- کد مطلب : 431 |
- تاریخ انتشار : 5 اردیبهشت, 1392 - 11:51 |
- ارسال با پست الکترونیکی
سوزاندن سرمایه هنر نیست/می ترسم کدورتها بیشتر شود/ اگر حاکمیت منصفانه برخورد کند،میتوان کاری کرد
اعضای ستاد جوانان اصلاح طلب خاتمی، جوانان عضو حزب مشارکت، حزب اسلامی کار، جوانان ایران اسلامی، کارگزاران سازندگی و حزب اعتماد ملی به همراهی جمعی از زندانیان اصلاح طلب آزاد شده، روزنامه نگاران، دانشجویان و هنرمندان جوان در این دیدار حضور داشتند و به بیان دغدغه ها و نگرانی های خود پرداختند.
به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی امید،متن کامل سخنان سید محمد خاتمی در ادامه آمده است:
به نام خدا
با تشکر از جوانان فرهیخته عزیز و بهره گیری از مطالب شما
خواست تاریخی ملت ما و انقلابمان این بوده است که صاحب نظامی مردم سالار و پیشرو باشیم. از این رو نیز مردم ما به جمهوری اسلامی رأی داده اند و جمهوری مقتضای عصر ما است. ذهن بشر در دنیای پیشرفته امروز جز حاکمیت مردم بر سرنوشت نمی پذیرد. جمهوری مستلزم این است که افراد اعم از حاکم و غیرحاکم در درجه اول شهروند باشند و شهروند بودن را بپذیرند و آن را در خود احساس کنند و فرهنگ متناسب با مردم سالاری و جمهوریت شکل بگیرد. و این کاری است اصیل و زمان گیر که نخبگان و روشنفکران باید انجام دهند.
تحقق جمهوری مستلزم تبدیل رعیت به شهروند است. امیر المؤمنین علیه السلام در مقام حاکم نخستین کسی است که در مقابل حق والی از حق رعیت صحبت و مردمان را به مطالبه آن حق تشویق می کند. احساس اینکه تک تک افراد در مقابل والی و حاکم حق دارند و حاکم در مقابل مردم مسؤولیت. مسأله ای بسیار حیاتی و مهم است اگر مردم به این نتیجه نرسند حاکمان خیلی زود می توانند بساط استبداد را بگسترانند و اگر حاکمان این حس را نداشته باشند جامعه با موانع متعددی برای استقرار جمهوری مواجه می شود و جمهوری اسلامی از این حکم مستثنی نیست.
کانت فیلسوف نام آور قرن هجدهم میلادی مطلب مهمی دارد که به مطلب امیرالمؤمنین علیه السلام نزدیک است. ضابطه اخلاق چیست؟ آن چیزی که می خواهی و انجام می دهی، باید به گونه ای باشد که بپذیری به صورت قانون عام در آید. اگر می خواهی دروغ بگویی برو به وجدانت رجوع کن؛ آیا حاضری که دروغ گویی قانون عام باشد؟ اگر می خواهی خیانت و نقض عهد کنی، حاضری همه نیز این کار را بکنند؟ قطعاً حاضر نیستی؟ باید به حاکمان مستبد گفت که استبداد اگر دائمی شود و عام شود طبعاً اگر شخص دیگری هم به جای آنان بیاید بتواند استبداد کند. آیا این را می پسندند؟ به کسی که شکنجه می کند اگر بگویند شهروند دیگری به جای تو بنشیند می پسندی که او هم شکنجه گر باشد؟ این حس اگر در میان مردم و حاکمیت جا افتاد گام اول جمهوری و دموکراسی را برداشته ایم. من بر این باورم که امروز ما شاهد حضور دو گونه تفکر و رویکرد هستیم که از درون یکی استبداد در می آید و دیگری حاکمی را می پسندد که در درجه اول شهروند و مسؤولیت پذیر باشد و بعد حاکم. کار بزرگ، رواج و ترویج تفکر درست در جامعه و تبدیل آن به گفتمان است. اگر جامعه به این رشد برسد دیگر دغدغه این که چه کسی حاکم باشد را نخواهیم داشت؟ می خواهم بگویم که به اصلاحات به این صورت می نگرم که باید در این زمینه و به این صورت کار کرد. اگر قانونی را نمی پسندیم تلاش کنیم به صورت مسالمت آمیز و در مسیر رسمی آن قانون به قانون بهتری تبدیل شود. اگر نابسامانی و ناهنجاری است بکوشیم به ساز و کاری برسیم که به صورت مدنی قابل اصلاح باشد. این را محور کار قرار دهیم چشم انداز بهتری پیش رو خواهیم داشت. مهم این است که کاری کنیم که زمینه چنین کار و مسؤولیتی فراهم شود.
