- کد مطلب : 8782 |
- تاریخ انتشار : 30 مرداد, 1394 - 00:10 |
- ارسال با پست الکترونیکی
مرتضی حاجی: اصلاحطلبان دولت تدبير و اميد را مولود مديريت و تدبير خود ميدانند
به گزارش امید،در ادامه متن گفتوگوي «آرمان» با مرتضي حاجي وزير آموزش و پرورش در دولت اصلاحات را از نظر ميگذرانيد:
يكي از شعارهاي مهم آقاي روحاني در دوران انتخابات رياستجمهوري تقويت نهادهاي مدني و ايجاد فضاي باز سياسي بود. در شرايط كنوني كه پرونده هستهاي به نتيجه مطلوب رسيده آقاي روحاني براي تحقق شعارهاي مدني خود چه اقداماتي بايد انجام دهد؟
توافق هستهاي يك دستاورد بسيار بزرگ براي ملت و دولت ايران بود. تيم مذاكرهكننده ايران در طول دوران مذاكرات با آگاهي، صبوري و جديت موفق شد پرونده هستهاي ايران را كه يكي از مهمترين مشكلات دهههاي اخير ايران بود به نتيجه مطلوب برساند. در نتيجه بايد از اين تيم و همچنين آقاي روحاني كه مسبب اصلي اين قضيه بودند تقدير و تشكر كرد. به نتيجه رسيدن پرونده هستهاي ايران موجي از اميد را در دل مردم به وجود آورده است. اين دستاورد مهم بر جنبههاي مختلف زندگي مردم اعم از سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي در آينده تاثير مثبت خواهد گذاشت و سبب ميشود حركت دولت تدبير و اميد براي پاسخگويي به مطالبات مردم جديتر و قويتر شود. در شرايط كنوني انتظارات مردم از دولت آقاي روحاني بالاتر رفته و در آينده مردم توقعات بيشتري از دولت خواهند داشت. آقاي روحاني در ابتداي دوران رياست جمهموري خود در يك جمله عنوان كردند«چرخ سانتريفيوژ بايد بچرخد اما چرخ زندگي مردم هم بايد بچرخد». اين سخن نشاندهنده اهميت وضعيت معيشتي مردم براي دولت تدبير و اميد است. در شرايط كنوني مردم از دولت انتظار دارند تمام تلاش خود را براي برآورده كردن مطالبات اقتصادي جامعه به كار بگيرد. مساله ديگري كه بايد در اولويت آقاي روحاني پس از توافق هستهاي قرار بگيرد، تقويت نهادهاي مدني است. يكي از مهمترين مطالبات اصلاحطلبان از دولت بهبود وضعيت سياسي بوده است. به نظر من آقاي روحاني به همان صورت كه يك تيم براي حل مشكلات پرونده هستهاي مشخص كردند تا اين پرونده به نتيجه مطلوب برسد بايد يك تيم را نيز براي رسيدگي به مطالبات مدني و سياسي جامعه تشكيل بدهند تا دغدغههاي مردم در اين زمينه نيز مرتفع شود.
پس از توافق هستهاي موجي از اميد در دل مردم به وجود آمده است. به نظر شما توافق هستهاي ميتواند كليد ورود اصلاحطلبان به عنوان جريان اصلي حامي دولت آقاي روحاني به مجلس آينده باشد؟
اصلاحطلبان هيچگاه از دولت جدا نبودهاند و دولت تدبير و اميد را مولود مديريت و تدبير خود در انتخابات رياستجمهوري ميدانند. به همين دليل اصلاحطلبان بر اين باور هستند كه موفقيت دولت آقاي روحاني به منزله موفقيت همه مردم و از جمله اصلاحطلبان است. اصلاحطلبان به دنبال اين هستند كه در انتخابات مجلس به موفقيت برسند و مجلسي را در آينده تشكيل بدهند كه با ديدگاههاي دولت نزديكي بيشتري داشته باشد و دولت را در اجراي برنامههاي خود ياري رساند. بنابراين توافق هستهاي ميتواند به عنوان بخشي از كارنامه مشترك اصلاحطلبان و دولت آقاي روحاني به شمار رود كه در انتخابات آينده بر آراي انتخابكنندگان تاثير مثبتي بگذارد.
