- کد مطلب : 6028 |
- تاریخ انتشار : 21 آبان, 1393 - 12:26 |
- ارسال با پست الکترونیکی
عباس عبدی: بیش از نیمی از مردم ارزش های خود را از صداو سیما نمیگیرند
به گزارش امید به نقل از جماران،عباس عبدی، استاد دانشگاه در جلسه ماهانه بنیاد باران که در سالن مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی برگزار شد، اظهار کرد: نقل شده است قبل از انقلاب اسلامی یک بار در سفر یکی از مقامات غربی به ایران که شاه در فرودگاه به استقبال او رفته بوده است، به مهمان خود درباره تمدن بزرگ صحبت می کرده است. هنگام عبور اتوموبیل از بزرگراه جناح، میهمان غربی متوجه کشیده شدن نرده های فلزی به عنوان حایل می شود و رو به شاه می گوید: اگر اعلی حضرت این میله ها را بردارند و مردم از آن طرف خیابان به این طرف خیابان نیایند شما به تمدن بزرگ دست پیدا میکنید.
وی افزود: ما می توانیم تونل نیایش و برج میلاد بسازیم، اما زورمان به تخلیه چاه هایی که می آیند و برچسپ تبلیغاتی به در و دیوار خانه مان میچسپانند نمی رسد. بخش نرم افزاری تمدن غرب که بیشتر نیازمندیم را کنار می گذاریم و به ابعاد سخت افزاری آن توجه می کنیم. این در حالی است که بخش سخت افزاری تمدن را به راحتی می شود، منتقل کرد. می شود براحتی بمب و هواپیما ساخت. اما بخش مهمتر، بخش نرم افزاری است و باید بین بخش نرم افزاری و سخت افزاری توازن برقرار باشد. بزرگترین مشکلات ما به بخش نرم افزاری مربوط می شود.
وی با تشریح مفهوم نزاع در زیر مجموعه خشونت، گفت: نزاع تنشی است که بین دو نفر ایجاد می شود و در مراحل بعد منجر به درگیری و قتل و ...می شود. نزاع در حوزه سیاست و اجتماعی هم هست. پزشک قانونی در آماری که منتشر می کند اعلام می کند در سال 600 هزار نزاع در کشور ثبت شده است. بخش کوچکی از خشونت در قالب نزاع اتفاق می افتد.
عباس عبدی با اشاره به این سوال که «چرا این حجم عظیم خشونت وجود دارد و چه عواملی موجب ایجاد آن می شود؟» افزود: ممکن است برای کنترل از طریق بخش سخت افزاری، با استخدام پلیس و ساختن زندان اقدام کرد، ولی بخش نرم افزاری این مساله در کشور به این زودیها حل نمی شود. ما فقط نزاع آشکار نداریم و نزاع پنهان هم داریم. وقتی در خیابان راه می روید کسی تنه ای می زند و یا حقی از شما ضایع می شود و شما از حق خود می گذرید، در حقیقت نزاعی پنهان روی داده است. نزاع پنهان به این دلیل عینیت نیافته است که مقرون به صرفه نبوده شما حقوقتان را استیفا کنید. جامعه این امکان را فراهم نمی کند که افراد به خوبی حقوق خودشان را استیفا کنند. به همین دلیل فرد در کتکی که می خورد و فحشی که می شنود از حق خودش می گذرد.
وی با اشاره به ریشه های نزاع در جامعه ادامه داد: بخشی از ریشه های نزاع، ریشه های فرهنگی است که من شخصا اعتقاد زیادی به آن ندارم. به اینکه می گویند آدم ها عصبی و تندخو هستند. این تندخویی ها قبلا به دلایلی دیگری به وجود آمده است و ثابت مانده است. چند عامل موجب شکل گیری نزاع می شود که اولین آن تعارض ارزشهاست. در جامعه ای که در آن تعارض ارزشی وجود داشته باشد و وحدت ارزشی نباشد تنش ایجاد خواهد شد. اگر همه ما از درب این سالن در یک زمان بخواهیم خارج شویم طبیعتا تنش ایجاد خواهد شد. وقتی تعارض ارزشها پیش بیاید بحران ایجاد خواهد شد. البته این شرط لازم است و شرط کافی نیست. نمونه کوچک تعارض ارزشی، تعارض در رسانه است. صدا و سیمای ایران منشاء مهم تعارض می شود برای اینکه الگوی حداقل نیمی از جامعه ایران صدا و سیمای ایران نیست .این یعنی اینکه رسانه اصلی نیمی از مردم ایران صدا و سیما نیست و اطلاعات و ارزشهای خود را از صدا و سیما نمی گیرند. بنابراین جامعه دو قطبی شده است و واحد نیست.
