اما فارغ از همین دغلبازی و مخالفتهای بیمنطق و لجبازانه دشمن و پادوهای کم مقدارش، موفقیت چشمگیر سرود به عنوان یک کار فرهنگی تراز بالاست و نشان میدهد که اگر کاری خالصانه و برای رضای خدا و با هدف خدمت در جبهه مقابله با دشمن انجام شود، قطعاً در اثرگذاری و نتیجه، مشمول برکتی باور نکردنی میشود.
اما لازمه رسیدن به چنین مرحلهای، برداشتن قدم اول و پرهیز از تنبلی و بهانهتراشی و ناامیدیهاست. تصور کنید اگر شاعری که اولین بار جرقه سرود «سلام فرمانده» به ذهنش خطور کرد یا کسانی که اولینبار پیشنهاد اجرای طرح همخوانی این سرود را در جمع خود مطرح کردند، به جای گفتن «یاعلی» و «انشاءالله» و تن دادن به یک کار پر زحمت، مشغول بهانههای مختلفی همچون «حوصله ندارم»، «حالا چقدر ممکنه دیده بشه» «حالا بعداً»، «وقت ندارم» و... میشدند، اصلاً این سرود و همخوانی که اکنون زمزمه لب همگان شده، تولید و همخوانی نمیشد. اما وقتی برای رضای خدا و برای خدمت به فرزندان این کشور قدمی مثبت برداشته میشود و با عنایت و برکت خدا همراه میگردد، نتیجه آن میشود که امروز میبینیم.
افزودن نظر جدید