- کد مطلب : 16152 |
- تاریخ انتشار : 16 آذر, 1396 - 10:56 |
- ارسال با پست الکترونیکی
علل افول دفتر تحکیم وحدت
سلیمانی: ما هم چندان دموکراتیک نبودیم
به گزارش امیدنامه به نقل از روابطعمومی انجمن اندیشه و قلم، داوود سلیمانی، عضو سابق جبهه مشارکت و نماینده مجلس ششم، در این نشست با اشاره به پیشینه حضورش در دفتر تحکیم وحدت گفت: در آن زمان در دانشگاه تهران ٩ تا ١١ گروه دانشجویی بود که شورای دانشجویی را تشکیل میدادند و یکی از آنها انجمن اسلامی بود و یکی هم سازمان دانشجویی بود که متعلق به سازمان مجاهدین خلق (منافقین) بود و بقیه گروهها هم چپ بودند. در آن شرایط، چند ویژگی دفتر تحکیم وحدت داشت که اولا بهشدت ایدئولوژیک بود، دومین ویژگی این بود که علاوه بر ایدئولوژیکبودن، خطامامی بود و تسخیر سفارت هم با همین عنوان انجام شد. دفتر تحکیم وحدت خطهای دیگر را برنمیتابید و فقط خط امام را قبول داشت و بهشدت از آن دفاع میکرد. سومین ویژگی هم عدالتگرابودنش بود که در پوسترهای تبلیغاتی ما جنگ فقر و غنا را هم میبینید که همه از دیدگاههای امام میآمد. ویژگی بعدی هم ضدآمریکاییبودن بود و مرزبندی ما با راست مثل طبرزدی و احمدینژاد بود که طیف راست تحکیم پیش از ما بودند و مثلا احمدینژاد یکی از مخالفان تسخیر لانه بود و میگفت بروید سفارت شوروی را بگیرید.
سلیمانی ادامه داد: ویژگی دیگر غیرمنعطفبودن و جزمگرابودن بود و ما کسی غیر از تحکیم را به رسمیت نمیشناختیم. البته فضا را هم باید دید که در آن زمان بچهها از خیلی از گروهها ضربه خورده بودند و این موضوع اثری روحی در آنها داشت که بایستند و نگذارند گروههای دیگر بیایند که تا سال ٦٨ این تعدد وجود نداشت. اما از آن زمان، طبرزدی و... میروند برای آقای هاشمی ستاد میزنند و اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویی و فارغالتحصیلان سراسر کشور را به وجود میآورند. آن زمان است که کمکم تشکلها به وجود میآیند و آنان هم کاملا غیردموکراتیک بودند. هرچند ما هم چندان دموکراتیک نبودیم اما ما از پایین انتخاب میشدیم ولی گزینش داشتیم و مثل شورای نگهبان کار تأیید صلاحیت انجام میشد.
علی باقری: بحران چپ و راست در تحکیم جدی بود
در بخش دیگری از این نشست علی باقری، عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، با بیان اینکه ظهور دفتر تحکیم حاصل شکاف بین نیروهای مسلمان انقلابی خطامامی با سایر جریانات سیاسی بود، گفت: تحکیم تشکیلاتی بود که در آن انسجام فکری و سیاسی تا حدود زیادی وجود داشت. نیروی انسانی در تحکیم، اعضا و کادر آن، سیاستورزانی قدر و قابل هماوردی با سیاستورزان عمومی جامعه بودند، قوت و انسجام تشکیلاتی و نیز برخورداری از حمایت حداقل بخشی از حاکمیت سیاسی از دیگر ویژگیهای تحکیم بود و دفتر تحکیم همانقدر که مخالف یا رقیب جدی در حاکمیت داشت، به همان اندازه یا بیشتر از حمایت بخشی از حاکمیت آن موقع برخوردار بود.
