فرجام آرمان‌های اولیه انقلاب

در بیش از 100 سال گذشته، جنبش مشروطیت (1285)، نهضت ملی شدن نفت (1329) و سپس وقوع و پیروزی انقلاب اسلامی ایران در 22 بهمن سال 1357، سرنوشت کشور و مردم ایران را در ابعاد مختلف تحت تأثیر خود قرار داده است. درآستانه ورود به سی وهفتمین سالگرد انقلاب برآنیم تا ازنگاه تحقیقی و منصفانه به ارزیابی و نقد آن بپردازیم. امید است به لطف خدا و بهره گیری از تجارب گذشته، راهکارهای مؤثر برای برون رفت از وضعیت موجود را ارائه نمائیم.
فرجام آرمان‌های اولیه انقلاب

حمیدرضا موحدی‌زاده

1) اهداف و آرمان های اولیه انقلاب اسلامی چه سرانجامی پیدا کرده است؟
برخی بر این باورند که علت العلل فروپاشی دستگاه شاهنشاهی در ایران، عدم پاسخگویی به موقع به مطالبات سیاسی مردم ایران، وابستگی آشکار و در مواردی تحقیر کننده به قدرت های خارجی و فراهم شدن شرایط بین المللی و حقوق بشری کارتر ( در سال 1355 و ترس از خطر و نفوذ کمونیزم در ایران و ...) بوده است. در این شرایط اکثریت مردم ایران، تحت رهبری امام خمینی (ره) با شعار محوری " استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی" انقلاب را پیش بردند. تداوم این نهضت تا بازگشت امام به میهن، منتهی به پیروزی مردم ایران در 22 بهمن 1357 گردید. اینک برآنیم تا  فرجام اهداف بزرگ انقلاب را مورد کنکاش و ارزیابی قرار دهیم :
هدف اول: استقلال
رهاشدن نظام سیاسی ایران از سلطه بیگانگان از دستاوردهای بلامنازع انقلاب 1357 می باشد. مردم ایران در یک قرن گذشته برای کسب استقلال و تأمین عزت خود و عدم دخالت قدرت های خارجی در سرنوشت کشورشان، مبارزات فداکارانه ای را از خود نشان داده و سرانجام در 22 بهمن 1357 آن را به ثمر رساندند. این انقلاب و دستیابی به استقلال سیاسی مرهون رهبری امام (ره)، حضور گسترده مردم، فداکاری شهیدان انقلاب، تحمل درد و رنج زندانیان سیاسی و الهام گرفتن از اسلام آزادیبخش بوده است.
در این میانه تفسیرهای نادرست و کج اندیشانه ای از مفهوم استقلال نیز ظهور پیدا کرد. برخی استقلال را معادل انزوا و ماجراجویی در نظام بین الملل و منطقه تعریف کردند. اندیشه دیگری استقبال از تحریم های ناعادلانه جهانی و به زیر فشار بردن مردم از بعد اقتصادی را بهای استقلال تلقی کردند. پرواضح است شعار صدور انقلاب به جهان و منطقه در سال های آغازین انقلاب نه به معنای دخالت کردن در سرنوشت سایر کشورهای همسایه، بلکه به معنای ارائه الگوی استقلال خواهی، زندگی مستقل و دور از سلطه خارجی ها به کار برده شده است. آن هم با قید به رسمیت شناختن حق انتخاب آنان و نه تحمیل کردن آن بر دیگران. نتیجه این که همه بایستی مراقبت نمایند تا اندیشه های افراط گرایانه قادر نباشند استقلال نظام سیاسی ایران و تمامیت ارضی کشور را بازیچه منافع شخصی، باندی و هوس های سیاسی زودگذر خویش قرار داده و یا کلیت آن را به خطر بیفکنند.
هدف دوم: آزادی
