- کد مطلب : 22739 |
- تاریخ انتشار : 2 مرداد, 1399 - 14:01 |
- ارسال با پست الکترونیکی
ابهامات مرگ قاضی منصوری به روایت یکی از نزدیکانش
یکی از بستگان قاضی غلامرضا منصوری -که یک ماه و نیم پیش به صورت مشکوکی در رومانی درگذشته و جسد او در ۲۴ ساعت گذشته به ایران آمده است- دربارهی وضعیت او توضیحاتی داده و ابهاماتی را نیز مطرح کرده است، از جمله پیشنهاد پناهندگی قاضی در رومانی به منصوری، رد ادعای بازداشت او در رومانی و ماجرای دو شب اقامت در سفارت ایران در رومانی.
او در پاسخ به این سوال که آیا از ایران یا رومانی تماسی با خانوادهی منصوری برای اجازهی استرداد جنازه یا شناسایی جنازه گرفته شده؟، گفت: «خیر، تا این لحظه هیچ کدام از نهادها و ادارات در این رابطه با ما تماس نگرفتند مبنی بر شناسایی یا انجام آزمایش دیانای».
متن کامل گفتههای این فرد که از بستگان قاضی منصوری است اما نخواست هویتش منتشر شود، در پی میآید:
ترور قاضی منصوری چند وجه داشت که وجه اول آن ترور شخصیتی جناب منصوری بود و نکتهی عجیب اینجاست که چرا شخصیتی انقلابی مانند ایشان که از چهارده سالگی در جبهههای حق علیه باطل در عملیاتهای زیادی مقابل رژیم بعث عراق شرکت داشت و چندین سال در خط مقدم جبهه بود و در مدت سی سال خدمت صادقانه به نظام و قوه قضائیه چندین سال به صورت دائم صبحها قبل از رفتن به محل کار در کلاسهای خارج فقه رهبری شرکت داشت و کسی بود که با حکمی سریعاً روزنامه نگارانی که به نظام و انقلاب توهین کرده بودند را در یک روز بازداشت کرد، حتی در پروندهی سعید حنایی که شیطان مشهد بود و زنان را به طرز وحشیانهای به قتل میرساند و باعث رعب و وحشت در مشهد شده بود را اعدام کرد تا درس عبرتی باشد برای کسانی که خودسر حکم میدهند و میخواهند به نوامیس مردم تجاوز کنند، از طرفی پروندههای حساسی چون پروندههای مهدی هاشمی، فاضل لاریجانی و مسئولین دولت بهار در دادسرا در دست ایشان بود چون ایشان هم امین در سیستم قوه قضائیه بود و هم امین رئیس قوه.
با او در ارتباط بودند
ولی متاسفانه با سناریویی از پیش تعیین شده وقتی ایشان بعد از بازنشستگی برای درمان بیماری از طریق مرز هوایی فرودگاه امام به اروپا سفر میکند و در بیمارستان بستری میشود و حتی قاضی پرونده ایشان در دادگاه ویژه روحانیت مطلع از خروج ایشان و مراحل درمان بودند، حتی دادستانی هم تلفنی از طریق واتساپ با ایشان در ارتباط بود، ولی میبینیم به صورت هماهنگ و بدون اطلاع قاضی پرونده نام ایشان و تصویر وی در تلویزیون جمهوری اسلامی به نمایش گذاشته میشود و از همه مهمتر اینکه با اظهارات واهی یکی از متهمین پرونده که اعلام کرده بود آقای منصوری از من رشوه گرفته و بدون مدرک ایشان را متهم اعلام کردند.
سفارت در آلمان؟!
