- کد مطلب : 24414 |
- تاریخ انتشار : 12 آذر, 1401 - 09:01 |
- ارسال با پست الکترونیکی
همه روایتها درباره بولتنگیت
به گزارش امیدنامه ،در اين ميان، خبرگزاري تسنيم ارگان رسانهاي نزديك به سپاه، مطالب مطرح شده در بولتن خبرگزاري فارس را مضحك خواند و در گزارش خود به نقل از يك منبع مطلع نوشت: «فرمانده سپاه، فرمانده ارشد يكي از مهمترين اركان نيروهاي مسلح است كه در آن علاوه بر يگانهاي رزمي، يگانهاي اطلاعاتي و حفاظتي پيشرفتهاي قرار دارند و بالاترين دسترسي به اطلاعات لازم از طريق آنها وجود دارد؛ لذا اينكه ادعا شود خبرنگار يا يكي از مسوولان يك خبرگزاري مسوول تهيه بولتن اخبار محرمانه براي فرمانده كل سپاه شده است، مضحك است.» اما در شرايطي كه برخي تصور ميكردند، به سرعت محتواي اين بولتنها، تكذيب شود، اما بررسي تكذيبيههاي صادر شده درخصوص اين موضوع نشان ميدهد كه بهرغم تكذيب محتواي اين نشست از سوي نهادهاي ارشد كشور، اصل موضوع نه تنها تكذيب نشده، بلكه با اظهارنظرهاي ديروز 2 چهره بانفوذ در اردوگاه اصولگرايان مشخص شد كه مرجع تهيهكننده اين بولتن، قائممقام خبرگزاري فارس بوده است.
ملغمهاي از راست و دروغ
ديروز ياسر جبرائيلي (رييس مركز ارزيابي و نظارت راهبردي اجراي سياستهاي كلي نظام) و احسان صالحي (عضو شوراي اطلاعرساني دولت) درخصوص نقش ويژه عباس درويش توانگر در تهيه و انتشار اين بولتن اطلاعرساني كرده و محتواي آن را «ملغمهاي از راست و دروغ» و در راستاي «بازيهاي سياسي كثيف براي تقويت برخي افراد در يك جناح سياسي خاص!» ارزيابي كردند. اما ريشه بروز بحران «فارسگيت» دقيقا به ساعت 20 و 40 دقيقه يك هفته قبل (جمعه 4 آذر) باز ميگردد.
غروب روز جمعه 4 آذر ماه بود كه گروه هكري «بلكريوارد» از هك كردن وبسايت و سامانه داخلي خبرگزاري فارس خبر داد و اعلام كرد به دهها بولتن محرمانه اين خبرگزاري كه براي نهادهاي امنيتي و انتظامي تهيه ميشد، دست پيدا كرده است. مطابق معمول، مديران اين خبرگزاري اصولگرا، ابتدا موضوع را تكذيب و اصل خبر را بياهميت قلمداد كردند. اما با انتشار برخي اسناد و تصاير متقن از سامانههاي داخلي اين خبرگزاري، مشخص شد كه محتواي هك شده، آنگونه كه مديران اين خبرگزاري ادعا ميكنند، بياهميت و جزيي نبوده و دامنه وسيعي از اخبار، تصاوير و دادههاي بايگاني را شامل ميشده است.
با گستردهتر شده دامنه اطلاعات درز يافته، نهايتا چهارشنبه 9 آذر ماه خبرگزاري، فارس تاييد كرد كه بولتنهاي اين رسانه توسط مهاجمان، هك شده است، اما در عين حال تاكيد كرد بولتنهاي خارج شده از سيستم تنها «رصد شنيدههاي محافل رسانهاي، شايعات فضاي مجازي و ادعاهاي رسانههاي بيگانه» بوده است و اهميت خاصي ندارد. مديران اين رسانه همچنان اميدوار بودند كه از طريق تكذيب و انكار موضوع، بتوانند بحران ايجاد شده را پشت سر بگذارند. مديران اين خبرگزاري در اطلاعيه روز چهارشنبه خود اعلام كردند پس از هك اين خبرگزاري، فعاليت سايت آن به مدت يكونيم روز براي «كشف منشا آلودگي» متوقف كرده ولي «بعضي سرويسها مثل سيستم كامنتگذاري تا ارتقاي امنيت شبكه موقتا غيرفعال شده است.»
