استعفاي دسته‌جمعي از جبهه پایداری

اعتماد نوشت: اعضاي فراكسيون پايداري چه كساني هستند؟ ليدري آنها در مجلس برعهده چه كساني است؟ آيا جلسات اين تشكيلات در مجلس برگزار مي‌شود و اينكه اساسنامه و مرامنامه‌شان چيست؟ سوال‌هايي كه سبب شد تا «اعتماد» به سراغ مردان معروف و منتسب به جبهه پايداري برود و از آنها بپرسد شما عضو جبهه پايداري هستيد؟ سوالي ساده با جواب‌هايي تعجب‌برانگيز. از تكذيبيه اعضاي شوراي مركزي جبهه پايداري و حتي نمايندگان ليست تهران اين تشكيلات كه به صراحت و با تاكيد هرگونه ارتباط با جبهه پايداري را تكذيب مي‌كنند تا چهره‌هايي مانند حميد رسايي و اسماعيل كوثري كه مي‌گويند «اصلا و ابدا» عضو جبهه پايداري نبوده‌اند؛تكذيبيه‌هايي كه همگي از يك جنس است: «پايداري نبوديم. يا ديگر پايداري نيستيم.»

مرداني كه امروز معروفند كه جرقه تمام مخالفت‌ها با دولت روحاني با مديريت آنها زده مي‌شود، كدام منتخبان مردم در مجلسند؟

بسياري از افرادي كه تاكنون در ليست جبهه پايداري بودند، در جلسه‌هاي اين تشكيلات تا سال گذشته شركت مي‌كردند و حتي در گامي جلوتر عضو شوراي مركزي بودند، امروز دست به رد و تكذيب مي‌زنند يا در فازي خنثي‌تر، مي‌پذيرند كه در گذشته عضو بودند اما تاكيد دارند كه امروز ديگر هيچ ربطي به پايداري‌هاي مجلس ندارند.

از سقاي بي‌ريا، سخنگوي اين تشكيلات پرسيده شد كه اعضاي اين جبهه در مجلس چه كساني هستند و او به صراحت اسامي اين ليست را محرمانه ناميده و مي‌گويد كه اگر لازم باشد در مصاحبه‌هاي مطبوعاتي در اين باره صحبت مي‌كند. حميد رسايي كه هنوز سخنانش به عنوان عضو ارشد جبهه پايداري در بسياري از رسانه‌ها منتشر مي‌شود، به طور كلي هر نوع ارتباط با اين تشكيلات را رد مي‌كند و مي‌گويد به خاطر اينكه پايداري او را محدود مي‌كرده و او استقلالش را از دست مي‌داد، اين تشكيلات را ترك كرده است. امثال مرندي و حسين طلا كه با ليست جبهه پايداري به مجلس آمدند، عنوان مي‌كنند از بدو ورود به مجلس ديگر با پايداري‌ها جلسه نداشتند و امثال غضنفرآبادي كه مي‌گويند اوايل در جلسات‌شان شركت مي‌كردند و حالا مدت‌هاست كه ديگر سراغ اين تشكيلات نمي‌روند.

شايد جالب باشد كه وقتي سراغ مرداني مي‌رويم كه مشهور به مردان پايداري در مجلس هستند، تك به تك با تكذيب رد مي‌كنند هر نوع ارتباط با اين مردان پرسر و صداي بهارستان را و حتي اصرار دارند كه از اول هم پايداري نبودند.

