- کد مطلب : 22891 |
- تاریخ انتشار : 25 مرداد, 1399 - 08:03 |
- ارسال با پست الکترونیکی
نقش آيتالله
فروزنده با تاكيد بر اينكه «رسيدن به خواسته بزرگ ما در جنگ در سالهاي 66 و 67 واقعا غيرممكن بود» گفته است:«همه ما در روز قطعنامه گريه ميكرديم. هر انسان با غيرتي آن روز برايش خيلي سخت گذشت. امام هم فرمودند، جام زهر بود ولي اين سختي هم بخشي از همان ايثار دوران دفاع بود و آقاي هاشمي در جنگ اين را به خوبي به ظهور رساند.» به عقيده اين عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام، روز بازگشت صدام به قطعنامه الجزاير يكي از روزهاي موفقيتآميز دوران جنگ است. فروزنده گفته امروز با در دست بودن اين سند كه با سياست خوب جمهوري اسلامي پس از پذيرش قطعنامه 598 تحت رهبري رهبر انقلاب(رييسجمهوري وقت) و با تاكتيكهاي آيتالله هاشمي به دست آمد، تكليف ما و دولت عراق روشن است هر چند كه آنها هنوز به صورت كامل از اين قرارداد تبعيت نميكنند اما بايد اين راه را ادامه داد و آنها را به تبعيت كامل وادار كرد تا حقي را كه در سند به دست آوردهايم، روي زمين هم عملي كنيم.
عراق به ايران بدهكار است!
سردار حسين علايي ديگر سخنران اين مراسم نيز مانند فروزنده بر اهميت روز بازگشت صدام به قرارداد ۱۹۷۵ تاكيد كرد. اين فرمانده سپاه دوران دفاع مقدس بر لزوم انتشار نامهها و دستخط صدام در عراق و كشورهاي عربي تاكيد كرد و گفت كه بايد بدانيم كارمان با عراق تمام نشده و بايد طلب خود را بگيريم. سردار علايي با بيان اينكه «چگونگي پايان هر جنگي، مسالهاي بسيار مهم است» گفت كه جنگ براي پايان به تصميمگيران بيشتر متكي است تا به رزمندگان؛ چراكه به گفته او، رزمندگان با آفريدن پيروزيهاي ميداني شرط لازم پايان جنگ هستند ولي شرط كافي نيستند و خاتمه جنگ نيازمند راهبرد عملياتي است.
سردار علايي 23 مرداد را روز بزرگ پيروزي ايران توصيف و تاكيد كرد كه ما بايد اين روز را در بوق و كرنا كنيم. او گفت:«عراقيها نميدانند چه اتفاقي افتاده است. نامههاي صدام به آقاي هاشمي در عراق پخش نشده. اين دستخطهاي شخصي صدام را بايد در تمام عراق و در تمام كشورهاي عربي پخش كنيم. مساله ما با عراق تمام نشده. ما هزار ميليارد دلار از عراقيها طلب داريم. نبايد اين روزها كه در تحريم هستيم اين طور تصور شود كه عراق، فضاي تنفسي ايران است. بايد ايران برود و اين طلب را بگيرد؛ عراق به ايران بدهكار است!»
