- کد مطلب : 11190 |
- تاریخ انتشار : 22 تیر, 1395 - 08:50 |
- ارسال با پست الکترونیکی
متولی حوزه رسانهای دولت تغییر کند
چون دولت به یک واقعیتی برخورد کرد که دیگر نمیتواند آن را کتمان کند.علاوه بر این رسانههای دولت نیز پله، پله با این ضعف مواجه شدند. بهطوری که در بین خبرها دیدم که خبرگزاری رسمی دولت، در رتبهبندیهای رسمی رتبه 72 را بین خبرگزاریها و سایتهای رسمی کشور دارد. این فاجعه رسانهای برای دولت است. مسئله دوم هم اینکه فضای رسانهای که این فیشهای حقوقی شکل گرفت، خود به خود، رویکرد اجتماعی و توقع اجتماعی را از دو.لت بالا برد و دولت احساس خطر جدی کرد.
فکر میکنید که این یک سال منتهی به عمر دولت یازدهم، چقدر تغییرات در سطح تیم رسانهای مفید است؟چون برخی هم از این تغییرات و انتقادها تعبیر عملکرد انتخاباتی دارند.
هر وجههای پیدا کند، دولت باید از این توهم بیرون آید که هر تغییری را در راستای انتخابات باید انجام دهد. هر برداشتی هم از بیرون شود که این تغییرات انتخاباتی است یا نیست، دولت باید جلوی ضرر را بگیرد. بالاخره تغییر واقعیتی است که هم مردم و هم نخبگان انتظار دارند. دولت باید بداند که برخی اعضای کابینه ضعیف عمل کردند و برخی مدیران دستگاههای وزارتخانهای، مدیران استانی و شهری هم به عنوان میراث از دولت قبل باقیماندهاند که معلوم نیست که بتوانند وفاداری خود را در انتخابات 96 حفظ کنند. بنابراین این یک اتفاقی است که باید به دور از رو دربایستی دولت انجام دهد.
از عملکرد رسانهای تیم دولت یازدهم اینطور برداشت میشود که این تیم با دولت هماهنگی لازم را ندارد؛ به نظر شما چرا دولت، تیم رسانه ای را انتخاب کرد که حتی بعضاً با تفکراتش مرزبندی هم دارند؟
حوزه رسانهای در هر دولتی، حوزه پر ریسک و هزینهای است. لذا کسانی که مسئولیت این جایگاه و یا جایگاههایی در این راستا مثل سخنگویی دولت و ریاست دفتر ریاست جمهوری را قبول میکنند، باید کسانی باشند که ضمن اینکه همسو با دولت، باید هزینه پرداز هم باشند. هر این خاصیتها را به طور کلی در این جایگاه ندیدیم.
تاکنون اینطور بوده است که تیمهای رسانهای هر دولتی معرف عملکرد دولتها بوده است. فکر نمیکنید که بخشی از ضعفها به خاطر عدم هماهنگی با دولت در انعکاس اقدامات دولت، ضربه زیادی به روحانی و دولتش وارد کرد؟
انعکاس باید اعتماد عمومی را هم جلب کند چون تیم رسانه ای دولت، سخنگوی دولت و بلندگوی دولت است و صرفاً جنبه تبلیغات ندارد. باید امانتداری از ناحیه اجتماعی را هم حفظ کند و اگر دولت جایی دولت به ضرر مردم کاری و یا خطایی کرد، بتواند آنچنان فضای اجتماعی را مدیریت کند که دولت را وادار به یک عکسالعمل و تصمیم به نفع مردم کند. چراکه دولت مدعی است که برای مردم کار میکند.
به نظر شما چقدر این تیم رسانهای توانست اعتمادسازیهای لازم را انجام دهد؟
2 نکته است اینکه روابط عمومی و حوزه رسانهای مورد جداست. یعنی رسانه کاری فراتر از کار روابط عمومی انجام میدهد. حوزه رسانهای این است که علاوه بر اینک علاوه بر اینکه کارهای دولت را مدیریت میکند، باید بتواند آنچه رخ داده هم تشریح کند. یعنی اینکه تیم رسانهای باید بتواند که آنچه دولت مدعی است بهعنوان ویرانه تحویل گرفته است را برای مردم تشریح کند. البته که این کار هزینهبردار است و تا الان شاید از سوی تیم رسانهای این هزینه پرداخت نشده است. روحانی نمیتواند این مسائل را مطرح کند و لذا حوزه رسانهای دولت باید تقسیم کار کند و حوزه افکار عمومی را در مورد واقعیتهای دولت قبل بیان کند.
فکر میکنید که تیم رسانهای دولت ازاینپس باید چه خطی را دنبال کنند و به نوعی چه تغییر رویکردی باید در عملکرد این تیم انجام شود؟
حوزه رسانه ای دولت اگر متولی آن تغییر کند و یک رسانه شناس و مشرف به اوضاع هشت سال قبل از 92 منصوب شود، میتواند بخشهای دیگر رسانه دولت را هم تحت تأثیر قرار دهد و به تغییر و تحول بیانجامد. اگر این تغییر انجام شود، قطعاً خط و مشی رسانهای دولت روی ریل خواهد افتاد و بخشی از آنچه مردم و نخبگان در حوزه اطلاعرسانی انتظار داشتهاند، اتفاق خواهد افتاد. یعنی مردم هم از آنچه در دولت قبل اتفاق افتاده، خبر دار میشوند و هم از اینکه آنچه این دولت تا کنون انجام داده است، مطلع میشوند.شض
افزودن نظر جدید