۶۷ سال از کودتای آمریکایی، انگلیسی و پهلوی در روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ گذشت. کودتایی پیچیده که منجر به سقوط دولت قانونی ایران شد. محمدرضا شاه که از کشور گریخته بود بار دیگر برگشت و نیروهای ملی مذهبی با مشت آهنین حکومت پهلوی سرکوب، زندانی و یا منزوی شدند. دکتر محمد مصدق هم در یک دادگاه نظامی فرمایشی به سه سال زندان انفرادی در لشکر ۲ زرهی محکوم شد.
اخیراً بخش هایی از اسناد مربوط به کودتا از حالت طبقهبندی خارج شده و تعدادی از آنها در «وب سایت آرشیو امنیت ملی آمریکا» قابل مشاهده است. این اسناد به صراحت دخالت استعمار و استبداد در براندازی دولت مردمی ایران را تأیید میکند. پس از کودتا، ۲۵ سال دیگر حکومت پهلوی ادامه پیدا کرد البته با کمک سازمان اطلاعات و امنیت (ساواک) و غلبه رویکردهای امنیتی و اطلاعاتی.
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب در تحلیل کودتای ۲۸ مرداد فرموده اند: «غربیها به او (محمدرضا شاه) کمک کردند تا بتواند یک حکومت ملی را سرنگون کند، غربیها خودشان مستقیماً در ۲۸ مرداد حکومت مصدق را - که یک حکومت ملی بود، کاری به اعتقادات مصدق ندارم، بالاخره حکومت ملی بود - سرنگون کردند.»
با جست و جو در منابع مکتوب و اسناد برجای مانده، می توان ردپاهایی از این کودتا را در استان البرز پی گرفت:
۱. دکتر مصدق پس از گذراندن حبس انفرادی سه ساله، به جای این که آزاد شود از ۱۳ مرداد ۱۳۳۵ تا ۱۴ اسفند ۱۳۴۵ به روستای احمدآباد از توابع شهرستان نظرآباد در استان البرز تبعید شد. تبعیدی رنجآور که مشمول آزارها و نظارتهای سخت گیرانه ساواک بود. این تبعید بر اساس اسناد محرمانه وزارت خارجه آمریکا به تدبیر و توصیه سازمان جاسوسی آن کشور موسوم به «سیا» انجام شده بود.
۲. نوچههای شعبان جعفری مشهور به بی مخ که پس از کودتا، عنوان «تاجبخش» را از شاه دریافت کرده بود، گاه و بیگاه با طراحی و هدایت ساواک در پوسته مردم به احمدآباد می آمدند و با شعارها و دشنام هایشان مصدق را آزار میدادند. پس از این فشارهای روانی بود که ساواک حلقه حصر را تنگ تر کرد به طوری که در اواخر تبعید منتهی به مرگ، مصدق برای دیدار با خانوادهاش نیز تحت فشار و تدابیر پیچیده امنیتی بود. او وصیت کرده بود در کنار مزار شهدای ۳۰ تیر ۱۳۳۱ به خاک سپرده شود اما شاه اجازه نداد و پیکرش امانی در احمدآباد به خاک سپرده شد. از سال ۱۳۴۵ تا آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، این بار قبر مصدق در حلقه امنیتی ساواک قرار گرفته بود. اسناد برجای مانده نشان میدهد که چگونه نیروهای مخالف حکومت پهلوی در احمدآباد مورد آزار مأموران ساواک قرار گرفتهاند.
۳. بازرگان سیاسی «عبدالله مقدم» بنیانگذار کارخانجات نساجی در شهر نظرآباد، مخالف دکتر مصدق بود و از نزدیکان به محافل قدرت ثروت حکومت پهلوی به شمار می رفت. این تقابل مقدم با مصدق از اتاق بازرگانی ایران آغاز شده بود. همین مخالفتها، باعث شد که مقدم در سال های پس از کودتا، آشکارا و رسماً از شعبان جعفری (بیمخ) که از عوامل اجرایی کودتا به شمار می رفت دعوت کرده و از او در شهر نظرآباد بسان مقامات دولتی استقبال و پذیرایی کند. البته این دیدار، بازدیدهای مقدم و همکارانش از زورخانه شعبان را در پی داشت. بخشی از عکسهای یادگاری مقدم و شعبان در آرشیو آقای کریم توسلیان (دایرکننده نخستین عکاسی نظرآباد) قابل مشاهده است.
۴. پس از کودتا، خانه مصدق در تهران تخریب شد و بخشی از آجرها و درب آن خانه به تبعیدگاه صاحب خانه منتقل شد. فرورفتگیهای این درب، حاصل برخورد شدید جیپ شعبان بی مخ با آن است. این درب آهنی، اثری مهم از کودتای ۲۸ مرداد در استان البرز به شمار میرود. استیفن کینزر خبرنگار ارشد روزنامه نیویورک تایمز و نویسنده کتاب «همه مردان شاه» این درب را در احمدآباد دیده و درباره آن مطالبی نوشته است.
۵. آیت الله محمد محمدی اشتهاردی (نویسنده و پژوهشگر البرزی) در سالهای پس از کودتا از سوی پاسگاه ژاندارمری اشتهارد بازداشت شد. اتهام او توزیع اعلامیه اعتراضی آیت الله شیخ علی پناه اشتهاردی دیگر عالم البرزی در محکومیت برگزاری جشن سالگرد کودتای ۲۸ مرداد در اشتهارد بود.
در پایان پیشنهاد میشود قلعه تاریخی احمدآباد که در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده با تدبیر هوشمندانه مسئولان کشوری و استانی به «موزه ملی مبارزه ایرانیان با استعمار و استبداد» تبدیل شود. موزه ای که در راستای اهداف انقلاب اسلامی است.
منابع: استیفن کینزر، همه مردان شاه، ترجمه شهریار خوّاجیان، ص ۳۲۵؛ محمد مصدق، خاطرات و تألمات مصدق، ص ۱۷۱؛ غلامحسین مصدق، در کنار پدرم مصدق، ص ۱۴۸؛ حسین عسکری، بیداری دشت کهن، ص ۳۴۹؛ همان نویسنده، علمای مجاهد استان البرز، ص ۱۴۸؛ پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی سید علی خامنهای، ۱۲/۴/۱۳۹۵.
افزودن نظر جدید