موضوع بعدی اینکه وقتی دادستانی و قاضی پرونده در جریان خروج ایشان بودهاند و تمامی مراحل درمان را میدانند و تلفنی با او در ارتباط بودند چرا باید اعلام کنند ایشان فرار کرده؟ آن هم مدتی قبل از پرونده با اینکه خودشان میدانستند تاریخ خروج ایشان سال ۹۸ بوده ولی چرا برای تخریب ایشان اعلام بی اطلاعی کردند؟
در رسانههای داخلی اعلام کردند وی به سفارت آلمان مراجعه نکرده، اصلاً چه کسی گفته بود ایشان آلمان است و قرار است به سفارت آلمان برود؟ چرا در رسانهی ملی اعلام نکردند که ایشان در تاریخ ۲۱ خردادماه به سفارت ایران در رومانی مراجعه کرده و دو روز هم در سفارت معطل انجام اقدامات برگشت به ایران و حضور در دادگاه بودند؟
چرا سفارت جمهوری اسلامی ایران به جای انجام مقدمات برگرداندن ایشان به ایران طی یک عملیات از پیش تعیین شده ایشان را برای درمان به خارج از سفارت کشانده و تحویل پلیس محلی و اینترپل میدهد؟
دو شب در سفارت بود
جناب منصوری در تاریخ ۲۱ خردادماه طبق قول قبلی که به مردم عزیز ایران و دستگاه قضایی کشور داده بود به سفارت مراجعه و به مدت دو شب در آنجا مستقر میشود که طی مکالمات قبلی و جلساتی که در سفارت با آقای ابوطالبی سفیر ایران در رومانی انجام میدهند قرار بر این بود که ایشان سه روزه به کشور بازگردند و با تماس تلفنی که با دادستانی داشتند حتی قرار شد روز ۲۴ خرداد در دادگاه حاضر شوند و از اتهامات وارده دفاع کنند ولی در شب ۲۳ خرداد که ایشان کمی کسالت هم داشتند ایشان را به همراه راننده سفارت به بیمارستان منتقل میکنند و آنجا ایشان را تحویل پلیس محلی و اینترپل میدهند. حتی در آنجا آقای منصوری اعلام میکند که من در اختیار سفارت ایران هستم و قرار است اقدامات برگشت من به ایران از طریق سفارت انجام شود و شما نمیتوانید من را بازداشت کنید که پلیس میگوید ما از شما شکایتی نداریم، سفارت ایران تماس گرفته با ما و ما به درخواست سفارت ایران شما را بازداشت میکنیم.
اگر واقعاً سفارت ایران قصد برگرداندن وی را داشت باید مقدمات را انجام میداد و با یک پرواز نهایتاً خصوصی ایشان را به ایران منتقل میکردند یا نهایت ایشان که دو شب در سفارت مستقر بودند تا پایان مقدمات برگرداندن ایشان را در سفارت نگه میداشتند، نه اینکه با هماهنگی قبلی ایشان را تحویل پلیس دهند، حتی خود جناب منصوری در فایل صوتی که فرستادند اعلام کردند من را دو شب در سفارت ایران نگه داشتند معطل برای برگرداندن و زمانی که حالم بد شده بود و کمی کسالت داشتم من را به همراه راننده سفارت به بیمارستان منتقل میکنند و آنجا با هماهنگی قبلی که انجام شده بود تحویل پلیس محلی و اینترپل میدهند و پلیس میگوید ما شما را بازداشت میکنیم که برگردانیم ایران و زمانی که ایشان را خدمت دادستانی رومانی بردند قاضی اعلام کرده بود ما از شما شکایتی نداریم ولی سفارت ایران شما را تحویل ما داده و اگر پناهندگی میخواهی ما بهترین پناهندگی با بهترین شرایط را به شما میدهیم که ایشان میگوید اگر من بپذیرم دنیا و آخرتم را از دست میدهم، از طرفی من باید برگردم ایران و در دادگاه از خودم دفاع کنم.
زمانی که من خودم با جناب منصوری صحبت کردم ایشان گفت من مدارکی دارم مبنی بربیگناهی و نشان دهندهی این سناریوی بی ربط سیاسی است و من به خاطر عکسی که معمم پخش شد و مردم را نسبت به روحانیت بدبین کرد برگردم و بی گناهی خود را ثابت کنم و از خانوادههای شهدا و رهبری عذرخواهم به خاطر پخش این عکس و همچنین از روحانیون و مراجع و مردم شریف ایران …
دفاع از ماجرای خبرنگاران
من حتی زمانی از ایشان پرسیدم به خاطر حکم بازداشت خبرنگاران که الان گروه وکلای بدون مرز از شما در دادگاه آلمان شکایت کردند پشیمان نیستید، جواب دادند: خیر. اگر مجدد به کار برگردم و اینها دوباره بخواهند علیه نظام و رهبری مطالب بنویسند دوباره همان حکم را میدهم، الان آرامش خاطر دارم چون پیش خدا و وجدان خودم خیالم آسوده است که هیچ حکمی را از روی هوای نفس یا مشکل شخصی ندادهام و همیشه با رأفت اسلامی به کسانی که مستحق بودند حکم دادم و برای ترویج اسلام با جوانان پدرانه برخورد کردهام و از آن طرف با منافین و ضد انقلاب محکم برخورد کردهام مانند زمانی که دادستان ارشاد بودم و بحث چهارشنبههای سفید در کشور به یک معضل تبدیل شده بود، در آن زمان لیدرهای آنها را بازداشت و ضربهی بزرگی به ضد انقلابهایی که گمان میکردند میتوانند با این حرکات و برنامهها ضربه به اسلام و انقلاب و مردم با غیرت ایران بزنند زدم.