در دو سال گذشته آقاي روحاني از سوي تندروها مورد انتقاد قرار گرفته است. به همين دليل چهرههاي اصلاحطلب براي اينكه با آنها در يك جبهه قرار نگيرند از انتقادات صريح نسبت به دولت آقاي روحاني پرهيز كردند. به نظر شما در شرايطي كه دولت وارد سال سوم عمر خود شده است زمان آن فرا نرسيده كه چهرههاي سياسي بيپرده و به صورت شفاف با آقاي روحاني سخن بگويند؟
در شرايط كنوني دولت آقاي روحاني در دوران اوج و بلوغ خود قرار گرفته است. به همين دليل دولت در بهترين شرايط براي پاسخگويي به مطالبات مردم است. دليل اينكه اصلاحطلبان در دو سال گذشته از دولت انتقاد نكردند اين بود كه دولت درگير يك پرونده بسيار مهم و سرنوشتساز بينالمللي بود و بيشتر تمركز دولت روي آن معطوف شده بود. در نتيجه اصلاحطلبان از بيان بسياري از نقاط ضعفي كه در دوسال گذشته مشاهده كردند به دليل اهميت پرونده هستهاي ايران چشمپوشي كردند و انتقادات خود را بيان نكردند. اين مساله كه برخي از گروههاي تندرو تلاش ميكنند دستاوردهاي دولت را منفي جلوه بدهند يا به دولت انتقاد ميكنند يكي از ويژگيهاي جامعه آزاد است و نميتوان مانع از اين انتقادات به دولت شد. ما توقع داريم اين عده با در نظرگرفتن مصالح عمومي و منافع ملي منصفانهتر به مسائل كشور نگاه كنند و از تخريبهايي كه با اهداف جناحي صورت ميگيرد خودداري كنند. از سوي ديگر از دولت نيز توقع داريم با سعه صدر و تعامل مثبت با جريانهاي سياسي مانع از انتقادات جريانهاي سياسي نشود و فضا را براي نقد دلسوزانه و منصفانه باز بگذارد. نكته ديگر اينكه هر دولتي همواره با نقاط ضعف و قوتي همراه بوده و هيچ دولتي از اين قاعده كلي مستثنا نيست. حمايت اصلاحطلبان از دولت آقاي روحاني نيز به صورت يك طرفه و كوركورانه نيست و اصلاحطلبان نقاط قوت و ضعف دولت را با هم مورد بررسي وتحليل خود قرار ميدهند. با اين وجود بنده معتقدم اصلاحطلباني كه نقاط ضعفي در عملكرد دولت مشاهده كردند اما خويشتنداري كردند و انتقادات خود را بيان نكردند اقدام قابل تحسيني انجام دادند كه قابل تقدير است. شرايط آقاي روحاني و دولت وي به شكلي نيست كه بتوان دولت را درگير مسائل حاشيهاي و جرياني كرد. هماكنون دولت در چند جبهه بسيار مهم و بزرگ درگير است و مطالبات مردم در اين زمينهها از دولت بسيار زياد است. در نتيجه نميتوان بيمهابا و بدون دليل به دولت هجمه وارد كرد. كساني كه بدون در نظر گرفتن اين شرايط تلاش ميكنند دولت را تحت فشار قرار بدهند بدون در نظر گرفتن منافع ملي و مصالح عمومي اين كار را انجام ميدهند كه صحيح نيست. آقاي روحاني بارها اعلام كردهاند كه از انتقاد مشفقانه و دلسوزانه استقبال ميكنند. نقطه ضعفي كه من در دولت در طول دوسال گذشته مشاهده كردم اين بود كه دولت بايد رسيدگي به معيشت مردم را در اولويت اول خود قرار ميداد و نبايد اين مساله را به حل پرونده هستهاي ايران گره ميزد. بسياري از مردم وضعيت معيشتي مطلوبي ندارند. به همين دليل از دولت آقاي روحاني انتظار دارند هر چه سريعتر به اين مساله رسيدگي كند و وضعيت اقتصادي را بهبود ببخشد. بسياري از خانوادهها با مشكل تورم، گراني و بيكاري فرزندان خود مواجه هستند كه حل كردن اين مشكلات نيازمند عزم جدي دولت آقاي روحاني است. با اين وجود قاطبه اصلي جريان اصلاحات از دولت آقاي روحاني رضايت نسبي دارند و اميدوارند آقاي روحاني بتواند هرچه سريعتر مشكلات معيشتي مردم را حل كند.
