- کد مطلب : 328 |
- تاریخ انتشار : 25 فروردین, 1392 - 16:05 |
- ارسال با پست الکترونیکی
وقتی اصواگرایان تواب میشوند
حامیان منتقد
هر چه به انتخابات ریاست جمهوری دور یازدهم نزدیکتر می شویم شاهد زاویه بیشتر اصولگرایان با احمدینژاد هستیم. این در حالی است که حمایتهای بی حد و حصر اکثریت اصولگرایان در سال 84 و حتی 88 موجب به قدرت رسیدن احمدینژاد و پاستور نشینی وی شد. حتی زمانی که احمدی نژاد در سال 84 از خیابان بهشت به پاستور کوچ کرد و گفت که خود را وابسته به هیچ حزبی نمی داند، اصولگرایان همچنان از احمدی نژاد به عنوان یک رئیس جمهور اصولگرا نام می بردند و به حمایتهای خود ادامه می دادند. اما اینکه داستان زاویه گرفتن اصولگرایان از احمدینژاد از کجا و برای چه شروع شد، کمی جالب توجه است. جالب توجه از اینکه اصولگرایان معتقدند، احمدینژاد با اصولگرایان و تفکر اصولگرایی زاویه پیدا کرده و احمدینژاد معتقد است که وی از ابتدا تفکر خاص خود را داشته است. برخی از اصولگرایان و حامیان رئیس دولت فعلی، بر این باورند که احمدینژاد زمانی سر ناسازگاری با حامیان اصولگرایش را برداشت که از چارچوب های اصولگرایی عدول کرد. احمدی توکلی، عماد افروغ و سعید ابوطالب نمایندگان مجلس هفتم از جمله حامیان سرسخت احمدی نژاد بودند که در سال 84 ، بعد از اعلام اعضای کابینه دولت نهم و برخی اظهارنظرها باب انتقاد از رئیس جمهور مورد حمایتشان را باز کردند و البته که این مساله فقط یکی از دلایل دلگیری شان از رئیس دولت بود. از طرفی در جبهه روحانیت نیز آیت الله مصباح یزدی، مکارم شیرازی و نوری همدانی نیز که بارها در حمایت از احمدی نژاد صحبت کرده بودند پس از این اظهار نظر رئیس دولت [در تایید صحبت های رئیس دفترش،] که اسلام ايراني همان اسلام ناب مبتني بر امامت و ولايت است به منتقدان جدی رئیس جمهور اصولگرا تبدیل شدند و این طور شد که بخشی از حامیان احمدی نژاد از پشت سر وی به رو به روی وی آمدند.
اصولگرایان مسئولیت نمی پذیرند
علاوه بر اینها، به کارگیری سیاست های نه چندان درست در عرصه های مختلف از اجتماعی گرفته تا سیاسی و اقتصادی کشور [که تا حد زیادی از تعادلی که اصلاح طلبان در زمان خود ایجاد کرده بودند،] خارج شد و رو به تورم و عدم تعادل رفت. نارضایتی مردم از آنچه به وجود آمده بود و از تورم بیش از سی درصد گرفته تا تحقق نیافتن وعده های رئیس جمهور در عرصه های مختلف، عدم توانایی پاسخگویی به مردم در قبال رخدادها توسط رئیس جمهور اصولگرا، موجب شد، اصولگرایان کم کم مسیر خود را از رئیس جمهور محبوبشان جدا کنند و به نوعی از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنند. اکنون نیز نیم نگاهی به اظهارنظرهای منتقدان اصولگرای احمدی نژاد، بیانگر این است که کمتر اصولگرایی مسئولیت حمایت خود از احمدی نژاد را می پذیرد. تا آنجاکه محمدرضا باهنر، نایب رئیس مجلس که یی از حامیان سرسخت وی بود طی اظهارنظری متفاوت حمایت هایش از احمدی نژاد را انکار کرد و گفت که هیچ گاه حامی احمدی نژاد نبوده است.
اصولگرایان و تجربه طعم لذیذ قدرت
اما مطرح شدن نام کاندیداهایی از سوی اصولگرایان و مطرح شدن نام کاندیدایی خاص از سوی دولت به صورت جداگانه و انکار اصولگرا بودن احمدینژاد از سوی جریان اصولگرایی علاوه بر اینکه بیانگر پیام عدم مسئولیت پذیری اصولگرایان است، می تواند بیانگر این هم باشد که اصولگرایان به دلیل ریزش محبوبیت احمدی نژاد برای اینکه ریزش طرفداران جریان فکری خود را انکار کنند، احمدی نژاد را جدای از اصولگرایان می دانند. همچنین از آنجایی که سیاست های احمدی نژاد در عرصه های داخلی و خارجی انتقادهای زیادی را متوجه خود کرده است، حمایت وی از کاندیدای اصولگرایان نه تنها مسئولیت 8 سال مدیریت اصولگراییی را به گردن آنها می اندازد بلکه حتی می تواند نوعی ضد تبلیغ نیز برایشان محسوب شود. از این رو اصولگرایان برای اینکه دوباره طعم لذیذ قدرت را بچشند، دست به انکار اصولگرا بودن، رئیس دولت نهم و دهم و حمایت هایشان از وی می زنند.
احمدی نژاد یک اصولگراست
اما به هر حال آنچه واضح است اینکه چه اصولگرایان مسئولیت آنچه رخ داده است را قبول کنند و چه قبول نکنند، حمایت آنها از احمدی نژاد در سال 84 و 88 انکار ناپذیر است و سندهای آن نیز موجود است تا آنجا که آنها به جد نظر خود را به نظر احمدی نژاد نزدیک تر از سایر کاندیداها اعلام می کردند. اگر هم اصولگرایان مسئولیت این امر را نپذیرند باید گفت که جریان فکری اصلاح طلب و مستقل کاندیدای خود را داشته اند و از احمدی نژاد به عنوان تنها کاندیدای اصولگرایان نام برده می شد. بنابراین انکار فعلی اصولگرایان از عدم حمایت از احمدی نژاد و یا اصولگرا نبودن وی چاره ای را درمان نمی کند، چه آنکه در تاریخ مستندات موجود را ثبت کرده است.
دیدگاهها
دروغگوتر از اصولگرايان در
نماد اصولگرایان
افزودن نظر جدید