جريان تحريف در صدا و سيما
علي مطهري اما در اين مراسم به جاي صحبت درباره نامه آيتالله و جنگ تحميلي، از هاشميرفسنجاني سالهاي پاياني و ابعاد سياسيتر زندگي آيتالله سخن گفت. او با انتقاد از رويكرد صداوسيما در مواجهه با واقعيات تاريخي گفت:«متاسفانه صداوسيما با آقاي هاشمي برخورد بدي دارد. ايشان يك واقعيت است و شما نميتوانيد در سالگرد جنگ، سالگرد پيروزيها همچنين در ايام رحلت ايشان، نامي از او نبريد.» به گفته اين نايب رييس اسبق مجلس شوراي اسلامي، ديكتاتورها روحيات خاصي دارند و عموما در زندگي شخصي دچار عقدههاي زيادي هستند. او گفته كه اگر زندگي صدام را بخوانيد، خواهيد ديد كه آقاي هاشمي در برخورد با او چگونه متوجه اين عقدهها بوده و او را درك كرده است. ايشان در روابط با عربستان هم همين درك را داشت و همين باعث شد، روابط ما با عربستان در دوران آقاي هاشمي متفاوت باشد. فرزند شهيد مطهري با اشاره به تعبير شهيد محلاتي درباره شهيد مطهري كه او را قوه عاقله انقلاب خوانده بود، آيتالله هاشميرفسنجاني را هم قوه عاقله نظام كنار رهبر انقلاب توصيف كرد. مطهري اما در ادامه به نحوه مواجهه مشابه و البته نادرست صداوسيما با شهيد مطهري و آيتالله منتظري نيز انتقاد و اين رسانه را به «كتمان واقعيات تاريخي» متهم كرد. مطهري با اشاره به اقداماتي كه چندي پيش در راستاي ساخت سريالي درباره شهيد مطهري در صداوسيما صورت گرفت اما يكباره متوقف شد، گفته وقتي علت توقف ساخت سريال را جويا شده اين طور پاسخ دادهاند كه در روند زندگي شهيد مطهري به آقايان منتظري، بازرگان و شريعتي رسيدهاند كه ظاهرا اشاره به آن براي صداوسيما مشكلساز است. مطهري با اشاره به اينكه شهيد مطهري 11 سال هممباحثه آيتالله منتظري بوده، «سانسور نقش آيتالله منتظري در انقلاب» را «برخوردي غلط با واقعيات تاريخي» برشمرد.
نقش ويژه آيتالله هاشمي در بازگشت صدام به قرارداد 1975
ديگر سخنران اين مراسم كه اتفاقا اين مراسم با اظهارات او در مقام ميزبان آغاز شد، محسن هاشميرفسنجاني، پسر ارشد آيتالله و رييس فعلي شوراي شهر پايتخت بود. او گفت كه تلخي جام زهر پذيرش قطعنامه با پيروزي و صلحي كه اين تصميم براي ايران و نسلهاي آينده به همراه آورد، تبديل به شيرينترين شهدها براي امام و ملت ايران شد. محسن هاشمي تاثير يادآوري پيروزيها در تقويت غرور، انسجام و وحدت ملي و بهبود سرمايه اجتماعي را مورد اشاره قرار داد و گفت:«در 30 سال گذشته تنها روز آغاز جنگ مورد توجه تبليغات رسمي بوده و روز پيروزي ايران و آغاز صلحي پايدار مورد غفلت قرار گرفته و در هياهوي مسائل سياسي گم شده است؛ حال آنكه تقريبا همه كشورها روز خاتمه جنگ را جشن ميگيرند و كهنهسربازان و آسيبديدگان جنگ را مورد تكريم قرار ميدهند.» به گفته او آخرين بار كه ايران در جنگي توانست تماميت ارضي خود را حفظ كند، مربوط به جنگهاي عثماني است و در جنگهاي مختلف دوران قاجار و پهلوي هر بار بخشي از خاك ايران جدا شده است.
پسر ارشد آيتالله هاشمي همچنين با اشاره به فرآيند پايان جنگ تحميلي گفت:«پس از پذيرش قطعنامه 598 توسط ايران در 26 تير ماه 67 و برقراري آتشبس در 29 مرداد ماه همان سال، وضعيتي ناپايدارِ نه جنگ و نه صلح بين ايران و عراق ايجاد شد كه هزينه سنگيني به كشور تحميل ميكرد اما از ابتداي ارديبهشت ماه 69 مكاتباتي بين صدام و آيتالله هاشميرفسنجاني شكل گرفت كه درنهايت در 23 مرداد ماه همان سال منجر به پذيرش تمامي خواستههاي ايران توسط عراق به ويژه آزاد شدن همه اراضي اشغال شده، آزادي بدون قيد و شرط اسراي ايراني و بازگشت به قطعنامه 1975 الجزاير شد كه بزرگترين موفقيت براي ديپلماسي ايران محسوب ميشد.» او نكته مهم اين رويداد را نقش ويژه آيتالله هاشميرفسنجاني برشمرد كه با مشورت مستمر با رهبر انقلاب و استفاده از توان كارشناسي وزارت خارجه و شوراي عالي امنيت ملي، اين مذاكرات را راهبري كرده و با اشراف به روانشناسي صدام در پيشنويسهاي تهيه شده، تغييرات جدي ايجاد كردند و با استفاده از شرايط بحراني عراق كه با اشغال كويت نياز به ايجاد امنيت از ناحيه ايران داشت، توانست اهداف ايران را بدون واگذاري هيچ امتيازي از عراق به دست آورد.
افزودن نظر جدید