- کد مطلب : 11480 |
- تاریخ انتشار : 20 مرداد, 1395 - 13:04 |
- ارسال با پست الکترونیکی
روایت خبرنگار معروف امریکایی از اعدام دانشمند هسته ای ايران
به گزارش امیدنامه له نقل از خرداد، خبر مرگ او را برای اولین بار خانواده اش اعلام کردند . دشمنی میان ایران و امریکا اما به موضوع امیری محدود نمی شود. امیری اولین بار در طول زیارت در اماکن مقدس در عربستان سعودی در ماه ژوئن سال 2009 میلادی ناپدید شد آخرین تماس او با خانواده اش یک تماس تلفنی بود که از بازداشت توسط پلیس عربستان سعودی شکایت کرده بود. پس از آن هیچ خبری از او نبود. در ماه اکتبر رسانه های ایران گزارش دادند که امیری ربوده شده است. منوچهر متکی وزیرامور خارجه ایران در آن زمان گفته بود که دولت ایران اسنادی را در دست دارد که نشان می دهد امریکا در این ربایش نقش داشته است. او از دولت عربستان سعودی خواستار پاسخگویی شده بود".
این خبرنگار امریکایی اشاره می کند که امیری در اوج تنش میان تهران و واشنگتن بر سر برنامه هسته ای ایران ناپدید شد و در این باره می نویسد:"آن زمان احمدی نژاد با تندروی های خود بر شدت بحران بر سر برنامه هسته ای ایران افزوده بود. در آن زمان خرابکاری در برنامه هسته ای ایران یکی از اهداف اصلی سیا دستگاه اطلاعاتی امریکا بود. آن دستگاه تلاش قابل توجهی برای کسب اطلاعات از مغزهای متفکر پشت پرده برنامه هسته ای ایران داشت تا بتواند به خوبی خرابکاری کند و به برنامه هسته ای آن کشور ضربه بزند. در آن زمان بود که امریکایی ها استاکس نت را درست کردند. گزارش ها نشان می دهند که اسرائیل نیز در ساخت این بدافزار نقش داشته است. امیری در زمانه ای ربوده شد که انتخابات ریاست جمهوری نیز انجام شده بود. مسائل پیش امده پس از آن ایران را ناارام کرده بود".
رایت می افزاید:"امیری سی و دو ساله بود. او احتمالا طعمه بزرگی نبود اما به اندازه یک پرسنل در برنامه مهم هسته ای ایران می توانست دارای اطلاعات مفیدی باشد. اودر سطح تشعشعات هسته ای وایزوتوپ های پزشکی در دانشگاه مالک اشتر کار می کرد که روابط نزدیکی با وزارت دفاع داشت. پس از ناپدید شدن او یک سالی دیده نشد. در ژوئن سال 2010 میلادی در فیلمی انلاین ظاهر شد که ادعا کرد در عملیات مشترک سیا و اطلاعات عربستان ربوده شده به مکانی نامعلوم برده شده با تزریق ماده ای بیهوش شده است و پس از هوشیاری متوجه شده که به امریکا انتقال یافته است. او در این فلیم گفته بود که در مدت هشت ماه تحت شکنجه های شدید روانی بازجویی بازجوهای سیا بوده است. او گفته بود که هدف بازجو آن بود که او را مجبور به نشستن جلوی دوربین شبکه های بزرگ امریکایی کنند تا بگوید که دارای اطلاعات محرمانه است و پناهندگی می خواهم".
او در ادامه اشاره می کند که ویدئوی بعدی منتشر شده از او در یوتیوب با تصویری بهتر بود البته در تناقض کامل با ویدئوی اول و او را نشان می داد که می گفت در حال تحصیل در امریکا بوده است. او در فیلم گفته بود که هیچ باور سیاسی ای ندارد. رابین رایت اشاره می کند که اما در نهایت در ویدئوی سوم که از طریق تلویزیون دولتی ایران یک هفته پس از ویدئوی دوم منتشر شد با لحن عصبانی می گفت که فیلم دوم به دستور عوامل امریکایی پخش شده بود او گفت که در امریکا ازاد نیست و نمی تواند با خانواده اش صحبت کند.
این خبرنگار اشاره می کند که اظهارات متناقض او داستانش را عجیب و غریب تر کرد. او می نویسد:"مقام های امریکایی می گویند او حاوی اطلاعاتی بود که می خواست به امریکایی ها بفروشد . این غیر معمول نیست اما پس از مدتی گویا دختر پشیمانی و یا دلتنگی برای خانواده اش شده است. او در سال 2010 میلادی به ایران بازگشت. شخصیت او شبیه یکی از شخصیت های رمانی است که توسط دیوید ایگناتیوس روزنامه نگار واشنگتن پست نوشته بود و شخصیتی با پیچیدگی ها خاص را نشان می دهد که به طرز عجیبی شبیه امیری است".
رایت در ادامه اشاره می کند که گری سیمور مشاور ارشد اوباما در امور هسته ای گفته است که هیچ تردیدی وجود ندارد که امیری خود می خواست به ایران بازگردد و سیا او را ازاد گذاشت تا تصمیم گیری کند.
افزودن نظر جدید