سال آینده سال بسیار سختی برای دولت است

حسین مرعشی می گوید با حل پرونده هسته­‌ای، کاهش درآمد نفت جبران می شود.

به گزارش امید به نقل از نشان آنلاین ،کاهش بهای نفت ، تاثیر حل و فصل شدن پرونده هسته ای بر اقتصاد کشور ، یارانه ها و بودجه سال 94 از جمله مواردی است که مرعشی در این گفت وگو به آنها پرداخته است

با توجه به کاهش شدید بهای نفت آیا درآمد ارزی دولت در سال آینده محقق می شود؟

سال آینده سال بسیار سختی برای دولت خواهد بود. من فکر می کنم که کاهش بهای نفت ضرورت تسریع در حل و فصل پرونده هسته ای را موجب خواهد شد و ما می توانیم با تسریع در حل پرونده هسته ای و افزایش صادرات مان می توانیم کسری درآمد نفت را جبران کنیم.

 اشاره کردید که کاهش بهای نفت انگیزه ای در حاکمیت برای حل و فصل پرونده هسته ای ایجاد می کند. اما برخی معتقدند که ممکن است به نتیجه ای عکس منتهی شود. وقتی بهای نفت به شدت کاهش یافته ، با رفع تحریم های نفتی و صادرات نفت نیز درآمد خاصی عاید نمی شود که انگیزه ای برای حل و فصل مناقشه هسته ای ایجاد کند.

نه خیر. ما نیاز داریم حجم تولید و صادرات نفت مان را بالا ببریم تا کشور با همین درآمد حداقلی اداره بشود.

دولت در بودجه تمام درآمد ارزی که بسیار آینده در نظر گرفته اندکی بیش از 20 میلیارد دلار است. نزدیک به دو دهه است که سهم نفت در تولید ناخالص داخلی ایران ، کاهش پیدا کرده  اما سهم نفت در بودجه کماکان بالا بوده است. آیا کاهش بهای نفت اقتصاد ایران را ناگزیر به سوی کاهش وابستگی بودجه به نفت و در نهایت غیر نفتی ، سوق نخواهد داد؟

خیر. اقتصاد ایران یک اقتصاد نفتی است. حتی صادرات غیر نفتی ما هم ریشه نفتی دارد. به نظر من این حرف دقیقی نیست که ما اقتصادمان را از اتکاء به نفت کاهش بدهیم. نفت مزیت اقتصاد ایران است. سالها طول می کشد که مزیت دیگری جایگزین آن بشود. ما هنوز در آن مرحله از رشد صنعت نیستیم که بتوانیم به صادرات صنعتی منهای نفت­مان تکیه کنیم. ما با صنعتی شدن فاصله داریم و کشوری صنعتی محسوب نمی شویم و همان طور که گفتم صادرات غیر نفتی­مان هم منشاء نفتی دارد و اقتصاد بدون نفت، یک شعار بیش نیست و اقتصاد ایران تا مدتی طولانی نفتی خواهد بود. در دوران شکوفایی درآمدهای نفتی ، می بایست در صنعت نفت­مان سرمایه گذاری می کردیم که نکردیم. الان هم آقای زنگنه شروع کرده­اند و باید با همکاری سایر بخش ها شتاب بیشتری هم پیدا کند. باید تولید نفت­مان را بالا ببریم و سهم مان در بازار را افزایش بدهیم.

یعنی مصرف ارزی کشوری از محل منابع حاصل از صادرات نفت تامین می شود؟

صادرات غیر نفتی هم در حال رشد است ولی اصل درآمد ایران از محل نفت است. هر کسی غیر از این بگوید ، نپذیرید.

با توجه به تنگناهای مالی کشور ، برخی معتقدند که بهتر است دولت به حذف یارانه کالاهای اساسی اقدام کند؟ دولت اخیرا قیمت نان را هم افزایش داد. نظر شما در این خصوص چیست؟