در انتخابات دوره قبل گفتم که دلمان می خواهد جمع کثیری، بخصوص از جوانان که گرد هم آمده اند آزادانه دور هم جمع باشند و بحث و گفت و گو کنیم و ساز و کار فعالیت های مسؤولانه اجتماعی و سیاسی را پیدا کنیم، ولی نتیجه کار این شد که بسیاری از همین بچه ها الان یا در زندان هستند و یا گرفتار مشکلات متعدد!. آقایان کروبی و موسوی و خانم رهنورد همچنان در حصر به سر می برند؟ باید همه تلاش ما این باشد که شرایط مزبور ادامه پیدا نکند و دوباره تکرار نشود؟ الان قصد ندارم در باب نامزدی خود برای ریاست جمهوری اعلام نظر کنیم ولی فقط سؤال می کنم که اگر حاکمیت هر دلیل فردی مانند من را نخواهد و به هر قیمتی نگذارد که علی رغم خواست شما بیاید، آن روز آنان که امیدوار بودند چه حالی پیدا می کند؟ آیا کینه ها و دلخوری ها بیشتر نمی شود؟ طرف مقابل هم که هزینه ای پرداخته، آیا فضا را تنگ تر نخواهد کرد؟ بعضی می گویند بیایید، همه چیز روشن می شود، آنها جلوی شما می ایستند و ما هم پشت شما می ایستیم؛ من ابداً نمی خواهم این اتفاق بیفتد. من به فکر اصلاحات و به فکر جماعتی هستم که به هر حال به من لطف دارند هم هستم. اگر چنین وضعی ییش آید اوضاع از این هم بدتر می شود.
موقعیت حساسی است و کار دشوار و در عین حال مردم می خواهند از این وضع خارج شوند و طبعاً مطالباتی دارند. اگر تمام ارکان نظام، از رهبری گرفته تا تشکیلات روحانی و غیر روحانی و نهادهای مسؤول یا غیر مسؤول و قدرتمند همه همراهی کنند سال ها طول می کشد که به نقطه صفر برنامه چهارم برگردیم، یعنی شرایط سال ۸۴.
مردم می خواهند تورم وحشتناک، بی کاری گسترده، رواج نابسامانی و فساد و بی حرمتی و انزوا و فشارها و تحریم ها که روز به روز بیشتر شده خیلی زود رفع شود، ولی چه کسی می تواند قول بدهد که اگر کارشکنی ها و موانع باشد می تواند چنین کاری را بکند. اگر حاکمیت منصفانه برخورد کند، می توان کاری کرد، اما اگر همه در مقابل هم قرار بگیرند، همه مطالبات به سوی شما اصلاح طلبان خواهد آمد. اشتیاق و شوق هم از بین می رود و حکومت هم سخت تر خواهد گرفت و به اصلاح طلبان و کشور لطمه جدی وارد می شود.
من می ترسم! می ترسم از این که کدورت ها بیشتر شود و رویارویی ها افزون گردد و امیدها بار دیگر به یأس مبدل شود و حتی دشمن هم از این وضع سوء استفاده کند و باز هم مردم بیشتر تحت فشار قرار بگیرند. آیا می توان این انتخابات را تبدیل به فضایی کرد که دشمنی ها بیشتر نشود و زمینه ایجاد دیالوگ فراهم آید و گفت که این راهی که تاکنون انتخاب شده به ناکجا آباد منتهی می شود. باید رویه ها عوض شود تا فساد ایجاد شده ریشه کن گردد و فضای امنیتی و حصر ها و حبس ها برچیده شود.
من خودم را کسی یا سرمایه ای نمی دانم، ولی از نظر اجتماعی و بین المللی وجهه و پتانسیل هایی ایجاد شده است. سوزاندن سرمایه هنر نیست، اگر سرمایه ای هست باید آن را به نحوی به کار برد که مشکلاتمان را اندک اندک حل کند و این امر نه راحت طلبی است، نه شانه از زیر بار مسؤولیت خالی کردن، ولی در هر حال باز هم می اندیشم و امیدوارم همه ما درست بیاندیشیم.
دیدگاهها
mohammadi_914@yahoo.com
بیا ،با گفتمان پاک و صادقانه
افزودن نظر جدید