- کد مطلب : 3436 |
- تاریخ انتشار : 19 بهمن, 1392 - 10:54 |
- ارسال با پست الکترونیکی
عیب «جامجم»، نقص «پاستور»
پس از آنکه این گفتوگو در ساعت مقرر روی «آنتن» شبکه سراسری سیما نرفت، گمانهزنیهای بدبینانه آغاز شد و زیرنویس وجود «نقص فنی» نهتنها مخاطبان را اقناع نکرد، بلکه بر عمق و گستره شایعات افزود. اکنون که غبارها فرو نشسته و واقعیت ماجرا عیان شده باید پرسید ریشه این «تاخیر» پرهزینه سیاسی کجاست؟ علتیابی «روبنایی»، جستوجوگران را به سمت شناسایی اختلافنظر مسوولان «جامجم» و «پاستور» بر سر انتخاب «مجری»، بهعنوان عامل تاخیر یکساعتونیم در پخش گفتوگو سوق میدهد اما واکاوی «زیربنایی» نشان میدهد که آبشخور اصلی تاخیر، «مساله اعتماد» به مسوولان «جامجم» است؛ رسانهای که لقب «ملی» را یدک میکشد، کارنامهای از خود برجای گذارده که اعتماد به این رسانه را دشوار میسازد. رفتار صداوسیما با دو دولت احمدینژاد هنوز از اذهان مردم و ناظران پاک نشده است. «رسانه ملی» در حمایت صریح و ضمنی از احمدینژاد، سنگ تمام گذاشت؛ نقاط ضعف دولت را لاپوشانی کرد، خدمات آن را با ذرهبین و گاهی تلسکوپ، برجستهسازی و آمیخته به ذوقزدگی به تصویر کشید، «آنتن» را از منتقدان دولت دریغ کرد و حتی گاهی در تاختن تبلیغی به منتقدان احمدینژاد، از دولت سبقت گرفت و آنان را با انواع اتهامات نامستند و توهینهای ناروا، نواخت. در چنین فضایی، طبیعی بود که «توافق» برای زمان و چگونگی حضور رییس «دولت مهرورز»، بهراحتی حاصل میشد. احمدینژاد، هرگاه اراده کرد -با مناسبت و بیمناسبت- روی «آنتن» رفت.
بابت مجری «گفتوگو» هم دغدغهای نداشت، سوالات «هدایتشده» بود تا مبادا، پرسشی، خاطر سکاندار «پاکترین دولت تاریخ ایران» را مکدر سازد. هنوز هم میتوان در فضای مجازی، فیلمی را دید که نشان میدهد «مجری» گفتوگو با احمدینژاد هنگام آمادهشدن برای اجرای برنامه، سوالاتی که «باید» بپرسد و نپرسد را با مسوولی چک میکند. خروجی خنثی و یکطرفه این گفتوگوها چنان واضح و آزاردهنده شد که صدای اعتراض برخی اصولگرایان را نیز درآورد اما میزان رضایت احمدینژاد از «تکگویی» در «گفتوگو» با رسانه ملی، بهجایی رسید که «مجری» ثابت این برنامهها مورد تفقد قرار گرفت و با انتصاب بهسمت «مدیرکل رسانهای نهاد ریاستجمهوری»، او از «جامجم» به «پاستور» نقل مکان داده شد. مدیران رسانه ملی نیز از ایفای نقش بازوی رسانهای دولت خرسند بودند و «در مورد انتخاب مجری توسط روسای محترم قوا» به ارسال نامه نیمهشب و «استعلام» از «رییس محترم شورای نظارت بر سازمان صداوسیما»، نیازی احساس نمیکردند.
اما سمتوسوی تحولات کشور این نکته را به اثبات رساند، آنان که در فهرست «حذفشدگان» و «هدف انتقاد» رسانه ملی قرار داشتند، نماد اراده سیاسی اکثریت ملت بودند، آخرین نمونه بارز و غیرقابل مناقشه تحولاتی از این جنس، انتخابات 24خرداد بود که نتایج آن از واقعیت تبدیل «رسانه ملی» به «بلندگوی اقلیت» پرده برداشت. پس از انتخابات هم «جامجم» عینک واقعبینی برچشم نزد؛ رسانهای که به سهم خود و بهدلیل حمایت از احمدینژاد و چشمپوشی از کژکرداری «دولت پاکدست» باید به جبران اشتباه میپرداخت، دوربین و میکروفن خود را به شکار میراث ویرانهای هشتساله فرستاده و مسوولیت بازسازی سریع آوارهای عظیم برجایمانده را روی شانههای نحیف دولت چندماهه تازهمستقر میاندازد. همزمان، رویه نوین «تریبون» دادن به منتقدان دولت را در دستور کار قرارداده. با این اوصاف؛ میتوان به مسوولان «پاستور» حق داد که مقابل مطالبات مسوولان «جامجم»، ایستادگی کنند تا گفتوگوی «رییسجمهور» بهعنوان «عالیترین مقام اجرایی کشور» را به شیوه مطلوب خویش و نه منطبق با سلیقه رسانه ملی، روی «آنتن» بفرستند.