او ادامه داد: تحکیم در چنین شرایطی شکل گرفت و جلو آمد و در ادامه دفتر تحکیم با شکافهای سیاسی و بحرانهای سیاسی متعددی مواجه بود که در طول دو دهه فعالیت به آن برخورد. در ابتدای دهه ٦٠ و بعد از حذف جریانات معاند و یکدستشدن حاکمیت، تحکیم وحدت با شکاف چپ و راست در جامعه مواجه شد که از سال ٦٠ – ٦١ آغاز شد و این شکاف، در تحکیم هم در ابتدا جدی بود بهطوریکه اگر اعضای شورای مرکزی تحکیم در سال ٦١ را ببینید و برایند مواضع را در مطبوعات آن روز دنبال کنید، کاملا راست است و از سال ٦٢ جریان چپ بر آن غلبه میکند.
باقری گفت: تحکیم از زمان ولادت اینگونه نبود که در پر قو فعالیت کرده باشد و یکدفعه در دهه ٨٠ با مشکلاتی وحشتناک مواجه شده باشد که موجب افول شود. من مدعی هستم بسیاری از این شکافها و بحرانهایی که تحکیم در دو دهه فعالیتش گذراند، بهمراتب شکافها و بحرانهای عمیقتری نسبت به آن چیزی بود که در دهه ٨٠ تحکیم را با افول روبهرو کرد اما تحکیم با آن بحرانهای عمیقتر از هم فرونپاشید.
او با بیان اینکه بحران چپ و راست در تحکیم جدی بود اما تشکیلات اینقدر انسجام، قدرت و خودانگیختی داشت که این بحران را در درون خود هضم کرد، گفت: البته این بحران بهنفع جریان چپ تمام شد که این هم جلوهای از واقعیت جریان دانشجویی و انجمنهای اسلامی در آن زمان بود و هیچ اتفاق ویژهای نیفتاد و کودتایی نشد. شاید بتوان گفت ٩٠ درصد نیروهای دانشجویی در آن زمان گرایش چپ داشتند. بنابراین به شکل طبیعی وقتی رأیگیری در تشکیلات دانشجویی انجام میشد اینها رأی میآوردند، آن هم به شکل تقریبا مطلق و جریان راست در تحکیم عملا در فضای دموکراتیکی که غلبه ٩٠درصدی چپ داشت و تکساحتیبودن به رسمیت شناخته شده بود، نتیجهاش این شد که شکاف بین چپ و راست بهنفع جریان چپ و کاملا مسالمتآمیز حل شد.
سیاسیراد: تحکیم به فعالیت و ساختار جنبشی نزدیک شده بود
در بخش دیگری از این نشست علیرضا سیاسیراد، عضو حزب کارگزاران سازندگی نیز با بیان اینکه دفتر تحکیم تقریبا سه دهه یکی از مهمترین سازمانهای فعال سیاسی در کشور بود، گفت: امکان تحلیل این نهاد اجتماعی بدون توجه به زمینه فعالیت آن قابل انجام نیست و اگر بخواهیم به ویژگی متفاوت دفتر تحکیم با بخش عمدهای از فعالیتهای دانشجویی اشاره کنیم، موضوع شبکهایبودن تحکیم است. این سازمان از معدود سازمانهایی بود که در تمام دانشگاههای کشور اعضایش فعال بودند و از دل ساختار بسیار منظمی آمده بودند و سختترین و پیچیدهترین موضوعاتی که میتوانست سبب فروپاشی این نهاد شود، در دل آن مطالعه میشد و دائما به بازسازی و تغییرات ایدئولوژیک و دگرگونی در کادر اداره کننده و اعضا در طول سه دهه پرداخته شده بود.
