلام امنیتی باید حداکثر ظرف سه ماه انجام شود، نیروی انتظامی نیز مکلف است نسبت به صدور پروانه اقامت برای پدر غیرایرانی اقدام کند. با دقت در ایرادات شورای نگهبان مشخص می‌شود که شورای نگهبان بیشترین دغدغه خود را بروز مسائل و مشکلات امنیتی می‌داند ولی در نهایت با تعیین تکلیف حقوق قانونی و شهروندی و احوال شخصیه افراد حاصل از این ازدواج‌ها موافقت کرده است.

توجه به حقوق بنیادین افراد تحت تابعیت یک کشور و شهروندان آن و حقوق افرادی که از تابعان این حاکمیت قلمداد می‌شوند با رعایت مسائل امنیت ملی کشور، عقلایی، حیاتی و لازم است. باید توجه داشت فرزندی که از مادری که همسرش خارجی است متولد می‌شود، همانند مادرش دارای علقه، دلبستگی و وابستگی به کشور ایران است ولی قوانین موضوعه ما در تأمین حقوق تابعیتی و شهروندی این فرزندان سکوت کرده یا ناقص است. به یاد داریم که مریم میرزاخانی ریاضیدان مرحوم خواستار تابعیت فرزند خود به کشورش ایران بود که این امر محقق نشد.

تصور کنید که در این مورد مرحوم میرزاخانی فردی ایرانی بود و ایرانی بودن این بانوی فرهیخته مایه مباهات و سرافرازی کشورمان در میان جوامع دیگر است. با دقت در گسترش سطح سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کشورمان با دیگر کشورها و در عصری که ارتباطات و علوم مختلف با یکدیگر و توأمان با حاکمیت‌ها در حال تعامل و همنوایی هستند، ایرانیانی که تعلق ذاتی و قلبی و اخلاقی برای خدمت به کشور دارند و خواستار اعتلای نام کشورمان ایران هستند، شاید به‌دلیل حمایت نکردن قانونی از آنان توسط حاکمیت رغبت چندانی برای بازگشت و خدمت به ایران ندارند. تصویب این لایحه خدمت بزرگی برای رهیافت کشور در مسیر تعالی و پیشرفت و تأییدی برای رشد فرهنگی و علمی برای فرزندان حاصل از این ازدواج‌ها با رعایت مصالح امنیتی قلمداد می‌شود.

منبع: ايران آنلاين

 

افزودن نظر جدید