برخي معتقدند آقاي روحاني در دولت تنهاست و برخي از مديران در عرصه عمل با وي همراهي نميكنند. عدم همراهي اين مديران، دولت را با چه چالشهايي مواجه ميكند؟
من معتقدم آقاي روحاني به اندازهاي شجاعت دارند كه در مقابل خواستههاي غيرمنطقي ايستادگي كنند. اين نكته كه برخي از مديران به آقاي روحاني تحميل شده است، نميتواند صحيح باشد؛ چرا كه سابقه آقاي روحاني در مسئوليتهاي مختلف نشان داده كه ايشان همواره داراي ديدگاههاي مستقل و منطقي هستند و حاضر نيستند به درخواستهاي غيرمنطقي به هر شكل آن پاسخ مثبت دهند. محافظهكاري برخي از وزرا و حالت تدافعي كه نسبت به تندروها اتخاذ كردهاند نيز به آقاي روحاني ارتباط ندارد و بيشتر به روش مديريتي و شخصيت آنها بستگي دارد. طبق قانون اساسي هر كدام از وزرا و مديران دولت بايد نسبت به مسئوليتي كه برعهده دارند به مطالبات مردم پاسخگو باشند. شايد برخي گمان كنند به هر حال عملكرد هر كدام از وزرا در عملكرد كلي دولت تاثيرگذار است اما بايد به اين نكته نيز توجه كرد كه عملكرد هر كدام از وزرا به صورت مستقل در افكار عمومي و رسانهها مورد تحليل و بررسي قرار ميگيرد و كسي كه مسئوليت قبول كرده نميتواند به راحتي از زير بار مسئوليت فرار كند. من معتقدم برخي از مديران دولت آقاي روحاني با چالش محافظهكاري مواجه شدهاند.
سخنگوي جامعه روحانيت مبارز از«حذف ليدر» در جريان اصلاحطلبي براي انتخابات مجلس استقبال كرده است. چرا اصولگرايان به دنبال حذف ليدر هستند؟نقش ليدري در جريان اصلاحطلبي را در انتخابات چگونه ارزيابي ميكنيد؟
برخي شخصيتها در بين مردم داراي جايگاه ويژه هستند و فراموش نميشوند. براساس قانون اساسي هيچ شهروندي را نميتوان از حقوق شهروندي خود در مسائل اجتماعي و سياسي از حقوق خود محروم كرد در كارزار انتخاباتي نيز نميتوان شخصيتهاي تاثيرگذار را از صحنه رقابتها دور كرد. اصولگرايان نيز بايد به اين نكته توجه داشته باشند كه با حذف ليدر و دامن زدن به چنين مسائلي نميتوانند نظر مردم را نسبت به خود تغيير دهند. مردم همين كه تشخيص بدهند نظر ليدر اصلاحطلبي به كدام سمت است و از چه فضايي حمايت ميكند تا حدود زيادي تكليف خود را در انتخابات متوجه ميشوند و به آن عمل ميكنند.
بهترين راهكار براي حضور پرقدرت اصلاحطلبان در انتخابات مجلس دهم چيست؟
من در اين زمينه تنها ميتوانم نظرات شخصي خود را عنوان كنم و داعيه اين را ندارم كه از طرف يك جريان يا تفكر سخن ميگويم. به نظر من با توجه به برنامههايي كه آقاي روحاني در زمان تبليغات انتخاباتي خود عنوان كرده و مورد قبول اكثريت مردم قرار گرفته، طبيعي است كه بايدسازو كاري براي تحقق وعدههاي رئيسجمهور فراهم شود. امسال سال «همدلي و همزباني دولت و ملت» نامگذاري شده است كه اين مساله ميتواند نويد بخش همگرايي بيشتر بين مردم و دولت باشد. نمايندگان مجلس نماينده مردم هستند. به همين دليل هنگامي كه قرار است دولت و ملت با يكديگر همزباني و همدلي داشته باشند بايد نمايندگان ملت نيز تلاش كنند با سياستهاي دولت هماهنگ و «يك صدا» باشند. به همين دليل راهبرد مهم و حياتي كه بايد مورد توجه قرار بگيرد تشكيل مجلسي است كه به اين همدلي و همزباني پايبند باشد. به صورت طبيعي مشخصه اصلي چنين مجلسي فاصله گرفتن از افراط گرايان و تندرويهاي سياسي است. تندروها علاوه بر اينكه فضاي مجلس را به هم ميزنند كه سبب ناديده گرفته شدن مطالبات مردم است مانع مهمي هم در جهت تحقق شعار «همدلي و همزباني دولت و ملت» به شمار ميروند. به همين دليل مهمترين راهبرد انتخابات مجلس آينده بايد مبتني بر«نه» گفتن به تندروها و عناصر آنها باشد. مجلس آينده بايد به شكلهاي مختلف حامي و پشتيبان سياستهاي دولت باشد تا برنامههای اجرایی کند نشده و در راستای رفع نیازها و ملزومات مردم و پیشبرد مسائل اساسی حیات اجتماعی حرکت کند.