او افزود: این ساختار شبکهای و امکانی که برای ارتباط میان دانشگاههای مختلف پدید آمده بود، در پایداری این سازمان نقش حیاتی داشت. چیزی که اساسا فعالیت دفتر تحکیم را از حالت فعالیت یک سازمان به فعالیت و ساختار جنبشی نزدیک کرد و ساختار واقعا تکی در دفتر تحکیم وجود داشت و همه نگرانی ما در دورهای که امکان فروپاشی تحکیم مطرح شده بود، این بود که بازسازی مجدد این ساختار دیگر ممکن نیست. وقتی یک شبکه ملی ارتباط و هماهنگی وجود دارد، ازبینرفتن آن اینطور نیست که شما بتوانید مجددا و بهراحتی چنین چیزی را احیا کنید. لااقل دو دهه تجربه پشت آن قرار داشت.
عضو سابق دفتر تحکیم وحدت تأکید کرد: اگر بخواهم چند عامل اساسی در رسیدن دفتر تحکیم به نقطه اضمحلال تشکیلاتی را بیان کنم، باید بگویم که بخش عمدهای از سازمانهای سیاسی مربوط به خط امام با همه تحولات ایدئولوژیک و سازمانی که داشتهاند، همهشان تقریبا همزمان با تحکیم از میان رفتند. الان نه سازمان مجاهدین انقلاب وجود دارد، نه جبهه مشارکت و کل آن سازمانهای خط امام تجدید ساختار پیدا کردند و در نهادهای جدیدی قرار گرفتهاند و این نشان میدهد که اضمحلال دفتر تحکیم یک فروپاشی از منظر مشکلات درونی نیست بلکه ما با یک مسئله بیرونی مواجه بودیم. ما سال ٦٩ تا ٧٢ با مشکلاتی مواجه بودیم و مرتب تجربه میکردیم که بچهها دور هم جمع میشدند و نمیتوانستند انتخابات را هم برگزار کنند اما تشکل مضمحل نشد تا سال ٧٢ – ٧٣ که دوباره هیئت مرکزی مشخص شد و کارها راه افتاد اما در سال ٨٤ دیگر این امکانپذیر نبود و دلیل مهمش این بود که انشعاب در تحکیم مثل انشعابی بود که بیرون از آن اتفاق افتاد.
او افزود: همانطور که در دهه ٦٠، تحکیم تحتتأثیر گرایش غالب جامعه و دانشگاه، گرایش چپ داشت و نیروهای چپ در اکثریت بودند، در دهه هفتاد هم گرایش اصلاحطلبانه همین وضعیت را داشت و با مشکلاتی که برای جنبش اصلاحات در ایران به وجود آمد و انتظاراتی که دولت آقای خاتمی به هر دلیلی نتوانست پاسخ دهد و انتظارات بیش از ظرفیتهایی که وجود داشت، اوج گرفت و ما با مشکل مواجه شدیم و این دیوار روی همه ما فروریخت و تحکیم هم از این قاعده مستثنا نبود. همه گروههای اصلاحطلب در انتخابات ٨٤ همین وضعیت را داشتند. یک عده از آقای کروبی، یک عده از آقای معین و یک عده از آقای هاشمی حمایت کردند و کل بدنه منسجمی که قبل از این بهطور منسجم در انتخابات میآمدند و هماهنگ بودند انگار دعوایشان شد؛ علت هم این بود که در بیرون به دیوار خورده بودیم.
سیاسیراد با بیان اینکه دفتر تحکیم بهدلیل ساختار سازمانی و تجربهها و سنتهای تشکیلاتی، اگر بادهای مخالف با این شدت وزیدن نمیگرفت تا سالهای سال دوام میآورد، گفت: چون مکانیزمهای حل اختلاف و مکانیسمهای تصمیمگیریاش فعال بود، سیستم هدایتش دموکراتیک بود، امکان چرخش نخبگان در آن بهراحتی فراهم بود و اصلا مشکل داخلی نداشت که فروبپاشد. مسئله، مسئله جمعبندی جریان رقیب از پایگاه اصلاحطلبان بود و اینکه این پایگاه نباید در فضای سیاسی حضور داشته باشد، مهمترین پایگاه آنان هم دانشگاه بود. آن زمان رسانههای ارتباطجمعی مثل امروز وجود نداشت و دانشگاه در این زمینه نقش استراتژیکی را ایفا میکرد. با قدرتگرفتن این نگرش، اولین جایی که باید تکلیفش روشن میشد، دانشگاه بود.