ایشان زمانی که در حال رفتن به سفارت بودند با رانندهای مسلمان ترکیهای میرفتند و میگفت کنار پنجره آیهای راننده زده است که آرامشی به من میدهد که تابحال نداشتهام، من پیش وجدانم خیالم آسوده است که نه جرمی انجام دادهام نه خلاف شرعی و انشاالله این تهمتها گناهان ما را بشورد و زمانی که برگردم ایران همه چیز مشخص میشود و سفارت هم به من قول داده تا سه روزه مقدمات برگشت به ایران را فراهم کند یعنی بیست و سوم خرداد.
اما این وسط چه میشود که آقای ابوطالبی برخلاف وعدهای که به آقای منصوری مبنی بر سه روزه برگرداندنش به ایران میدهد بعد از دو شب در سفارت نگه داشتن ایشان او را به پلیس تحویل میدهد؟ مهمتر از همه این است که چه کسی به سفیر ایران در رومانی چنین دستوری مبنی بر تحویل وی به پلیس داده بود؟
آیا دولت رومانی هم نقش دارد؟
با توجه به اینکه فاصلهی هتل تا سفارت ۶۰۰ متر است باید دید که چرا قاضی پرونده دستور آزادی مشروط ایشان و استقرار در این هتل را میدهد؟ چرا دستور بازداشت نمیدهد با اینکه اگر ایشان بازداشت بود با توجه به مأمورین ترور ایشان غیرممکن بود، باید دانست که مسئولین دولت رومانی هم در این ترور نقش دارند یا نه؟
با اینکه ایشان در تماسهای آخرش مکرر اعلام میکرد امنیت جانی ندارد چرا دادستانی ایران با اینکه برادر قاضی منصوری چندین بار مراجعه کردند و اطلاع دادند که ایشان امنیت جانی ندارد، هیچ اقدامی در این قضیه نکرد؟
نکتهی جای تأمل اینجاست که چرا در ساعات اولیهی این قتل که هنوز نوع آن مشخص نبود و هیچ منبع مشخصی دلیل فوت را اعلام نکرد رسانهی ملی و آن مسوول در پلیس بین الملل اعلام میکند خودکشی! یا آقای سخنگو هم اعلام میکند خودکشی و حتی تا یک هفته بعد هم زیرنویس شبکه خبر اعلام میکرد خودکشی. در صورتی که هیچ شبکه خبری در رومانی اعلام نکردند خودکشی بوده و کشورهایی مثل رومانی حداقل ۴۸ ساعت بعد با توجه به نتیجهی تحقیقات و کالبد شکافی نوع مرگ را مشخص میکنند و بعد از مدتی خبرگزاریهای رسمی رومانی و بین المللی اعلام کردند نتیجهی کالبدشکافی مشخص شده و روی بدن ایشان آثار جراحات است و برخود با جسمی سخت که استخوانهای ایشان شکسته و خونریزی داخلی.
این کجا و خودکشی کجا؟ نمیشود گفت این آقایان که خود سالیان سال است در این مشاغل مربوطه کار میکنند و تجربه دارند بدون هماهنگی قبلی این خبر خودکشی را منتشر کردهاند. باتوجه به چیدن قسمتهای این پازل میشود پی برد پروژه و سناریوی تخریب ایشان حتی بعد از ترور فیزیکی در جریان است.
گاف کاوه موسوی
از آن طرف وقتی شخصی مثل کاوه موسوی که معلوم است درآمدش از کدام گروه ضد انقلاب است گافی بزرگ میدهد و اعلام میکند نتیجه کالبدشکافی این بوده که در خون او الکل بوده و پرینت کارتهای بانکی نشان میدهد که شب قبل از حادثه سرویس جنسی گرفته، باتوجه به اینکه کشوری مانند رومانی یک کشور آزاد است و در آنجا خوردن مشروبات الکلی و گرفتن سرویسهای جنسی آزاد است، پس دلیلی ندارد که بخواهند اعلام کنند سرویس جنسی گرفته یا الکل خورده و از طرفی هنوز دولت رومانی نتوانسته هویت جسد را کامل مشخص کند چگونه به این سرعت یک هفته بعد از قتل پرینت حسابهای مالی و تراکنشهای مالی را درآورده؟ با توجه به ممنوعیت مشروبات الکلی در ایران و ممنوعیت سرویسهای جنسی کاملاً مشخص است که منبع خبری این جریان داخلی است!