این استاد دانشگاه در ادامه با اشاره به نمونههای دیگری از ریشه های تعارضها و شکافهای ارزشی، افزود: تحولات، شکاف تحصیلاتی و سطح اقتصادی و قانون نیز می تواند منشا نزاع باشد. تعارض ارزشی وقتی منجر به نزاع می شود که شیوه حل اختلاف آن عادلانه، ارزان و سریع در دسترس نباشد. شیوه های حل اختلاف در جامعه 100 سال پیش طوری بوده است که قانون موضوعیت چندانی نداشته است. یکی از مهمترین شیوه های حل این اختلافات عرف، سنت و رسم و رسوم بوده است. اختلافاتی که در روستاها به وجود می آمد بر اساس عرف و رسم و رسوم حل می شد. اما وقتی جوامع پیشرفتهتر میشوند دیگر عرف و رسم و رسوم قادر به حل اختلافات نیست به ناچار سهم قانون پررنگتر می شود. باید قوانین منشاء حل اختلاف باشد. مهمترین هنجاری که موجب حل اختلاف و ایجاد آرامش در جامعه می شود باید قانون باشد. با اخلاق نمی توانیم اختلافات جامعه را حل کنیم.
عبدی با تاکید بر اهمیت انطباق پذیری قانون با محیط اجتماعی، گفت: قانون نمی تواند از صد سال پیش تا حالا، چیز ثابتی باشد. قانون باید با محیط اجتماعی امروز منطبق و به روز باشد. قانون باید پاسخی به نظم موجود میان مردم باشد. نگاه قانون به قانون مصداق این حکایت است که فردی بلیط هواپیمایی خریده بود و با تاخیر به پرواز رسیده بود. گفته بودند هواپیما پرواز کرده است. او در جواب گفته بود نه من بلیط خریده ام. این درست نیست که قانونی که امروز نوشته می شود لزوما فردا هم بشود آن را اجرا کرد. قانون باید ترجمان رفتار واقعی و ارزشهای غالب اجتماعی باشد. بگذریم از موضوع قانون نویسی که با این نوع مجالسی که ما داشته ایم و این نوع رفتارهایی که ما داشته ایم، قانون نویسی خود یک عقب گرد جدی در ایران داشته است.
این سخنران نشست ماهانه بنیاد باران ادامه داد: تنها قانونی که معمولا به آن دست زده نشده است و از سال 1307 دست نخورده باقی مانده است قانون مدنی است. یکی دو جا هم که به آن دست زدند و دستخوش تغییر کردند سرمه در چشمش کردند و کورش کرده اند. مثل موضوع سن ازدواج و بلوغ زنان که بعد ها خرابتر کردند. بقیه قوانین ما از جمله قانون مجازات که قانونی مهم به شما می رود، با اینکه قانونی نسبتا جدید و یک گام به جلو محسوب میشود پر از تضاد و تناقض های بسیار عجیب است و ریشه آن این است که بنیان فلسفی نوشتن قانون در ایران بنیان متناقضی است. معلوم نیست که بنیان دین است یا بنیان های دیگر؟ بنیان های قانون نویسی داعش مشخص است. آنها بر اساس دین (خودشان) قانون می نویسند. اما اینجا بنیان ها مشخص نیست. قانون حدود و قصاص را از فقه بر میدارند و قانون تعزیرات را از مباحث اجتماعی بر میدارند. این است که موجب تناقض شده و با هم جمع نمیشود. دختر بچه ای نه ساله اگر دزدی بکند که موجب حد باشد، بر روی او حد جاری می شود. اگر دختری 17 ساله یا کمی کمتر همان دزدی را بکند و موجب حد نباشد و موجب تعزیر باشد، اصلا شامل قوانین بزرگسالان نمی شود و در سطح کودکان محاکمه اش می کنند. این مثال کوچکی از همان تضاد هایی است که به آن اشاره کردم.
عباس عبدی در ادامه سخنرانی خود با موضوع قانون و نزاع و خشونت ادامه داد: پای قانون به عنوان مهمترین هنجار ما در تنظیم رابطه می لنگد. مشکل اساسی تر ما در این مبحث مشکل حاکمیت قانون است. قانون بدون ضمانت اجرا معنی ندارد. در تعریف قانون می نویسند: قانون قاعده ای است که اجرای آن از طرف یک مرجع معتبر و قدرتمند تضمین شده باشد. اگر ضمانت اجرای قانون توسط مرجعی معتبر مشخص نشده باشد آن قانون، قانون نیست. بخشی از قوانین ما به دلیل فقدان استقلال قضایی و عدم تطابق با محیط اجتماعی سرنوشتی مثل قانون ماهواره را دارند. به استناد این قانون استفاده از ماهواره جرم است. جرم یعنی چیزی که اصولا تنها 5 درصد مردم به آن مرتکب شوند نه 75 درصد مردم. آن چند درصدی هم که استفاده نمی کنند به خاطر رودربایستی استفاده نمی کنند. این اصلا قانون نیست و حاکمیت اجرا ندارد.