عضو سابق دفتر تحکیم گفت: برخی نیروهایی که در تمام دهه ٦٠ و ٧٠ از حفظ ساختار شبکهای تحکیم در دانشگاهها بهطورکلی و با همه اختلافاتی که با تحکیم داشت، استقبال میکردند، در دهه ٨٠ جمعبندی دیگری داشتند. بنابراین به نظرم میرسد که بازخوانی تجربه تحکیم برای نیروهای جدیدی که میخواهند در دانشگاهها کار سیاسی کنند، واجد یک پیام مهم است؛ علت فروپاشی دفتر تحکیم این بود که یک تشکیلات دانشجویی در قامت یک حزب سیاسی عمل میکرد و نمیتوانست دوام بیاورد. نمیتوانستیم بهعنوان یک نیروی سیاسی آماتور از مجلس دوم تا مجلس ششم و شورای شهر دوم لیست بدهیم اما این کار را کردیم و هیچکس نمیپرسید که شما بهعنوان یک دانشجو، چه امکانی دارید که در سطح شهر تهران مثلا به پول آن زمان، چند ١٠ میلیون تومان بیلبورد بزنید و این پول را از کجا میآورید؟
باقری: تحکیم بار فقدان تحزب را به دوش میکشید
در ادامه این نشست علی باقری در واکنش به سخنان سیاسیراد تأکید کرد: اینکه تحکیم در دهه ٦٠ در انتخابات فهرست میداد و کسی معترضش نشده بود یا اینکه پول از کجا آورده بود، برمیگردد به اینکه تحکیم در انتخابات مجلس دوم و سوم فهرست داد و شاید یکی از عوامل تشکیل مجمع روحانیون مبارز شد؛ چون درواقع بار فقدان تحزب در جامعه ما را به دوش میکشید. تحکیم یک رسالت برزمینمانده در جامعهای را که به سمت انسداد و یکدستسازی فعالیت سیاسی رفته بود، با برگزیدن نقش نایب فاعل احزابی که در شرایط جنگ در جامعه غایب بودند، انجام داد که اتفاقا یکی از درخشانترین تأثیرگذاریهایش بود.
او ادامه داد: این را که افول دفتر تحکیم همزمان با افول دیدگاه خط امامی در عرصه سیاسی بود، هم نمیتوانم قبول کنم؛ چراکه اولا انشعاب و دوپارهشدن تحکیم در اسفند ٨٠ انجام شد؛ اما سایر تشکلهای خط امامی ما همچنان پابرجا بودند. سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی تعطیل شد و تعطیلی آن حاصل بنبست تشکیلاتی یا ایدئولوژیک نبود. من افول تحکیم را یکسره به عوامل درونی محدود نمیکنم. من معتقدم افول تحکیم حاصل دو جریان کلی موازی بود، یک جریان بیرونی که به این جمعبندی رسیده بود که لابد دفتر تحکیم بهعنوان یک جریان تأثیرگذار و دارای قدرت بسیج مردمی و با سابقه ممتاز نباید ادامه حیات داشته باشد؛ اما این فشارها در سالهای دهه ٧٠ هم بود. ما مقطعی داشتیم که بعد از رویکارآمدن مجلس چهارم آن قدر فشار زیاد بود که کسی نمیآمد کاندیدای شورای مرکزی شود، بهزور میآمدیم و یک جمع چهار، پنجنفرهای را تشکیل میدادیم تا این پرچم روی زمین نماند. حتی گاهی آن جمع محدود هم که شکل میگرفت، جلسات شورای مرکزی را در خانه تشکیل میدادیم و خیلی از اعضا به ساختمان مرکزی دفتر نمیآمدند. من عواملی درونی را هم در کنار عوامل بیرونی در افول تحکیم مقصر میدانم.