جمعی از محققان وقایع انقلاب بر این اعتقادند که اکثریت جامعه ایران قبل از پیروزی انقلاب، از آزادی های فرهنگی و اجتماعی برخوردار بوده اند و بیشتر به دنبال کسب آزادی های سیاسی به جریان انقلاب اسلامی کمک رسانیده اند. آنها می خواستند در جامعه ای عاری از تبعیض، دروغ، خشونت، خرافه گرایی و فساد زندگی کنند. از آن جا که آزادی نقطه مقابل استبداد فردی و دیکتاتوری حزبی تعریف شده بود، به عنوان آرمان دوم اکثریت جامعه ایران مطرح بوده است. البته برای این که همانند گذشته دچار دور باطل آزادی- هرج و مرج  نگردیم، قانون اساسی در اصل نهم بیان می دارد:
" در جمهوری اسلامی ایران آزادی و استقلال و وحدت وتمامیت ارضی کشور از یکدیگر تفکیک ناپذیرند و حفظ آنها وظیفه دولت و آحاد ملت است . هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی به استقلال سیاسی ، فرهنگی ، اقتصادی ، نظامی وتمامیت ارضی ایران کمترین خدشه ای وارد کند و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور آزادی های مشروع را، هر چند با وضع قوانین و مقررات ، سلب کند."
تثبیت این آرمان از طریق عمل کامل و یکسان به اصول فوق در قانون اساسی و گسترش آزادی بیان، مطبوعات، احزاب و... امکان پذیر می باشد. با توجه به تصریح شأن آزادی، بایستی مکانیزمی پیش بینی شود تا اگر مقامی یا دستگاهی با وضع قوانینی آزادی مردم را سلب نمود، به عنوان نقض قانون اساسی تلقی وجلو آن گرفته شود. علاوه بر آن ایجاد محدویت، سانسور، نداشتن وکیل، بستن و گرفتن های بی دلیل و... ناقض آزادی های قانونی مردم محسوب خواهدشد.
هدف سوم: جمهوری اسلامی
تشکیل نظام جمهوری اسلامی به منظور فراهم شدن شرایط پیشرفت کشور، رفاه و امنیت جامعه، حفظ و تأمین حقوق مردم، اداره کشور مبتنی بر آراء عمومی آحاد مردم از آرمان های بزرگ و تاریخی مردم ایران بوده است. می توان ادعا نمود تغییر مسیر تاریخ و ورود به عصر جمهوریت و "حق حاکمیت مردم بر سرنوشت اجتماعی خویش"، از دستاوردهای تاریخ ساز انقلاب می باشد. اگر به اهداف تأسیس جمهوری اسلامی نگاه کنیم، خواهیم دید ضامن جمهوریت نظام، اصل 56 قانون اساسی معرفی شده است و خارج شدن از چارچوب های عرفی و قانونی "مهم ترین حق ملت" که سایر حقوق از آن ناشی می شود می تواند این دستاورد بزرگ را تضعیف و تهدید نموده و زمینه شکاف و جدایی بین دولت و ملت را فراهم آورد.
2) آیا تحولات درونی نظام، پاسخ گوی مطالبات و نیاز نسل های جدید بوده است؟
انقلاب اسلامی ایران پس از پیروزی و استقرار در اولین سال پیروزی دارای همه پرسی قانون اساسی و رفراندوم جمهوری اسلامی گردید. به طور خلاصه دولت های موقت، دفاع مقدس و سازندگی زمینه روی کارآمدن دولت اصلاحات را فراهم نمودند. این دولت رسالت تاریخی پاسخ گویی و کارآیی نظام از طریق اصلاح امور در داخل و تنش زدایی و گفت و گوی تمدن ها در خارج از کشور را بر عهده گرفت. پس از آن دولت موسوم به تأمین عدالت اقتصادی سرکار آمد و با درآمد 800 میلیارد دلاری ناشی از فروش نفت، در رأس قوه مجریه قرار گرفت. در انتهای دوران 35 سال قبل از آن، دولت "اعتدال" مسئولیت تاریخی " نجات اقتصاد ایران " از رکود تورمی و فسادهای گسترده مالی و حل و فصل "بحران هسته ای ایران" که تحریم های ناعادلانه ای را بر مردم و اقتصاد نیمه جان کشور تحمیل کرده بود، عهده دار و با رأی بالای مردم، استقبال بین المللی و حمایت رهبری در مصدر امور کشور قرار گرفت.