دولت یارانه نان را کاهش نداد و هم چنان دارد آردی که قیت تمام شده­اش حداقل کیلویی 1200 است را کیلویی 500 تومان به نانوایی ها می دهد. آنچه که در افزایش قیمت نان اتفاق افتاد به خاطر افزایش دستمزدها و افزایش هزینه­های نانواها بود. نانوا که نمی تواند به مصرف کننده یارانه بدهد. اما در مورد یارانه ، دولت حتما باید در پرداخت یارانه به همه اقشار جامعه تجدید نظر بکند. فقط باید به اقشار ضعیف جامعه یارانه پرداخت بشود. اصولا برای کشوری که کل بودجه عمرانی اش حدود 32 هزار میلیارد تومان است، منطقی نیست که 40 هزار میلیارد تومان یارانه به تمام اقشار اعم از فقیر و غنی پرداخت شود. قانون مجلس هم صراحت دارد که یارانه فقط به اقشار ضعیف جامعه پرداخت شود. الان هم بودجه در مجلس است و دولت و مجلس هم باید برای اجرای قانون هم هماهنگ بشوند. اقشار ضعیف جامعه هم مشخص هستند. یا تحت پوشش کمیته امداد هستند یا تحت پوشش بهزیستی. اگر کسی فکر می کند فقیر است باید تقاضا بدهد تا تحت پوشش کمیته امداد یا بهزیستی قرار بگیرد.

به نظر می رسد شناسایی اقشار پردرآمد نیاز بررسی وضعیت مالی افراد دارد. اما آقای روحانی همیشه تاکید کرده اند که دولت قصد ندارد حساب ها و دارایی های شخصی مردم را بررسی کند و این مسئله را مداخله دولت در حوزه خصوصی افراد و مخل امنیت روانی جامعه می داند.

خب باید اصل را بر این گذاشت که هیچ کس در جامعه احتیاج به یارانه ندارد و هر کس فکر می کند نیازمند است به دریافت یارانه نیاز  دارد می تواند مراجعه کند تا حساب او بررسی شود و معلوم شود که به یارانه نیاز دارد و به او یارانه پرداخت شود. در تمام دنیا هم این رسم است و شیوه شناسایی فقرا همین است. آن کسی که می خواهد یارانه بگیرد باید اثبات کند که نیازمند است. چه نیاز است که دولت به حساب شخصی مردم رسیدگی کند؟ کار غلطی که آقای احمدی نژاد کرد این بود که هر کس می خواهد بیاید ثبت نام کند و یارانه بگیرد. دولت جناب آقای روحانی هم متاسفانه دارد این کار غلط را ادامه می دهد. چه کسی از پول بدش می آید؟

با توجه به محدودیت منابع مالی، دولت برای سال 94 بودجه ای انقباضی تدوین کرد. این در حالی است که بودجه برخی نهادهای خاص که صرفا "نهاد خرج" هم هستند از رشد بالایی برخوردار بوده اند. برخی نهادهایی که اصولا باید غیر دولتی باشند اما در حال ارتزاق از بودجه عمومی کشور هستند. مثلا برای بنیاد سعدی شناسی آقای حداد عادل 4 میلیارد تومان بودجه در نظر گرفته شده است. وقتی که کشور در فشار تحریم است و گفته می شود همه باید مشکلات و کاستی را تحمل کنند چرا این قبیل نهادها حاضر به ریاضت کشیدن و تحمل فشارها نیستند و دائم تقاضای افزایش بودجه نهادهای زیر نظرشان را دارند؟

به هر حال در مملکت یک سنتی رایج شده که ردیف بودجه ای را که دولت بر مبنای یک ضرورت موقت برقرار می کند، تبدیل به یک بودجه دائمی می شود. به نظر من دولت در این خصوص خیلی قاطع برخورد کند. هر کس که می خواهد نهادی ایجاد کند و در موضوعی پژوهش کند، خودش باید بودجه­اش را تامین کند. دولت اگر بودجه ای دارد باید بودجه اش را در اختیار دانشگاه ها بگذارد. باید ببینیم الویت کشور چیست؟ باید تمام این بودجه حذف بشود و در اختیار دانشگاه ها قرار بگیرد. این موارد بیشتر سوء استفاده از جایگاه ها است. افرادی که در نظام سیاسی، جایگاهی دارند برای خودشان و نهادهای وابسته به خودشان ردیف بودجه ای ایجاد می کنند. این ها نهادهای شخصی است و مدیریت آن در اختیار افرادی خاص است. دلیلی ندارد که مردم هزینه این نهادها را تقبل کنند. اگر از مردم سال شود که آیا راضی هستند که از مالیات و منابع عمومی کشور به این نهادها بودجه پرداخت شود قطعا پاسخ­شان منفی است و نارضایتی شان را اعلام می کنند.

افزودن نظر جدید