- کد مطلب : 3656 |
- تاریخ انتشار : 7 اسفند, 1392 - 15:24 |
- ارسال با پست الکترونیکی
افروغ: تلویزیون به قدری لاپوشانی و توجیه می کرد که واقعا مانده ایم این چه صداوسیمایی است
به گزارش امید به نقل از انتخاب ،وی،با بیان این که «گدشته صداوسیما اصلا قابل دفاع نیست» توصیه می کند که «به هیچ وجه من الوجوه در صداوسیما نباید پای تخریب به میان بیاید»
اهم اظهارات وی در پی می آید:
{عملکرد صداوسیما پس از انتخابات 92} من معتقدم که تمام دولت ها را باید نقد کرد. به رغم اینکه دولت ها انطور که باید و شاید مخصوصا در دولت نهم و دهم نقد نشده اند اما اگر دولتی مورد نقد قرار می گیرد، باید فردی از سوی فرصت دفاع داشته باشد. همینطور، اگر مطلبی به دولت بسته شد و دولت جوابیه ارسال کرد، صداوسیما وظیفه اش این است که به آن توجه کند. اگر مسئله ای از سوی دولت تکذیب شده، صداوسیما موظف است که تکذیبیه آن را پخش کند.
بنده بیشترین نقدها را به آقای ضرغامی داشته ام که چرا دولت نهم و دهم را نقد نمی کنید، ولی اکنون که در این سازمان پای نقد به میان آمده، من خوشحالم. با این حال باید فرصتی در اختیار دولت و مقامات رسمی قرار داده شود. به طوریکه باید به قوه مجریه فرصت دفاع حدالامکان همزمان داده شود.
نقد چندین ملاک دارد که می توان به روشمند، مستند و مستدل بودن اشاره کرد. نقد نباید انکه می گوید باشد، بلکه نقد باید انچه گفته می شود باشد. نقد باید نسبت به تفکر افراد باشد نه شخصیت آنان، معمولا خلط هایی در این زمینه صورت گرفته است. در صداوسیما نیز نباید به هیچ وجه من الوجوه پای تخریب به میان بیاید.
تخریب نقدی است که مستند و روشمند نیست و موضوع خوب شناخته نشد و خلط ماقول مقال می شود. در کل معتقدم، همانطور که امام می گوید، تخطئه از مواهب الهی است اما صداوسیما حق تخطئه ندارد ولی اگر یک نفر غیر از صداوسیما، در عرصه عمومی مدنی اقدام به تخطئه کرد، می توان از آن فرصت ساخت. تخطئه مربوط به یک قدرت رسمی نیست، درواقع یک قدرت رسمی با یک قدرت دیگر نمی تواند مخربانه برخورد کند. همیشه گفته ام، وقتی قصد انتقاد از دولت ها را داریم، باید در حضور نمایندگان و کارشناسان دولت باشد و یا اگر آن ها حضور ندارد، پاسخ آنها حتما باید قرائت شود.
{در مورد رسانه ی ملی مطلوب} در رسانه ی ملی مطلوب، بایستی شورای سیاستگذاری وجود داشته باشد که متاسفانه فاقد آن است. در حال حاضر تنها شورای نظارت بر صداوسیما وجود دارد اما اختیارات ریاست سازمان خیلی زیاد است. رسانه ی ملی مطلوب بایستی احساس رقابت کند، یعنی یکه تاز نباشد و در معرض نقد منتقدین قرار گیرد و اگر به به یک شخصیت حقیقی یا حقوقی اعتراض و انتقاد کرد، آن مجموعه یا فرد بتواند از خود دفاع کند. در واقع رسانه ی ملی مطلوب باید رسانه ی «ملی» باشد و فراجناحی نباشد. رسانه مطلوب ملی نباید به یک جناح خاص تعلق داشته باشد و باید بیشتری به وحدت بپردازد و اگر می خواهد به ارکان دولت انتقاد وارد کند، باید نقدش مستدل بوده و اگر پاسخی هم دریافت کرد، آن را قرائت کند..