این جامعه شناس و استاد دانشگاه با اشاره به قانون مجازات اسلامی گفت: فکر نمی کنم اگر 50 سال هم این قانون وجود داشته باشد، به خیلی از بخشهای آن استناد شود. فقط به خاطر اینکه در فقه وجود داشته برداشته اند و در قانون گنجانده اند. اصلا توجه نشده است که مصداق این قوانین در عرصه اجتماعی وجود دارد یا نه؟! به همین دلیل است که قانون بی اعتبار می شود و حاکمیت ندارد و استقلال قضایی که منشاء تضمین اجرای آن است وجود نخواهد داشت. کمبود منابع، فقدان هنجار حل کننده اختلاف، برای فرد در جامعه راهی را جز وارد شدن در درگیری برای حل اختلاف نمی گذارد. وقتی که نتوانم مشکل خود را با کسی از طریق قانون و مرجع معتبر ثالث حل کنم، یا باید خون دل خورده و سکوت کنم و یا از طریق درگیری مستقیم نسبت به حل آن اقدام کنم. اکنون وصول بخش اعظم چک های برگشتی در بازار از طریق قانون و دادگاه مقرون به صرفه نیست و با 50 درصد تخفیف از طریق شرخرها قابلیت وصول راحت تری دارد. چون شرخر خوب می داند چگونه پول چک را بگیرد و طرف مقابلش هم می فهمد با چه کسی طرف هست.
وی ادامه داد: دلیل اینکه در روستاها نزاع زیاد است، مقرون به صرفه نبودن حل اختلاف با رجوع به شهر است. دعاوی زمین و آب در گذشته به وسیله کدخدای ده و ریش سفیدان حل می شد. اما اکنون برای حل اختلاف مالی با ارزش 20 هزار تومان در یک روستا نیاز به هزینه ای حدود 500 هزار تومان وجود دارد تا با ارائه دادخواست و مراحل قانونی نسبت به حل آن اقدام شود. اگر نتوانیم در سیستم اجرایی نهاد حل اختلاف را بر قرار کنیم، و مرجع حل اختلاف عرف و سنت و رسم و رسوم را هم از بین رفته محسوب کنیم طبیعتا درگیری و قتل و نزاع را خواهیم داشت. اکثر قتلها در روستاها ریشه در اختلافات در زمین و ملک و آب دارند ولی در شهر اینچنین نیست. چون در شهر وضعیت به گونه ای است که طرف می تواند در دادگاه و از طریق قانون اقدام کند.
عبدی با اشاره به اینکه پیامد های نزاع بسیار سنگین است، گفت: نزاع جزو پدیده های تشدید کننده است. اگر اگزوز ماشین را به موتور ماشین وصل کنیم، ماشین خاموش می شود و این فرایند بلافاصله متوقف می شود. اما نزاع درست بر عکس این است. خروجی نزاع خودش سوختی مجدد برای تشدید نزاع است.
وی در پایان افزود: به نظر می رسد نزاع و خشونت به معنی عام یک بحران جدی است. البته این نگاه منفی تلقی نشود طوری فرض نشود که نزاع همه مملکت را در بر گرفته است. ولی در هر حال پدیده ای نیست که بشود از کنارش بی تفاوت گذشت. راه حل این معضل هم این نیست که به مردم بگوییم تو را خدا نزاع نکنید. تا بتوانیم قانون را متناسب کرده و ضمانت اجرای آن را فراهم کنیم و دادرسی عادلانه و کم هزینه بر قرار کنیم، توصیه های اخلاقی نمی تواند از شکل گیری نزاع جلوگیری کند. البته هیچ وقت نمی شود نزاع را به حداقل رساند. یکی از ریشه های مشترک مرگ و میر ناشی از تصادفات رانندگی و میزان نزاع در کشور مربوط به این است که ارزشی که برای انسان و جان او در ایران قائل هستیم، کم است. با این سطح ارزشی که برای انسان قائلیم بعید به نظر می رسد که بتوانیم میزان نزاع و مرگ ومیر ناشی از تصادفات را تا حد زیادی کاهش دهیم. یکی از مسائل اساسی که باید به آن بپردازیم این است که چگونه می توانیم انسان را به عنوان انسان و موجودی که حق حیات دارد، ارج بنهیم. هم به خودمان این ارج را بنهیم و هم به دیگران.
افزودن نظر جدید