خاطره عبرت‌آموز مجری تلویزیون

روزنامه جوان نوشت: بحث حضور سلبریتی‌ها در اجرای برنامه‌های تلویزیونی و ردپای اسپانسر‌های تلویزیون در رواج این موضوع، باعث دلخوری مجری‌های حرفه‌ای تلویزیون شده است.با حسین رفیعی مجری تلویزیون درباره پدیده حضور چهره‌هایی که با حمایت اسپانسر‌ها مجری تلویزیون شده‌اند، گپ و گفتی داشتیم.

بگذارید اول از این جا شروع کنیم که موافق مجری شدن بازیگر‌ها و چهره‌های مشهور فضای مجازی هستید؟
درباره بازیگرها، من نمی‌توانم مخالفت کنم، چون خودم شاید شش یا هفت سال بعد از بازیگر شدنم، در برنامه‌ای به عنوان مجری حضور پیدا کردم.

از چه سالی دارید اجرا می‌کنید؟ 
حدود سال ۷۵ یا ۷۶ بود.

آن زمان هم نسبت به مجری شدن بازیگرها، حساسیت وجود داشت؟
یادم است آن زمان از سوی بازیگران سینما متهم شدم که نباید سراغ اجرا می‌رفتم. آن سال‌ها می‌گفتند اگر بازیگری مجری شود؛ چهره‌اش لو می‌رود و دیگر به درد بازی در سینما نمی‌خورد.

آن زمان هم مثل الان همه چیز به همین راحتی بود که از اینستاگرام مستقیم به تلویزیونی می‌آیند؟
وقتی وارد سازمان صداوسیما شدم به کلاس‌های مرتبط با مجری‌گری رفتم. در کنار آزمون و خطا با اهالی فن صحبت می‌کردم و از آن‌ها خیلی از مسائل را آموختم.

مهم‌ترین مسئله‌ای که در این سال‌ها آموخته‌اید چه بوده است؟
خطوط قرمزی که مجری باید رعایت کند، مخصوصاً مواردی که مجری برنامه زنده باید حواسش به آن‌ها باشد. من و همکارانم با پول بیت المال سال‌ها آموزش دیده‌ایم که بدانیم روی آنتن زنده تلویزیون چه حرفی را بزنیم یا چه حرفی را نزنیم.

تجربه عملی هم داشته‌اید؟ منظورم سوتی، گاف یا حتی یک خاطره عبرت آموز است!
یک بار سال ۷۷ بود با امیرحسین مدرس در برنامه تلویزیونی جگر درست کردیم. همان جگر درست کردن باعث شد تا احساسات بخشی از مردم جریحه دار شود. آقایی تماس گرفت و گفت: من توان مالی ندارم و بچه‌ام بعد از تماشای برنامه شما دلش جگر خواسته و نتوانسته‌ام برایش بخرم یا آقای دیگری تماس گرفتند و گفتند خانمش باردار بوده و با دیدن برنامه هوس جگر کرده و ایشان برای تهیه جگر به زحمت افتاده است. من از این اتفاق آموختم هر جمله یا رفتارم در تلویزیون چقدر حساس است و چقدر باید مجری روی اعمالش دقت کند.

حسین رفیعی

اما الان فکر نمی‌کنم کسی دنبال این باشد تا مجری بیاورد که حواسش باشد، مثلاً خانواده‌ای از جگر درست کردن در برنامه ناراحت نشوند!
بالاخره وقتی اسپانسر پول می‌آورد و برای برنامه پول خرج می‌کند، طبیعی است که دلش بخواهد سلبریتی و چهره خفن بیاورد تا برنامه دیده شود.

فکر نمی‌کنید اگر کمی در فضای مجازی فعال‌تر بودید و فالور جمع می‌کردید، الان هم جزو مجری‌های محبوب اسپانسر‌ها بودید؟
نسل من از این شانس‌ها نداشت. وقتی ما وارد اجرا شدیم شرط مجری شدن این بود که ستاره‌سازی نشود. آن زمان سازمان برای خودش وجاهتی داشت.

میان رفتار مجری‌های سازمانی مثل شما و افرادی که از فضای مجازی یا دنیای سینما وارد اجرای تلویزیونی شده‌اند، چه فرقی وجود دارد؟
من حسین رفیعی حق ندارم یک نخ سیگار دستم باشد. سیگار کشیدن کار خلافی نیست، اما عرف جامعه آن را نمی‌پسندد و من به عنوان مجری باید به عرف جامعه و انتظاری که از من به عنوان مجری تلویزیون می‌رود، احترام بگذارم.

به نظرتان مجری‌های یک شبه تلویزیون هم چنین محدودیت‌هایی را برای خودشان قائل هستند؟
خودتان که می‌بینید، خیلی از دوستانی که در شبکه‌های مجازی هستند و خیلی از کار‌ها را کرده‌اند به راحتی به تلویزیون می‌آیند.

فکر نمی‌کنید اجرا‌های این افراد باعث شود تا مجری‌های حرفه‌ای تلویزیون فراموش شوند؟
نه، شاید اجرای برنامه ضبطی از عهده هر کسی بربیاید، اما صداوسیما وقتی قرار است برنامه زنده مهمی را اجرا یا پخش کند، سراغ دوستان کار بلد من می‌آید. روز‌های مهم انتخابات یا راهپیمایی‌ها، آنتن به ما داده می‌شود. می‌خواهم ببینم این سلبریتی‌ها می‌توانند در آن روز‌های حساس بیایند و برنامه را جمع کنند؟!

افزودن نظر جدید