وقتی سردبیر نشریه در یک مطلب اینستاگرامی ۳۲ غلط فاحش دارد

ایسنا نوشت: علیرضا راهب با بیان این‌که این روزها یک‌سری از فضاهای فرهنگی در اختیار کسانی است که وقتی نگاه می‌کنیم می‌بینیم در رزومه ادبی‌شان هیچ ندارند، گفت: وقتی آثار آن‌ها را می‌خوانیم، می‌بینیم که این‌ها شاعر نیستند و وقتی به خروجی‌ جلسات‌شان نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که خروجی‌شان امتداد همان خط فشل غیرادبی است که به نام ادبیات در دنیای مجازی وجود دارد.
این شاعر سپس به رشد مجازی برخی از کسانی که جلسات ادبی دارند اشاره و بیان کرد: به افرادی که در دنیای مجازی رشد کرده‌اند و با مجاز ادبیات بالا آمده‌اند و کوچک‌ترین تکنیکی را در شعر کلاسیک نمی‌شناسند و حتی تاریخچه ادبیات معاصر خودمان را نمی‌دانند و شخصیت‌های اعلم ادبیات و مطبوعات معاصر را نمی‌شناسند، نه تنها کرسی و جا  بلکه امتیاز نشریه ادبی هم می‌دهند. در حالی که نشریات ادبی از صوراسرافیل گرفته تا همین اواخر دهه ۶۰ و ۷۰ دست چه کسانی بوده اما حالا کسانی از دنیای مجازی آمده‌اند، از دنیایی که در آن‌جا فکر کرده‌اند شاعر هستند و ادبیات هم حیاط پشتی خانه‌شان است، چون ادبیات در فضای مجازی چنین وضعیتی دارد و چندان فاصله‌ای با جوک ندارد، دو مجموعه شعر خیلی ضعیف هم به بازار داده‌اند.

شاعر مجموعه «دو استکان عرق چهل‌گیاه» همچنین گفت: عده‌ای از دنیای مجازی با یک‌سری متن «مکش مرگ ما» و عاشقانه‌های آب‌دوغ‌خیاری و خیابانی آمده‌اند و به عنوان صاحب قلم و صاحب متن در دنیای مکتوب پذیرفته شده‌اند. چون این‌ها در فضای مجازی لایک و فالوئر داشته‌اند و همین آمار فروش‌شان را بالا برده است، تاجران دنیای نشر هم این‌ها را تحویل گرفته و «خط مبتذل افتضاحی» وسط ادبیات ایران کشیده‌اند که این خط پاک‌شدنی هم نیست. همین آدم‌ها الان انجمن ادبی دارند. فضا که در اختیارشان گذاشته می‌شود هیچ، مجوز نشریه ادبی هم می‌گیرند. بعد سردبیر یک نشریه به اندازه نصف صفحه A۴  در اینستاگرامش مطلب گذاشته و در آن ۳۲ غلط فاحش املایی و دستوری وجود دارد.

علیرضا راهب در ادامه جلسات ادبی این روزها را اغلب نمایشگاه دانست و گفت: اغلب در جلسات ادبی یک نفر تریبونی دارد، عده‌ای را صدا می‌کند تا آثارشان را ارائه کنند و عده‌ای هم برای‌شان دست می‌زنند و بعد خداحافظی می‌کنند و می‌روند. اما قبلا انجمن‌های ادبی وجود داشت که در آن‌ها شاعر تربیت می‌شد.

او در حالی‌که معتقد است حداقل ۸۰ درصد از فضاهایی که در اختیار انجمن‌های ادبی است، در اختیار افرادی‌ است که هیچ تخصصی در ادبیات ندارند، در این‌باره توضیح داد: در انجمن ادبی باید شاعر و نویسنده تربیت شود. انجمن ادبی با شب شعر فرق دارد. اما در تهران ۸۰ درصد انجمن‌های ادبی شب شعر است. در انجمن ادبی منتقد صاحب کار حضور دارد. قبلا در خراسان، تبریز و تهران انجمن‌های ادبی سنتی‌ بود که استادان بزرگ می‌نشستند و ادبیات تدریس می‌شد و مورد انتقاد قرار می‌گرفت. همچنین آثار ادبی نقد می‌شد و شاعر و نویسنده پرورش داده می‌شد. الان آن خط قطع شده و آن وظیفه مکتبی انجمن‌های ادبی از بین رفته است؛ انجمن ادبی تبدیل شده به جایی که هر هفته یک عده آدم می‌آیند و هرچه را تولید کرده‌اند برای هم می‌خوانند. 

این شاعر با بیان این‌که در حال حاضر مرکز تولید شاعر و نویسنده در ایران، دنیای مجازی‌ است یعنی جایی که ادبیات در آن به معنای واقعی وجود ندارد، اظهار کرد: بسیاری از موسسات فرهنگی و هنری وجود دارند که امروزه انجمن ادبی برگزار می‌کنند اما متاسفانه آن‌ها هم خروجی ندارند. 

راهب ادامه داد: قوی‌ترین صفحات و سایت‌های ادبی که امروزه فعالیت خوبی دارند، فقط با حضور حدود ۱۵۰ یا ۲۰۰ نفر دنبال‌کننده فعالیت دارند اما آن‌ها که ناشعر، ناداستان و ناادبیات را ترویج می‌دهند، در حدود ۲۰۰ هزار نفر دنبال‌کننده، به خاطر همسانی با سطح درک عوام دارند. کسانی که می‌بایست جلو نهادینه‌شدن این امر را در ادبیات بگیرند، متولیان امر ادبیات هستند که آن‌ها را آب یا خواب برده بلکه شاید هم به زعم من از این وضعیت راضی هستند.

 

 

افزودن نظر جدید