سیاسیراد: برای حذف تحکیم توافق کردند
در ادامه سیاسیراد نیز در واکنش به سخنان باقری گفت: وقتی از افول جریانات خط امام میگویم، باید به این نکته توجه داشته باشیم که کل جریان اصلاحات از پایان دهه ٧٠ با بحران دستاورد روبهروست. این را نمیتوانیم انکار بکنیم. ما در انتخابات شورای دوم در سال ٨٢ که شاید آزادترین انتخابات از زمان مشروطه تا آن دوره بود، در تهران ٤٠ هزار رأی آوردیم؛ بنابراین وقتی پروژه ملی در سطح اصلاحات با بحران دستاورد مواجه میشود، بهطور اتوماتیک سؤال ایجاد میکند. آنچه از ویژگیهای دفتر تحکیم وحدت مثل روحیه انقلابی و ایدئولوژیک و ضدآمریکاییبودن مطرح شد، در دهه ٧٠ کجایند؟ چرا نیستند؟
او ادامه داد: اگر دفتر تحکیم از اواخر دهه ٦٠ دوام آورد، به این دلیل بود که بخش عمدهای از نیروهای درون حاکمیت جمهوری اسلامی تمامقد ایستاده بودند که ما را نگه دارند و در دهه ٧٠ هم بخش عمدهای از نیروی سیاسی حاکم در جمهوری اسلامی ایستاده بود که تحکیم به فروپاشی نرسد؛ اما اواخر دهه ٧٠ و اوایل دهه ٨٠ توهمی به وجود آمد که اصلاحات برگشتناپذیر است و اینکه ما ٢٠ هزار عضو در سرتاسر کشور داریم و در دانشگاهها میتوانیم عضوگیری کنیم و دفاتر حزبیمان را راهاندازی کنیم. پس به وجود دفتر تحکیم نیازی نداریم. در شرایط فقدان حمایت آن نیروی سیاسی که هزینه اصلی سوءمدیریتش و تدبیرش در هدایت جریان اصلاحات را بچههای دانشگاه دادند، رفت و برای حذف تحکیم توافق کرد. عضو سابق دفتر تحکیم وحدت تأکید کرد: در درون تحکیم هم مشکلاتی وجود داشت که منکر آن نیستم. ما در انتخابات مجلس ششم التماس کردیم که بچهها فهرست ندهند. شعار برگشت به دانشگاه را چرا مطرح کردیم؟ به دلیل اینکه بیرون از دانشگاه مزیتی نداشتیم. معلوم است که حضور دانشجوی دو سال کارسیاسیکرده در شورای مرکزی نیروهای خط امام کنار ١٦ گروه سیاسی حرفهای بلاموضوع است و خندهدار. شما الان از اعضای ادوار تحکیم سؤال کنید، همه از دست احزاب شاکی هستند، میگویند احزاب ما را دور زدند، ما پیادهنظام احزاب شدیم. انگار قرار بوده که احزاب پیادهنظام اینها بشوند، انگار قرار بوده اینها احزاب را مدیریت کنند و احزاب دنبال اینها راه بیفتند و بروند. کجای دنیا ممکن است که یک نیروی سیاسی حرفهای را یک نیروی آماتور اداره کند؟ او در ادامه سخنانش گفت: از نظر من فعالان دفتر تحکیم وحدت در سه دهه گذشته بخشی از یک نیروی سیاسی جدی درون جمهوری اسلامی بوده که به میزانی که آنان موفقیت پیدا کردند، این نیرو هم در دانشگاهها فعال بوده است و به میزانی که آنان حذف شدهاند، اینها هم آسیب دیدهاند.