{آیا تاکنون صداوسیما در کشور وحدت ایجاد کرده است؟} وقتی در صداوسیما مناظره برگزار می شود، من خوشحال می شوم. صداوسیما باید روحیه انتقادی داشته باشد، در حقیقت، این سازمان به قدری در دولت های گذشته لاپوشانی، سکوت، توجیه و تطهیر می کرد که واقعا مانده بودیم این چه صداوسیما و چه دانشگاهی است. اما الان که تلویزیون روی خوشی به نقد نشان می دهد، باوجود برخی نواقص، رویکرد فعلی اش مطلوب تر از گذشته است.
گدشته صداوسیما در دوران دولت نهم و دهم اصلا قابل دفاع و قابل قبول نبود و به هیچ وجه آن را توجیه نمی کنم. در همان زمان گفتم این رسانه ملی نیست و جناحی است، آن هم نه جناحی فراگیر بلکه یک اقلیت.
با این حال، برای بنده که به نقد گرایش دارم، رویه فعلی تلویزیون را به فال نیک می گیرم که البته باید اصلاح شود. موظف کردن به قرائت پاسخ ها و پرهیز از برخورد جناحی از این حمله است. حقیقت این است، چون من نقد را دوست دارم، رویکرد فعلی را نسبت به گذشته مطلوبتر می دانم اما تایید نمی کنم.
{در مورد صداقت در انتقادات صداوسیما و رویکرد آن} نیت از شرایط نقد نیست و این مسئله به نیت خوب و بد کاری ندارد. نقد خوب نه نیاز به شرط اخلاقی و نه نیاز به شرط اجتماعی دارد، اینکه می گویند دلسوز باشید و راه حل بدهید، برای این است که جامعه اقبال بهتری به نقد نشان دهد.
{در مورد وجود تلویزیون خصوصی و فضای رقابتی} رسانه ی خوب رسانه ای است که در رقابت باشد، یعنی احساس کند رقیب دارد. در واقع صداوسیما احساس رقابت نمی کند و شورای سیاستگذاری هم ندارد(شورایی که متشکل از استراتژیست ها نظریه پردازان فرهنگی است)همین مسائل باعث می شود که دست رئیس سازمان باز می ماند.
طی دوره ی هفتم مجلس، در کمیسیون فرهنگی پیشنهاد شد که این مشکل حل شود اما اقبالی نشان داده نشد. در واقع، یک شورای سیاستگذاری باید وجود داشته باشد که چارچوب بدهد، نه اینکه رئیس صداوسیما چارچوب بدهد. در اصل، بحث رقیب داشتن، منع قانونی وجود دارد، قانون جلوی این کار را گرفته است، حتی اصلاحاتی که در مورد اصل 44 صورت گرفت، شامل صداوسیما نشد. بنابراین این منع قانونی باید برطرف شود. در این میان مسئاله نظارت نیز باید رعایت شود. رسانه ی خصوصی باید مشمول نظارت قانون اساسی و نظام قرار گیرد اما منع قانونی اش را باید حل کرد چراکه قانون اجازه نداده و گفته صداوسیما باید در دست حاکمیت باشد.
به هرحال این مسئله می تواند مطرح شود و تبدیل به به قانون خوبی شود. تا آن زمان شورای نظارت باید دقت کرده تا صداوسیما از جایگاه ملی خودش عدول نکند و در اختیار جناح و سلیقه ی خاصی قرار نگیرد.
من از جامعه باز استقبال می کنم چراکه ظرفیت ها و فعلیت ها آشکار می شود. به نظر من جلسات سئوال از وزرا و جلسات شورای نگهبان باید از صداوسیما پخش شود. با این اقدام، اگر نماینده ای سئوال نامناسب و بد کرد و حتی اطلاعات و اشراف لازم را به موضوع نداشت، فرصتی پیش می آید که مردم قضاوت کنند کدام سئوال به جا بود و کدام پاسخ مناسب بود.
در زمانی که بنده در مجلس حضور داشتم، طرح انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات تصویب شد. این لایحه محدود بود اما با تلاش بنده که تخصصم در این مسئله است اصلاح و نهاتیا تصویب شد. البته نمی دانم در مجلس هشتم این مصوبه چه سرنوشتی پیدا کرد.
افزودن نظر جدید