حماسه 24 خرداد سال 1392 که با حمایت آیت الله خامنه ای و تأکید بر "حق الناس بودن رأی مردم" از سوی ایشان و تدبیر بزرگان انقلاب آقایان خاتمی، هاشمی و گذشت اخلاقی دکتر عارف و بلوغ سیاسی مردم، اصلاح طلبان و عقلای اصول گرا شکل گرفت، نشان داد که هنوز اکثریت مردم ایران علیرغم نارسایی ها، فقر و بیکاری ناشی از فشارها و سوء تدبیر اقتصادی، حوادث تلخ پس از انتخابات 1388 و... به حل و فصل مسائل داخلی و خارجی از طریق شیوه های مسالمت آمیز، قانونمند و  صندوق رأی امیدوارند.
3) چشم انداز آینده انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران در نظام بین الملل چه می باشد؟
با توجه در نظرگرفتن اوضاع بین المللی، خطر افراط گرایی مذهبی در عراق و سوریه، فشارهای اقتصادی ناشی از تحریم های بین المللی، بایستی واقع بینانه به ترسیم آینده پرداخت. امید آن که با برخورداری از الطاف الهی، تداوم امید مردم و ادامه حمایت های معنوی و عملی رهبری، آینده روشن تر و کم خطر تری برای ملت و دولت ایران اسلامی رقم بخورد:
*  افزایش "مشروعیت و کارآیی نظام" از طریق بسترسازی برای موفقیت دولت "تدبیر و امید"، رفع موانع پیشرفت کشور، لغو انحصارها و رانت های اقتصادی و ...
*  توقف و لغو "تحریم های ناعادلانه بین المللی" و رفع فشارهای اقتصادی، خروج از انزوا،  بازگشت روند سرمایه گذاری خارجی و داخلی از طریق توافق هسته ای با کشورهای 1+ 5 و امریکا.
*  برخورداری از مجلس کارآمد و عقلایی از طریق برگزاری انتخابات مجلس نهم به طور منصفانه، رقابتی و سالم توأم با تقویت طبقه متوسط شهری و توجه به طبقات کم درآمد جامعه.
*  افزایش میزان "دلبستگی جوانان، مردان و زنان به آرمان های اولیه انقلاب" از طریق نهادینه کردن دو استراتژی امام مبنی بر " میزان رأی ملت است." و رهبری مبنی بر " رأی مردم حق الناس است."
*  کاهش و کنترل "سرچشمه فسادهای مالی"ناشی از بی مبالاتی و سوء تدبیر دولت قبل، از طریق شفاف سازی، عدم تجمیع به تعبیر رئیس جمهور"سلاح، پول، رسانه"درجایی و برخورد قضایی یکسان با فسادگران دولتی و غیر دولتی.
*  بازسازی و ترمیم " اعتماد بین مردم، روشنفکران، هنرمندان، دانشگاهیان و متخصصان با نظام و دولت" از طریق برداشته شدن حصر بزرگان و رقبای انتخاباتی 1388 و تلطیف فضای امنیتی جامعه.
*  تبدیل افراط گرایان و تندروها به "منتقدان دلسوز و ناظر"، که از اقدامات غیر قانونی، فراقانونی و ساختارشکنانه، پرهیز نمایند، از طریق شناسنامه دار کردن، احترام و اقناع  آنان. انشاء الله

برچسب‌ها :

افزودن نظر جدید