سلیمانی: فهرستدادن را امام برای ما ایجاد کرد
در بخش دیگری از این نشست داود سلیمانی با تأکید بر اینکه اگر استراتژی تحکیم در دورهای عدالتطلبی، صدور انقلاب و تقویت جنبشهای آزادیبخش بود، معنیاش این نیست که اگر این استراتژی عوض میشود، خط امام هم فراموش میشود، گفت: آنجایی که در زمان انتخابات آیتالله محفوظی بهعنوان نماینده آیتالله منتظری در برابر بچههای ما جبهه گرفت که شما چرا باید دنبال فهرست بروید و بهتر است معیارها را به مردم بدهید...
حاجاحمدآقا هم این موضوع را به گوش امام رساند، امام هم گفتند بروید فهرست دهید و بعد در سخنرانی مشهوری گفتند عدهای در گذشته میخواستند ٥٠٠ نفر مجتهد را محدود کنند و اجازه دخالت آنان در سیاست را ندهند و امروز عدهای میخواهند اجازه دخالت ٥٠٠ هزار دانشجو در سیاست را ندهند. از آن زمان بود که ما در برابر جامعه روحانیت لیست دادیم و این را خود امام برای ما ایجاد کرد.
عضو سابق دفتر تحکیم وحدت یادآور شد: یک روز از آقای خاتمی که در شرایط برگزاری یا عدم برگزاری انتخابات بودند، خواستم که به دیدارشان بروم. ایشان وقت داد که ٩ صبح تا ١٠ جلسه بگذاریم. ما رفتیم و جلسه تا ساعت ١٢ طول کشید. ایشان در آن جلسه درددل کرد و نامه انجمن اسلامی امیرکبیر را به من نشان داد و گفت آرم انجمن اسلامی را دارد، اما زیرش را بخوان. خواندم و دیدم کاملا لائیک است. پس باید افول و فروپاشی را فرایندی دید. اینها یکباره اتفاق نمیافتد. ضمن اینکه عوامل درونی و بیرونی را با هم داشته است.
در ادامه این نشست، سیاسیراد در واکنش به سخنان سلیمانی گفت: من نمیگویم فشار بیرونی تحکیم را مضمحل کرد؛ میگویم یک جمعبندی در ساختار به وجود آمد که ادامه تحکیم وحدت یک خطر استراتژیک است و باید تمام شود و این فرق میکند با این موضوع که تحکیم در دورهای مخالفانی داشته که به آن فشار میآوردند. در واکنش به بحران دستاورد اصلاحات، دو جریان در تحکیم دو پاسخ به آن میدهند و مسئله، مسئله نمازخواندن دو دانشجو نبود؛ مسئله بر سر این بود که یکسری از بچهها میگفتند موضوعی که به وجود آمده ناشی از ناکارآمدی اصلاحات و ناکامی آقای خاتمی در حل مشکلاتی است که برایش درست میشود. اصلاحات به بنبست خورده بود. نقشی را که آقای خاتمی امروز پذیرفته است، آن روز نمیپذیرفت و میگفت من رئیسجمهورم، نمیتوانم رهبر جریان اصلاحات باشم. ما در سطح رهبری اصلاحات با مشکل مواجه شدیم و بدنه هم آمدند و پیشنهادات خود را ارائه کردند؛ یکی گفت فشار را بالاتر ببریم؛ یعنی از خاتمی عبور کنیم و یکی هم میگفت نه، شما تندروی کردید و رابطه ما را مخدوش کردید، بنابراین باید چانهزنی را بازسازی کنیم و هر دو هم به دیوار خورد و هیچکدام جواب نداد.
باقری: بعد از ٧٦ یک عوامزدگی مدرن در تحکیم شکل گرفت
در بخش پایانی این نشست، سلیمانی خطاب به سیاسیراد گفت: تحکیم وقتی گفت عبور از خاتمی، فقط یک شعار نبود. این یک تئوری و تفکر پشتش است. همانموقع به دوستان میگفتم راهی که دارید میروید به بیراهه است. ما جز استراتژی اصلاحات راهی نداشتیم. ما جز اصلاحات راهی نداشتیم، اما اینکه فکر کنیم همیشه اصلاحات باید یک راه را برود اشتباه است.