نظر شما درباره ائتلاف اصلاحطلبان و اصولگرايان معتدل چيست؟حضور احتمالي آقاي ناطق نوري را در انتخابات چگونه تحليل ميكنيد؟ آيا اصلاحطلبان در صورت نياز از ايشان حمايت ميكنند؟
انتخابات مجلس با انتخابات رياستجمهوري از جنبههاي مختلف با يكديگر متفاوت است و شرايط خاص خود را دارد. در انتخابات رياستجمهوري يك نفر خود را كانديد همه كشور ميكند، در صورتي كه در انتخابات مجلس هر شخص نماينده يك منطقه خاص از كشور است. به همين دليل در انتخابات مجلس بايد به صورت منطقه به منطقه برنامهريزي و سرمايهگذاري كرد. اگر در يك منطقه گزينه اصلاحطلبان از اقبال كمتري نسبت به گزينه اصولگرايان معتدل برخوردار است عقل سياسي حكم ميكند براي جلوگيري از ورود تندروها به مجلس، اصلاحطلبان از اصولگرايان معتدل حمايت كنند. بنده هيچ ايرادي در اين مساله نميبينم كه اصولگرايان معتدل كه با دولت آقاي روحاني همگام و همراه هستند در كنار اصلاحطلبان در مجلس آينده حضور داشته باشند. درباره آقاي ناطق نوري نيز بايد عنوان كنم ايشان همواره مشي اعتدالي از خود نشان دادهاند و هميشه بر محوريت عقلانيت و تدبير حركت كردهاند. در نتيجه در صورتي كه وارد عرصه انتخابات مجلس شوند و اصلاحطلبان صلاح را در اين ببينند كه از ايشان حمايت كنند حتما اين كار را خواهند كرد.
زمزمههايي مبني بر حضور مستقل هواداران آقاي روحاني يا ائتلاف با طيف علي لاريجاني در انتخابات مجلس آينده به گوش ميرسد. نظر شما در اين باره چيست؟
بين حاميان آقاي روحاني و اصلاحطلبان يك هدف مشترك وجود دارد. از اين نكته نيز نبايد غافل شد كه اكثريت هواداران آقاي روحاني اصلاحطلب هستند و در رويكرد با آقاي روحاني هيچ تفاوتي احساس نميكنند. «اعتدال» يكي از خصوصيات بارز تفكر اصلاحطلبي است و بين اين تفكر و مبحث اعتدالي هيچ فاصلهاي وجود ندارد. هدف اصلي دولت و اصلاحطلبان اين است كه مجلس آينده با سياستهاي دولت تدبير و اميد همدل و همزبان باشد. اينكه عدهاي كه به عناصر حاضر در دولت نزديكترند قصد دارند كار انتخاباتي كنند دليلي براين مساله نيست كه راه اعتداليون و اصلاحطلبان از هم جداست. هواداران دولت و اصلاحطلبان بايد دست در دست يكديگر زمينه را براي تشكيل مجلسي قوي و منسجم فراهم كنند. انتخابات مجلس آينده انتخابات بسيار مهمي است. مردم بهاي رأيي كه در انتخابات رياستجمهوري به آقاي روحاني دادند را توسط تندروها پرداخت كردند. به نظرم اینکه مجلس آينده همراستا با رأي مردم در 24خرداد باشد و از سياستهاي دولت تدبير و اميد حمايت و پشتيباني كند مساله بسيار مهم و كليدي براي آينده كشور است. من فكر ميكنم مجلس آينده مجلس نسبتا خوبي خواهد بود كه تداومدهنده آرا و نظرات مردم در انتخابات رياستجمهوري است و تحقق شعارها و برنامههاي رئيسجمهور منتخب را در آينده ممكن ميكند. اگر قرار