اما جالب‌تر امتناع چهره‌هاي شاخصي است كه همين الان هم در صحن مجلس با پرچم پايداري فعاليت مي‌كنند اما وقتي در برابر اين سوال  قرار مي‌گيرند كه عضو جبهه پايداري هستيد يا نه، مي‌گويند «تمايل به اظهارنظر ندارند»؛ به عبارتي گويي نه تمايل به تكذيب دارند كه به احتمال زياد در تناقض آشكار با فعاليت‌هايشان در مجلس است و از سويي به دلايلي كه خود شايد بعدا در موردش نظر بدهند، حاضر به تاييد عضويت‌شان نيستند. به عنوان نمونه علي‌اصغر زارعي، محمد سليماني، نصرالله پژمان‌فر، نبويان و رضا آشتياني از چهره‌هاي كليدي اين تشكيلات محسوب مي‌شوند اما در گفت‌وگو با «اعتماد»، مي‌گويند در مورد اينكه عضو پايداري هستند يا نه، تمايلي به اظهارنظر ندارند. و حتي قاضي‌زاده كه خود امروز به عنوان سخنگوي غيررسمي اين تشكيلات شناخته مي‌شود، مي‌گويد: «جواب نمي‌دهم. همين سوال ساده را جواب نمي‌دهم. برخي مواضع‌شان را قبول ندارم.»

شايد بيژن نوباوه تنها فردي است كه به صراحت سخن مي‌گويد و نه‌تنها عضويتش را تاييد مي‌كند بلكه با شنيدن اسامي‌اي كه عضويت خود را رد مي‌كنند، مي‌گويد: «اين افرادي كه مي‌گويند عضو جبهه پايداري نيستند، شما را سركار گذاشتند؛ چون برخي از اين اسامي‌اي كه شما مي‌گوييد، عضو ثابت جبهه پايداري هستند. حالا وقتي اين ليست منتشر شد، ما در موردش اظهارنظر مي‌كنيم. جبهه پايداري يكي از اصلي‌ترين تشكيلات داخل مجلس است و بسياري از آقاياني كه شما نام برديد، همچنان عضو اين تشكيلات هستند.»

اين تبري جستن‌ها از جبهه پايداري در شرايطي است كه اعضاي اين تشكيلات اگرچه دو سال پيش همدوش با جبهه متحد اصولگرايان- تشكيلات سنتي اصولگرا- در انتخابات مجلس نهم حضور داشتند و در بسياري از شهرها مدعي بودند كه منتخبان‌شان به مجلس راه پيدا كرده‌اند اما در يك سال اخير، نه‌تنها از سندهاي افتخارشان كاسته شده بلكه به نظر مي‌رسد به خاطر برخي تندروي‌هاي شاخص‌هاي اين تشكيلات، بسياري از اعضا در حال ريزش هستند و ترجيح مي‌دهند سرنوشت‌شان در انتخابات آتي را با اين عدم محبوبيت و حاشيه‌سازي‌هاي تشكيلات پايداري گره نزنند.

حتي چندي پيش محمدرضا باهنر، نايب‌رييس مجلس به صراحت در گفت‌وگو با ايرنا گفت «مواضع تندجبهه پايداري ناشي از توهم است»، آن سوتر هم در محافل خصوصي، بسياري از نمايندگان در پچ‌پچ‌هاي سياسي‌شان با اعضاي دولت گرفته تا خبرنگاران و حتي مردم حوزه انتخابيه‌شان حساب خود را از پايداري‌ها جدا مي‌كنند.

اگر از بسياري نمايندگان پرسيده شود كه دقيقا جبهه پايداري كه بخش وسيعي از تذكرها و حركات تند مجلس را به آنها منتسب مي‌كنند چه كساني هستند، به يقين پاسخ روشني دريافت نمي‌كنيد. هر نماينده ليستي متغاير از پايداري‌هاي مجلس مي‌دهد. آقاتهراني و علي اصغر زارعي و حسينيان به عنوان مثلث اصلي پايداري‌هاي مجلس شناخته مي‌شوند كه در كنار چهره‌هايي مانند آليا و سليماني، بانيان موج‌هاي پايداري‌هاي مجلس مي‌شوند.