در پایان نیز باقری با بیان اینکه افول زمانی ایجاد شد که زمان گشایش و رونق برای جناح ما بود، گفت: در تحکیم بعد از سال ٧٦ توهمی ایجاد شد که میتواند همه ٢٠ میلیون رأی خاتمی را نمایندگی کند. تحکیم را هوا برداشت و بهگونهای عمل کرد که بستری ایجاد کرد برای همه گروههایی که به نحوی در برابر دولت پیش از خاتمی بودند. یک عوامزدگی مدرن در تحکیم بعد از ٧٦ شکل گرفت و نهتنها نیروهای غیرمسلمان در تحکیم حضور پیدا میکردند، بلکه از حضور آنان، دفاع هم میشد، اما تحکیم، اتحادیه انجمنهای اسلامی بود، نه اتحادیه انجمنهای لائیک! او افزود: همه مواردی مانند عدالتمحوری یا آزادیمحوری، حمایت از خاتمی یا حمایتنکردن از او در تحکیم میگنجد، اما دینگریزی نه! سرنوشتی که برای تحکیم شکل گرفت، سرنوشتی محتوم بود. ربطی به بهبنبسترسیدن اصلاحات یا فشار بیرونی نداشت. پیش از این هم تحکیم در جریان عزل آیتالله منتظری بحرانهایی را از سر گذراند، اما مشکل این است که آقای سیاسیراد یا این موارد را نمیداند یا فکر میکند که آنها بحران نیستند. این نیست که فقط این مشکلات را در زمان آقای خاتمی داشته باشیم. باقری در پایان تأکید کرد: من البته با آقای سیاسیراد همراه هستم که میگویند احزاب اصلاحطلب جزء عوامل فروپاشی تحکیم وحدت هستند، اما از این زاویه با آنان مخالفم که چرا نرفتند و شاخه دانشجویی خود را راهاندازی نکردند تا مروج یارکشی در تحکیم نشوند، اما همه اینها میتوانست فروپاشی را به تأخیر بيندازد و انجمن اسلامی دانشجویان محل رفتوآمد کسانی بود که به دین اعتقاد نداشتند و این عامل اصلی بود.
حاجاحمدآقا هم این موضوع را به گوش امام رساند، امام هم گفتند بروید فهرست دهید و بعد در سخنرانی مشهوری گفتند عدهای در گذشته میخواستند ٥٠٠ نفر مجتهد را محدود کنند و اجازه دخالت آنان در سیاست را ندهند و امروز عدهای میخواهند اجازه دخالت ٥٠٠ هزار دانشجو در سیاست را ندهند. از آن زمان بود که ما در برابر جامعه روحانیت لیست دادیم و این را خود امام برای ما ایجاد کرد.
عضو سابق دفتر تحکیم وحدت یادآور شد: یک روز از آقای خاتمی که در شرایط برگزاری یا عدم برگزاری انتخابات بودند، خواستم که به دیدارشان بروم. ایشان وقت داد که ٩ صبح تا ١٠ جلسه بگذاریم. ما رفتیم و جلسه تا ساعت ١٢ طول کشید. ایشان در آن جلسه درددل کرد و نامه انجمن اسلامی امیرکبیر را به من نشان داد و گفت آرم انجمن اسلامی را دارد، اما زیرش را بخوان. خواندم و دیدم کاملا لائیک است. پس باید افول و فروپاشی را فرایندی دید. اینها یکباره اتفاق نمیافتد. ضمن اینکه عوامل درونی و بیرونی را با هم داشته است.
