تندیس صلح بر سردر قاموس جنگ

شمس‌لنگرودی در شرق نوشت:

«خانه در محاصره بود/ آنها مانده بودند در دست او چه سلاحی است که شلیک نمی‌کند/ آنها نمی‌دانستند که سلاح او آگاهی پیش از موعود است/ و در را آگاهانه باز گذاشته/ و کلید را آگاهانه بر میز رها کرده است/ و چون در باز بود نمی‌شد بازش کرد.»

 این تکه‌ای از شعر یانیس ریتسوس است... . دیروز در انگلستان آنهایی که در پی قتل «گاندی» بودند، تندیسش را بیرون در ورودی خانه ملتشان نصب کردند و این اتفاق یادآور چند نکته تاریخی بود: 
١- اینکه بر کسی که نبرد بر او تحمیل می‌شود نمی‌شود پیروز شد. پیروزی فقط در میدان نبرد ممکن است؛ پیروزی فقط بر کسی ممکن است که قصد چیره‌شدن بر تو دارد نه کسی که در پی به‌دست‌آوردن حق‌وحقوق خویش است. از میدان به درکردن کارگران و دانشجویان و زنانی که نه قصد چیره‌شدن بر تو بلکه در پی احقاق حقوق پایمال‌شده خویشند ممکن نیست. 
٢- تاریخ نشان داده است که با تو می‌جنگند، اگر بتوانند نابودت می‌کنند، اگر چیره‌شدن بر تو ناممکن بود، از در آشتی درمی‌آیند و تو را از خود می‌دانند[...].
٣- سال نو است. غرض بهترشدن اوضاع جهان است. نصب تندیس گاندی، نماد نفی خشونت، در جهان داعشی بر ورودی خانه ملتی (با هر نیتی) را به فال‌نیک بگیریم و یادمان باشد که هر پدیده کودک خود را می‌زاید؛ خشونت‌، خشونت و صلح، ‌صلح می‌زاید. 
سال نو مبارک.

 

افزودن نظر جدید