باشد كه مجلس مجلسي باشد كه هر روز كارت زرد نشان بدهند، هر روز تهديد به استيضاح باشد مطمئنا مجلس آينده و دولت به مشكل برميخورند. مجلس بايد با دورانديشي و اتخاذ رويكردهاي مطلوب و منطقي و رصد دقيق تمام جوانب در حوزههاي مختلف برنامهريزي درستي براي آينده و حل مشكلات مردم داشته باشد. همچنين از دولتي كه مديران و وزرايش دائما بخواهند تحت فشار بيدليل مجلس باشند نميتوان توقع داشت به وعدههايي كه به مردم داده است جامه عمل بپوشاند. بعد هم عدهاي ميگويند پس چه شد آن وعدههايي كه داديد؟همه ما بايد توجه داشته باشيم كه تحقق وعدههايي كه آقاي روحاني و دولت ايشان داده است بستگي به فراهم شدن شرايط و بسترهاي مناسب آن دارد. يكي از عوامل تحقق وعدههاي دولت هم حمايت مجلس و حوزه قانونگذاري و نظارت است.
عملكرد مجلس نهم را چگونه ارزيابي ميكنيد؟ برخي از كارشناسان سياسي معتقدند مجلس نهم نسبت به مجالس گذشته انتظارات را برآورده نكرده است. به نظر شما مجلس نهم كارنامه قابل قبولي از خود به جاي گذاشت؟
مجلس نهم در شرايطي مطابق با خواستهها و تمايلات دولت آقاي احمدينژاد شكل گرفت. در آن زمان تلاش زيادي صورت گرفت كه مجلسي همسو با سياستهاي دولت آقاي احمدينژاد و از نزديكان و همفكران ايشان شكل بگيرد. بنابراين اهداف اين مجلس كه ميراث دولت گذشته است با اهداف و برنامههاي دولت آقاي روحاني متفاوت است. به همين دليل بسياري از نمايندگان فعلي مجلس نهم از نظر فكري با دولت آقاي روحاني «زاويه» دارند. با اين وجود برخي از نمايندگان معتدل تلاش ميكنند نظر مجلس را به برنامههاي دولت آقاي روحاني نزديك كنند كه در برخي مواقع موفق به اين مساله نميشوند. نمونه اين مساله را ما در انتخاب وزير علوم دولت تدبير و اميد مشاهده كرديم كه ميانهروهاي مجلس تلاش ميكردند كابينه هرچه زودتر تكميل شود اما برخي نمايندگان چنين اجازهاي ندادند و در نهايت انتخاب وزير علوم دولت آقاي روحاني فرآیندی پيچيده و طولاني را طي كرد. در نتيجه مجلس نهم به دليل اينكه با توجه به مناسبات سياسي دولت آقاي احمدينژاد شكل گرفته است بيشتر مناسب همان دولت بوده و در برخي برنامهها و استراتژيها با دولت آقاي روحاني كه خط مشي متفاوتي را دنبال ميكند در تناقض قرار دارد. دولت آقاي روحاني برنامههاي جديدي را در مسائل مختلف به مانند اقتصاد، فرهنگ و سياست خارجي دنبال كرده و نشان داده عملكرد و رويكرد متفاوتي نسبت به دولت گذشته در پيش گرفته است. به همين دليل مجلس نهم در ماهيت خود نميتواند با سياستهاي جديد آقاي روحاني هماهنگ باشد. مساله ديگري كه در مجلس نهم مشهود بود غلبه گرايشهاي فردي بر خرد جمعي بود. در مجلس نهم هر كدام از نمايندگان داراي يك گرايش و خط مشي بودند كه اين مساله برخلاف فعاليت سياسي است كه مبتني بر كار و خرد جمعي است.
افزودن نظر جدید