در ادامه این نشست، سیاسیراد در واکنش به سخنان سلیمانی گفت: من نمیگویم فشار بیرونی تحکیم را مضمحل کرد؛ میگویم یک جمعبندی در ساختار به وجود آمد که ادامه تحکیم وحدت یک خطر استراتژیک است و باید تمام شود و این فرق میکند با این موضوع که تحکیم در دورهای مخالفانی داشته که به آن فشار میآوردند. در واکنش به بحران دستاورد اصلاحات، دو جریان در تحکیم دو پاسخ به آن میدهند و مسئله، مسئله نمازخواندن دو دانشجو نبود؛ مسئله بر سر این بود که یکسری از بچهها میگفتند موضوعی که به وجود آمده ناشی از ناکارآمدی اصلاحات و ناکامی آقای خاتمی در حل مشکلاتی است که برایش درست میشود. اصلاحات به بنبست خورده بود. نقشی را که آقای خاتمی امروز پذیرفته است، آن روز نمیپذیرفت و میگفت من رئیسجمهورم، نمیتوانم رهبر جریان اصلاحات باشم. ما در سطح رهبری اصلاحات با مشکل مواجه شدیم و بدنه هم آمدند و پیشنهادات خود را ارائه کردند؛ یکی گفت فشار را بالاتر ببریم؛ یعنی از خاتمی عبور کنیم و یکی هم میگفت نه، شما تندروی کردید و رابطه ما را مخدوش کردید، بنابراین باید چانهزنی را بازسازی کنیم و هر دو هم به دیوار خورد و هیچکدام جواب نداد.
باقری: بعد از ٧٦ یک عوامزدگی مدرن در تحکیم شکل گرفت
در بخش پایانی این نشست، سلیمانی خطاب به سیاسیراد گفت: تحکیم وقتی گفت عبور از خاتمی، فقط یک شعار نبود. این یک تئوری و تفکر پشتش است. همانموقع به دوستان میگفتم راهی که دارید میروید به بیراهه است. ما جز استراتژی اصلاحات راهی نداشتیم. ما جز اصلاحات راهی نداشتیم، اما اینکه فکر کنیم همیشه اصلاحات باید یک راه را برود اشتباه است.
در پایان نیز باقری با بیان اینکه افول زمانی ایجاد شد که زمان گشایش و رونق برای جناح ما بود، گفت: در تحکیم بعد از سال ٧٦ توهمی ایجاد شد که میتواند همه ٢٠ میلیون رأی خاتمی را نمایندگی کند. تحکیم را هوا برداشت و بهگونهای عمل کرد که بستری ایجاد کرد برای همه گروههایی که به نحوی در برابر دولت پیش از خاتمی بودند. یک عوامزدگی مدرن در تحکیم بعد از ٧٦ شکل گرفت و نهتنها نیروهای غیرمسلمان در تحکیم حضور پیدا میکردند، بلکه از حضور آنان، دفاع هم میشد، اما تحکیم، اتحادیه انجمنهای اسلامی بود، نه اتحادیه انجمنهای لائیک! او افزود: همه مواردی مانند عدالتمحوری یا آزادیمحوری، حمایت از خاتمی یا حمایتنکردن از او در تحکیم میگنجد، اما دینگریزی نه! سرنوشتی که برای تحکیم شکل گرفت، سرنوشتی محتوم بود. ربطی به بهبنبسترسیدن اصلاحات یا فشار بیرونی نداشت. پیش از این هم تحکیم در جریان عزل آیتالله منتظری بحرانهایی را از سر گذراند، اما مشکل این است که آقای سیاسیراد یا این موارد را نمیداند یا فکر میکند که آنها بحران نیستند. این نیست که فقط این مشکلات را در زمان آقای خاتمی داشته باشیم. باقری در پایان تأکید کرد: من البته با آقای سیاسیراد همراه هستم که میگویند احزاب اصلاحطلب جزء عوامل فروپاشی تحکیم وحدت هستند، اما از این زاویه با آنان مخالفم که چرا نرفتند و شاخه دانشجویی خود را راهاندازی نکردند تا مروج یارکشی در تحکیم نشوند، اما همه اینها میتوانست فروپاشی را به تأخیر بيندازد و انجمن اسلامی دانشجویان محل رفتوآمد کسانی بود که به دین اعتقاد نداشتند و این عامل اصلی بود.
افزودن نظر جدید