فارس در ادامه اعلام كرد كه گروه بلك ريوارد فقط توانسته اطلاعات روز جمعه را حذف كند. اين درحالي است كه گروه هكري ياد شده در پيامي كه در صفحه نخست وبسايت «فارسنيوز» منتشر كرد، از حذف نزديك به ۲۵۰ ترابايت ديتا از تمام سرورها و كامپيوترهاي اين رسانه خبر ميداد. رخدادهاي روزهاي پاياني هفته نشان داد كه دادههاي اطلاعاتي اين بولتنها به اندازهاي حساس است كه بدل به سوژه اصلي شبكههاي اجتماعي و رسانههاي پارسيزبان شود. بر اين اساس هشتگ #فارس_گيت و #فايل_فارس به سرعت در شبكههاي اجتماعي ترند شدند و رده نخست موضوعات مورد علاقه مردم ايران را شكل دادند.
تلاش براي جمع كردن بحران
با ترند شدن موضوع در شبكههاي اجتماعي، آرام آرام سر و كله چهرههاي اصولگرا براي تحليل موضوع پيدا شد؛ ديروز دو تن از چهرههاي اصولگرا نسبت به خبر «فارسگيت» واكنش نشان داده و تلاش كردند، توپ اين گاف را به زمين قائممقام خبرگزاري فارس بيندازند. ابتدا ياسر جبرائيلي، رييس مركز ارزيابي و نظارت راهبردي اجراي سياستهاي كلي نظام در صفحه توييتر خود نسبت به موضوع واكنش نشان داد و نوشت: «سال گذشته به آقاي (عباس درويش) توانگر (قائممقام خبرگزاري فارس) پيام دادم مطالبي كه درباره حقير منتشر ميكنيد، كذب است. گفت سند دارم. گفتم پس من موضع علني ميگيرم شما سندت را منتشر كن! موضع گرفتم اما از سند او خبري نشد. اين، همان بولتني است كه اين ايام به نام بولتن خبرگزاري فارس افشاگري شده است! مطالبش هيچ اعتباري ندارد.»
در ادامه احسان صالحي كه در حال حاضر عضو شوراي اطلاعرساني دولت است نيز در واكنشي به اين بولتنها نوشت: «آتش بولتنهاي كذايي از گور كسي بلند ميشود كه سالهاست از ملغمه راست و دروغ، بدون تحقيق سررسيد پر و همانها را بولتن ميكند. عجيب است كه كسي هم او را گردن نميگيرد. آيا باور كردني است؟ چند سال قبل در واكنش به يكي از اخبار دروغش اين روايت را برايش فرستادم كه مومن هر چه باشد دروغگو نيست.» اين پايان موضعگيري نسبت به اين موضوع نبود و فعالين رسانهاي زيادي با بازنشر و نظرات تكميلي به آن واكنش نشان دادند، اما در ادامه جبرائيلي با اشاره مستقيم به نوشته احسان صالحي با تكميل نوشته قبلي خود افزود: «اين بولتن، يك بولتن خبري متعلق به يك فرد يا يك خبرگزاري نبود. يك سلاح كثيف سياسي بود كه راست و دروغهايش كاملا هدفمند طراحي ميشد تا عناصر مطلوب يك جريان خاص تقويت و عناصر نامطلوبشان تضعيف شوند. براي وصول به اين هدف، از نسبت دروغ دادن به «هيچ كس» ابايي نداشت.»
اما اين چهرههاي اصولگرا در شرايطي نسبت به «ملغمه راست و دروغ» اين خبرگزاري و استفاده از رسانه به عنوان يك «سلاح كثيف براي تقويت عناصر نامطلوب يك جناح خاص» صحبت ميكنند كه پيش از اين بسياري از فعالان سياسي مستقل و ميانهرو هم نسبت به اخبار بدون پايه و اساس خبرگزاريهاي اصولگرا هشدار داده و اعلام كرده بودند، دود انتشار اخبار دروغ، بدون سند و فاقد پشتوانه روز و روزگاري در چشم نورچشميهاي جناح راست نيز فرو ميرود، اما نسبت به اين تذكارها بيتوجهي شد. از سوي ديگر بسياري از تحليلگران اعلام كردند چنين بولتنهايي بايد در مراكز علمي و بيطرف و با حضور خبرگان حوزه رسانه، جامعهشناسي، علوم ارتباطات و... تهيه شود تا دادههاي اطلاعاتي شفاف، مستند و قابل اتكا دراختيار تصميمسازان قرار گيرد. چنين بولتنهايي كه حتي اصولگرايان آن را ملغمهاي از راست و دروغ ميدانند جز اينكه باعث انحراف ذهن مديران و تصميمسازان كشور شود، فايدهاي ندارد. در واقع دولت با تاراندن نيروهاي متخصص و تكيه بر برخي فعاليتهاي خبري غيرتخصصي بر عمق مشكلات افزوده است. در همين خصوص پدرام سلطاني خطاب به دولتمردان در توييتر نوشت: «اين روزها كه سايتها، مراكز دادهها و دوربينهايتان چپ و راست هك ميشوند، شايد به همه چيز فكر ميكنيد، جز اينكه هر چه نيروي فني قوي و درجه يك بود را از كشور كوچانديد و حالا با اين نيروهاي مخلصتان ماندهايد كه توانشان همين هست كه ميبينيد؛ وامانده در اوليات امنيت.»