و اما نکتهی بعدی اینکه هر شخصی میداند که کسی مثل مشایخ [یکی از متهمان دادگاه طبری] تمام مکالمات تلفنی خودش خانوادهاش از چندین ارگان دولتی و نظامی ضبط و شنود میشود، اینکه آقای مشایخ در جلسهی دادگاه اعلام میکند قاضی منصوری با همسر او تماس گرفته و گفته رشوه را بگو قرض دادم همه میدانند که یک تهمت و دروغ بزرگ است چون اگر چنین قضیهای صحت داشت باتوجه به باز بودن دادگاه طبری و رسانهای بودن قطعاً صدای ضبط شدهی ایشان در صحن دادگاه پخش میشد یا حداقل مکالمهی ضبط شده در دادگاه اعلام میشد، پس باتوجه به این مسائل میشود فهمید چنین موضوعی کذب مطلق است و اما باید دید چرا آقایان سعی در تخریب چهرهی انقلابی فردی که همه چیزش را پای حفظ این نظام و انقلاب گذاشته است دارند؟
حتی آقای منصوری تهدیدهای ضد انقلاب را به جان خرید و در کلیپ تصویری که منتشر کرد اعلام کرد که پایبند به رهبری و نظام است و جمهوری اسلامی را وطن میداند و به آن یاوه گویانی که میگویند پشت به نظام کرده پاسخ میدهد هرگز و هرگز پشت به نظام و رهبری نکردهام و به دستگاه قضایی اعتماد دارم، حتی ایشان در آن کلیپ بابت عکس منتشر شدهی معمم از روحانیون، رهبری، مراجع، جانبازان و خانوادههای شهدا عذرخواهی کرد و اعلام کرد که به سفارت مراجعه میکنم و به قول خود عمل کرد ولی باید دید که چه کسانی از نیامدن و عدم حضور او در دادگاه سود میبرند و میخواهند او را تنها قربانی این داستان بکنند، همه میدانند که کسی که با این قدرت در کلیپ تصویری از رهبری و انقلاب دفاع و اعلام میکند قصد برگشت به کشور را و حضور در دادگاه را دارد هیچوقت خودکشی نمیکند.
البته قطعاً در طول زمان همه چیز مشخص خواهد شد و خود خداوند هم وعده داده که منتقم خون شهید خودش است و قطعاً آبرو و خونی که به ناحق ریخته شده روزی دامان قاتلین را خواهد گرفت.
روزی که مردم پی به چهرهی واقعی قاضی منصوری و خدماتی که انجام داده بود ببرند از او به عنوان یک قهرمان یاد خواهند کرد، با اینکه بودهاند افرادی نظیر شهید طالقانی که مدتها بعد از شهادت مردم متوجه شدند داستان اصلی چه بوده و او که بوده است.
ولی مطلبی که مشخص است این است که چرا آقای ابوطالبی ورود و دو شب اقامت آقای منصوری در سفارت را اعلام نکرد؟
اینکه چرا افراد در رسانهی ملی سعی در این داشتند که بگویند ایشان بازداشت شد نه اینکه خود معرف به سفارت مراجعه و حتی از تاریخ بیست و یکم خرداد ماه دو شب هم در سفارت اقامت داشته است.
در نهایت وقتی کسی در خارج از کشور اتهامی به او وارد میشود و او برای دفاع به سفارت کشور خود مراجعه میکند حفظ جان او و انجام مقدمات برگشت وی به کشور به عهدهی سفارت است، حال اینکه این کوتاهی سفارت عمدی و هماهنگ شده بوده یا خیر باید برسی شود.
رد ادعای خودکشی
شدیدا فردی معتقد به اسلام و تشیّع بود و در مبانی اسلامی خودکشی حرام است پس قاعدتا چنین فرضیه ای رد شده است. از طرفی ایشان میدانست که با برگشت به کشور و حضور در دادگاه با توجه به مدارک موجود تبرئه میشود یا اصلا بر فرض محال ایشان مجرم شناخته میشد قاعدتا به سه سال حبس و رد مال محکوم میشد، یا اگر در خارج ازکشور بنا به درخواست و شکایت گروههای ضدانقلاب و وکلای بدون مرز ایشان بخاطر حکمهای اعدامی که صادر کرده بود و دستگیری خبرنگاران و… نهایتا به ۱۰ الی ۱۵ سال حبس محکوم میشد و باز هم میبینیم هیچکس بخاطر چنین حکمی خودکشی نمیکند. و اما مسئله ی خودکشی از کجا مطرح شد؟ در هرکجای دنیا اگر چنین اتفاقی بیفتد پلیس بعد از دو روز که نتیجه کالبدشکافی و تحقیقات مشخص شود نوع فوت را اعلام میکند ولی میبینیم در اینجا همان ساعت اول در ایران اعلام میشود خودکشی بوده، ولی منبع خبری کجاست؟ هنوز تا این لحظه هیچ کدام از شبکههای خبری رومانیایی یا خبرگزاریهای آن کشور اعلام نکردند خودکشی بوده و میبینیم روز چهارشنبه هم رئیس پزشکی قانونی اعلام کرد با تحقیقات و آزمایشها در آینده نوع فوت ایشان اعلام میشود.
افزودن نظر جدید