سخنی با هتاکان

افشین علاء:یک: سخنان رهبر انقلاب خطاب به دولت عربستان آب سردي بود بر جگر همه ما ايرانيان داغديده به ويژه خانواده‌هاي عزاداركه هم سوگوار عزيزان‌شان بودند و هم متحير از عمق شقاوت آل‌سعود كه از تحويل جنازه‌هاي مطهر نيز سر باز مي‌زد. كلام توأم با آرامش اما قاطع ايشان به يادمان آورد كه در اين مصيبت، پناهگاه و تكيه‌گاهي داريم كه بايك تشر، دولت جاني عربستان را متوجه عمق فاجعه و عواقب خدشه‌دار كردن غرور ملت ايران كند.

دو: به دنبال توافق هسته‌اي، چندي پيش يك مقام اسراييلي چشم‌انداز نابرازنده‌اي از ايران در ٢٥سال آينده ارايه كرد. رهبرانقلاب همان زمان ضمن يكي از سخنراني‌هاي خود با طنزي ظريف از اين عبارت استفاده كردندكه اساسا تا ٢٥سال ديگر چيزي به نام اسراييل وجود نخواهدداشت. پنجشنبه شب سخنراني نتانياهو در سازمان ملل ديدني بود!ا و بر اثر همين پاسخ رندانه، به وضوح از ترس و خشم به خود مي‌پيچيد و رطب و يابسي به هم مي‌بافت كه هيچ كس بعداز توافق براي آن تره هم خرد نمي‌كند! و باز هم نعمت وجود رهبري بادرايت و شجاع را مي‌شد با تمام وجود حس كرد.

سه: به قبل‌تر برويم زماني كه درداخل، فهم اين نكته كه اوباما به خاطر مشكلاتش با جمهوريخواهان و اسراييل مجبور است با وجود توافق با ايران لاطائلاتي هم بگويد، متقاعدمان كرده بود كه ازاين لفاظي‌هاي او و تيم او بگذريم، بازاين رهبر مدبر انقلاب بود كه به ياد ما آورد هيچ كس حق ندارد باادبياتي سخيف و نابرازنده درباره ايران سخن بگويد. به مسوولان هم يادآوري شدكه مبادا در تشريح موفقيت‌ها با ادبياتي شبيه به ادبيات دشمن حرف بزنيم. نكته‌اي كه براي هرايراني با غيرت، افتخارآفرين بود.

چهار: در اوج حملات بي‌امان دلواپس‌ها به تيم هسته‌اي، رهبرانقلاب ضمن تاكيد بر چارچوب‌ها، حمايت جانانه‌اي از اين عزيزان كردند كه براي همه درس‌آموز بود. هرچند افراطيون مدعي ذوب درولايت، آن را جدي نگرفتند! ولي باز هم احساس پشت‌گرمي خردمندانه ازسخنان رهبري نعمتي بزرگ بود.

پنج: باز به عقب‌تر و زمان قبل از توافق مي‌رويم. زماني كه خيلي‌ها نگران تضاد آرمانگرايي نظام با واقعيات ديپلماسي گفت‌وگوي ايران و غرب بودند ايشان در موضعي انقلابي وهوشمندانه اعلام كردندمن ديپلمات نيستم؛ انقلابي‌ام و با اين جمله تاريخي هم اميد دشمن را از كمرنگ شدن روح حماسي نظام نااميد كردند هم اجازه چانه‌زني و كار ديپلماتيك رابه دولت وتيم هسته‌اي دادند كه باز هم يكي ازجلوه‌هاي صلابت توأم با واقع‌نگري رهبري نظام اسلامي‌ بود.

شش: باز هم عقب‌تر مي‌رويم و اين‌بارخيلي دور. آن سالي كه اروپايي‌ها سرسلمان رشدي بامبول درآورده و سفراي‌شان را از تهران فراخوانده بودند؛ اتفاقي كه به ظاهر مي‌توانست براي ايران فاجعه باشد. اما رهبري با ورود هوشمندانه به ماجرا و با قاطعيت و متانت كاري كردند كه اروپايي‌ها بدون اصرار ايران دست از پا درازتر به تهران بازگشتند. هرگز فراموش نمي‌كنم كه يكي از كشورها (ظاهرا آلمان) زيادتند رفته بود. رهبري در سخنراني‌شان ضمن اشاره به خطا بودن تصميم اروپا و تنبيه شدن‌شان، با اقتداري زيبا گفتند سفير فلان كشور هتاك فعلا حق ندارد بيايد تا بگويم! و باز، من ايراني با تمام وجود به داشتن امام، رهبري واصل ولايت فقيه به خود باليدم.

هفت: از اين دست فرازها در فهرست مواضع و سخنان تاريخي رهبر انقلاب فراوان است. فعلا به همين‌ها بسنده مي‌كنم. فقط خواستم بگويم ماهم حواس‌مان به عظمت و درايت رهبرمان هست. قدردان نعمت وجود ايشان هم هستيم. منتها فرقي كه با افراطيون مدعي داريم اين است كه به فكر حفظ و حراست از اين وديعه نيز هستيم اما نه با تملق و شعار و دكان‌سازي! كه با عمل كردن به حكم معصوم(ع) كه: شما شيعيان زينت ما باشيد. به راستي آنچه درآن هشت سال كردند و ياوري كه براي رهبري برگزيدند زينت آن جايگاه بود؟ آيا تبعيت از ولايت فقيه به معني نداشتن حق هرگونه اظهارنظر حتي نفي آن جريان انحرافي است كه بعدها معلوم شد تمام نگراني‌هاي مخالفان درست بود؟ نگراني‌هايي كه ابراز آنها توسط اصلاح‌طلبان با انگ فتنه‌گري و بي‌بصيرتي همراه بود اما چندي بعد همه آنها بر زبان اصولگرايان حامي آن جريان هم جاري شد؟ به راستي آنچه اينان كردند زينت رهبري بود يا تبعيت همراه با مظلوميت و صبر اصلاح‌طلبان از مقام محترم رهبري و دم برنياوردن و حرمت نگه داشتن؟ حرف آخر اينكه افراطيون اگر مي‌خواهند اداي صلابت، قاطعيت و شجاعت را دربياورند بهتر نيست پيش از فحاشي به وزير بااصالتي چون ظريف، كمي در لحن، ادبيات و مضامين بلند سخنان رهبري دقت كنندتا شيوه صحيح آن را بياموزند؟ نه ادبيات سخيف و قلدرمآبانه‌اي كه از شنيدن و نوشتنش شرم دارم؟

افزودن نظر جدید