حفرههاي امنيتي در سيستم
فريدون مجلسي، فعال سياسي درخصوص ماجراي فارسگيت ميگويد: «مساله اصلي در اين پروندهها، عدم حفاظت مناسب از سيستمهاي سختافزاري و نرمافزاري است. قبل از فارسگيت هم نفوذهايي صورت گرفته بودند كه آثار وخيمي در حوزههاي نظامي، امنيتي و راهبردي داشتند. حتي دانشمندان مهمي در كشور به دليل نفوذ و هك ترور شدهاند. به نظرم اگر قرار بود، بولتني اختصاصي تهيه شود، بايد راجع به خود مساله هك شدنها، نفوذيها و آسيبها باشد. بايد مشخص شود اين هك شدنها از يك سطح صورت ميگيرد يا از 2 سطح؟ آيا ازسوي كساني است كه در جايگاههاي مهم نشستهاند يا افراد عادي؟»
او ادامه ميدهد: «تهيه اينگونه بولتنها، البته تقليدي است از نقاط ديگر دنيا. در بسياري از كشورها هم برخي مسائل، به خصوص مسائل امنيتي وجود دارند كه قابل انتشار در رسانههاي رسمي نيستند. اين اخبار خاص در همه جاي جهان از طريق بولتنهاي اختصاصي توسط افراد متخصص و منابع ويژه اطلاعاتي براي مسوولان رده بالا تهيه ميشوند تا غافلگير نشوند. مسالهاي كه باعث حيرت است، اين است كه آيا اين بولتن براي مقامات ارشد كشور تهيه ميشد يا بولتني درجه دو براي اطلاعرساني به مديران مياني است؟ اين گزارهها روشن نيستند، چراكه مرجع تهيه بولتن اطلاعات شفافي نميدهد.»
مجلسي يادآور ميشود: «مساله گردش آزاد اطلاعات يك اصل اساسي است. در جامعهاي كه گردش آزاد اطلاعات وجود دارد، اخبار پنهان كمتر است. اين نوع بولتنسازيها، باعث ميشود تا ارتباط مديران با بدنه جامعه كمتر شود و اين دسته از تصميمسازان احساس كنند كه چكيده اخبار مهم و محرمانه را دارند، بنابراين ديگر نيازي نيست كه به ميان مردم بروند و صداي آنها را بشنوند.»
اين فعال سياسي خاطرنشان ميكند: «طي سالهاي گذشته همواره از اين نوع بولتنها براي زدن يك جناح خاص سياسي و افراد منتقد استفاده ميشده. از آنجا كه مرجع تهيهكننده اين بولتنها، حرفهاي، تخصصي و البته بيطرف نبوده، همواره از اين خبرسازيها براي زدن و كوبيدن رقباي سياسي استفاده شده است.»
واقع آن است كه طي سالهاي اخير بولتنهاي خبري و شبنامههاي فراواني عليه چهرههاي اصلاحطلب و ميانهروي كشور منتشر شده است. شبنامههايي كه مشخص بود توسط يك جناح سياسي خاص و با هدف زدن رقيب رسانهاي ميشوند. در زمان انتخابات سال 76، چاپ شبنامههاي مختلف عليه سيدمحمد خاتمي رسانهاي شد. برخي از اين خبرسازيها و شبنامهها به صورت مكتوب و برخي ديگر نيز به صورت تصويري بازتاب پيدا ميكردند. حتي نمونههايي از اين دست خبرسازيها در برنامههاي صداوسيما وجود داشتند. اينبار اما حربه قديمي اصولگرايان، مشكلات عديدهاي را عليه آنان به وجود آورده است. مشكلاتي كه فارسگيت را در حافظه جمعي ايرانيان ثبت و ضبط ميكند.
افزودن نظر جدید