البته به اين موضوع هم بايد توجه كرد كه در مجلس هشتم جبهه پايداري مصداق مردان حامي محمود احمدي‌نژاد در مجلس بود، اما در مجلس نهم، با پرچم شاگردان آيت‌الله مصباح‌يزدي گرد هم آمدند؛ چه آن روزهايي كه شوراي مركزي خود را در ديدار با آيت‌الله مصباح‌يزدي تشكيل دادند و در سايت‌هاي اصولگرا، اعلام رسمي تشكيل جبهه پايداري را اعلام كردند و چه در انتخابات مجلس نهم كه مدعي شدند ليست‌هاي انتخاباتي‌شان به تاييد آيت‌الله رسيده است. حميد رسايي و كوچك‌زاده از يك سو و آقاتهراني و روح‌الله حسينيان از سوي ديگر، به عنوان نزديكان رييس‌جمهور احمدي‌نژاد بنيان اين تشكيلات را بنا نهادند و در انتخابات مجلس نهم به اوج كنش سياسي خود رسيدند. ليست‌هاي متنوعي را در همه شهرستان‌ها منتشر كردند و گفتند كانديداهاي پيشنهادي‌شان در انتخابات هستند. بعد از برگزاري انتخاباتي كه عموما در بيشتر حوزه‌ها بدون حضور رقيب اصلاح‌طلب بود، جبهه پايداري بيانيه پشت بيانيه منتشر كرد و در هر استان مدعي بود كه مهم‌ترين راه‌يافتگان سهم آنها بودند در قوه مقننه. حال همان نمايندگان، همان اسامي و همان فهرست‌ها، مورد سوال روزنامه «اعتماد» قرار گرفتند كه آيا عضو اين تشكيلات هستيد؟ آيا در جلسات‌شان شركت مي‌كنيد؟ بسياري از اين افراد مي‌گويند اتاق فكر پايداري در قم و در دفتر تشكيلات آيت‌الله مصباح‌يزدي به آنها پيشنهاد كرد كه در ليست انتخاباتي آن استان مورد حمايت قرار بگيرند. مي‌گويند تنها پايداري از ما حمايت نكرد، مي‌گويند پايداري‌ها دوست داشتند از ما حمايت كنند اما ما به آنها بدهكار نبوديم و نيستيم. مي‌گويند بعد انتخابات يا در جلسات‌شان شركت نكردند يا اگر شركت كردند همان ماه‌هاي ابتدايي بوده است و بس.

در سال 91 چندين جلسه فراكسيون پايداري در مجلس تشكيل شد و تقريبا از همان روزهاي نخست مجلس نهم، بسياري از نمايندگان با عنوان پايداري و سند افتخار از موفقيت پايداري‌ها- در رقابت با جبهه متحد اصولگرايان- معرفي مي‌شدند. به آرامي هم بسياري از واكنش‌هاي تند نسبت به مديريت علي لاريجاني گرفته تا بعدها كابينه روحاني منتسب به اعضاي اين گروه مي‌شد.

گرچه عقلاي اصولگرا از باهنر تا توكلي و جهانگيرزاده، همواره تلاش داشتند حساب پايداري‌ها را از بقيه اصولگرايان جدا كنند، اما حالا گويا با پايداري‌هايي روبه‌رو هستيم كه خودشان هم دوست ندارند حساب‌شان به حساب پايداري گذاشته شود و اين ويترين را ديگر زيبنده خود نمي‌بينند.

دیدگاه‌ها

سلام باید فریب نخورد...شاید اینان می خواهند در انتخابات آتی بصورت چراغ خاموش وارد مجلس شوند. چون خودشان می دانند که مردم تمایلی به انصار مصباحیون(پایداری) ندارند.برای همین در ظاهر می گویند ما پایداری نیستیم تا رای بیاورند و بعد همان اهداف پلید پایداری ها را انجام دهند چون می دانید که مصباحیون طبق نظر آقای مصباح دروغ!!!!!می توانند بگویند...پس باید بسیار هشیار بود

افزودن نظر جدید