اما همینجا باید یادآور شد پایمردی چهارشنبهشب دولتمردان، صرفا از زاویه «سیاسی» قابل دفاع است ولی از منظر «رسانهای»، نقص و کاستیای برای «دولت پاسخگو» محسوب میشود. شایسته دولت روحانی نیست در راهی قدم گذارد که قله موفقیت آن، پخش زنده «گفتوگوهای هدایتشده» نظیر دوره احمدینژاد باشد؛ گفتوگوهایی که اگر زمینه پذیرش مردمی داشت، حداقل، محبوبیت ملی احمدینژاد و پیروزی انتخاباتی اصولگرایان را در پی میآورد که نیاورد و از قضا، فاقد تریبونها در رسانه ملی و حذفشدگان توسط «جامجم» را با رای ملت، روانه «پاستور» کرد. بنابراین؛ سیاست رسانهای دولت، نیاز مبرمی به «بازنگری» دارد. اگر بناست گفتوگویی از رییسجمهور، روی «آنتن» رود، زیبنده است پرسش و پاسخها چالشی و از جنسی باشد که حلاوت پخش آن برای مدت طولانی در یاد مخاطبان بماند. پخش چنین گفتوگوهایی با حضور مجریانی که اگر بخشی از «دکور» برنامه نباشند، فقط سوال کلیشهای میخوانند، تمامی سخنان رییسجمهور را با کلام و سر تایید میکنند و هیچ نکته مبهم یا قابل انتقادی در لابلای سخنان روحانی نمییابند، جذاب نیست؛ گفتوگوی تاثیرگذار نیازمند حضور مجری / کارشناس یا کارشناسان منتقد حامی و در حالت «ایدهآل»، محتاج پرسشگری رقبای سیاسی واقعگراست. وگرنه، گفتوگوهای خنثایی، در معرض قضاوت مخاطبان قرار خواهد گرفت که ماهیت «ضدتبلیغ» خواهد یافت. در این نگاه، «انتخاب شخص مجری»، زیر سایه « ارزیابی توان حرفهای مجری» قرار میگیرد. نکته مهمتر آنکه؛ در برهه زمانی سیطره فضای مجازی- اعم از شبکههای اجتماعی، خبرگزاریها، سایتها و... - بر افکارعمومی، گذاشتن تمام یا بیشتر تخممرغهای اطلاعرسانی در سبد «جامجم» و دلبستن به نتایج آن، نگاه ناکارآمدی است که دولت «تدبیر و امید» را به سر منزل مقصود نخواهد رساند. استفاده مناسب از ظرفیت حیرتانگیز نهفته در فضای مجازی و مکتوب و نیز افزایش تعداد حضور رییسجمهور در جمع خبرنگاران نشریات و گفتوگوی اختصاصی با آنان- بدون لحاظ گرایش سیاسی نشریات- در زمره راهکارهایی است که در میانمدت و بلندمدت، دستاوردهای ماندگاری برجای خواهد گذاشت و به تقویت پایگاه اجتماعی روحانی منتهی خواهد شد.
تیم رسانهای دولت باید بر دغدغه «ضریب ریسک بالا»ی اینگونه اقدامات فایق آیند و فراموش نکنند؛ رمز سبقت انتخاباتی روحانی، حضور موفقیتآمیزش در گفتوگوهای چالشی و مناظره تلویزیونی با رقبا بود و اکنون نیز از نامزدی که با شعار «تدبیر» پیروز انتخابات شد، انتظار میرود تجلی عینی این شعار را در همه عرصهها و از جمله، حوزه حیاتی «رسانه» و نحوه «پاسخگویی دولت» به نمایش گذارد و روشهای نوین را جایگزین شیوههای منسوخ پیشین کند.
افزودن نظر جدید