- کد مطلب : 22877 |
- تاریخ انتشار : 22 مرداد, 1399 - 08:31 |
- ارسال با پست الکترونیکی
پساکرونا؛ هژمونی و تعادل در دنیای فرارو
دنیای نیونرمال: چهره جدید زندگی انسان امروزه دنیا باور کرده است که تغییر بزرگی در حوزه انسانی و طبیعی در حال شکلگیری است و چه کرونا ریشهکن شود و چه نشود این تغییرات نحوه نگاه انسان، شکل زندگی او و مناسباتش با طبیعت را تغییر خواهد داد و دنیا به نُرم و وضعیت عادی جدیدی خواهد رسید که با وضعیت نرمال قبلی متفاوت خواهد بود. چیزی که از آن به نیونُرم تعبیر میشود. درک این نیونرم در سیاستگذاریهای آینده کشور بسیار حیاتی است.آنچه محتمل به نظر میرسد این است که پدیده کرونا یک گسل تاریخی مابین انسان پیشاکرونا و پساکرونا ایجاد خواهد کرد و دنیای آینده مبتنیبر نرم جدید پساکرونا ساخته خواهد شد. بسیاری از حوزههای حیات انسانی و طبیعی تحت تأثیر قرار خواهند گرفت و البته حوزه آموزش از جمله اولین حوزههای تحت تأثیر خواهد بود. تغییر آموزش موجب تغییر بسیاری از پدیدههای دیگر خواهد شد. پیشبینی میشود که میزان منابع تخصیصیافته برای ایجاد تغییرات و سازگاری در بخش آموزش حتی از منابع تخصیصیافته به بخش سلامت پیشی بگیرد. اقتصاد جدیدی در جهان شکل خواهد گرفت و چهبسا جهشهای تمدنی شکل خواهد گرفت. کشورها و ملتهایی که بتوانند در این سکوی پرتاب جهش تمدنی قرار بگیرند چهره آینده دنیا را خواهند ساخت و آنها که از آن فرو افتند سرنوشت غمباری خواهند یافت.حال با این توضیح و تفسیر بروندادهای سیاستی گذشته در نظام سلامت کشور به تشریح سیاستهای تجویزی پیشنهادی در کنترل پاندمی ویروس کرونا در کشور میرسیم.
چه باید کرد؟ با نگاهی به گذشته و آینده
بنده در ابتدای واقعه کرونا در نوشتاری از منظر شاخصهای امنیت سلامت وضعیت کشور را نگرانکننده اعلام کردم، ولی در فضای خوشبینی توجهی نشد و در شروع موج اول کرونا در مقالهای در روزنامه «شرق» لزوم ایجاد قرارگاه ملی و ستاد فرماندهی واحد و مدل لازم برای ایجاد آن را ارائه دادم و خوشبختانه چنین قرارگاهی تشکیل شد و موجب برکات زیادی در کنترل موج اول شد، اما امروز و آینده شرایط بهمراتب بغرنجتری در کشور پیشرو خواهیم داشت. مجددا در مصاحبه روزنامه نسل فردا در فروردین ۱۳۹۹ لزوم پیشدستی در تأمین مایحتاج مردم برای حفظ امنیت کشور را مطرح کردم که اخیرا ازسوی وزیر بهداشت و درمان مطرح شد. امروز باز باید قدمی به پیش گذاشت.وضعیت اقتصاد کلان و خرد کشور در کنار وضعیت و توان نظام سلامت و انتظارات و همراهیهای مردم و سطح خستگی اجتماعی از موضوعات مهمی است که باید بدان پرداخت و درک درستی از آن داشت و باز این مهم را بر مسئولیتهای صنفی وزارت بهداشت نیفزود.تأمین معیشت مردم از اولویتدارترین سیاستهایی است که باید کشور به آن اهتمام بورزد. در این زمان بحرانی و منابع محدود امکان رفع فقر وجود نخواهد داشت ولی امکان رفع گرسنگی ممکن است و باید به آن پرداخت. ایجاد موازنه مابین اقتصاد و مبارزه با گسترش کووید 19 از جمله اولویتهاست که نیازمند بررسیهای دقیق و سریع است و بازگشتهای اقتصادی و تولیدی و بازرگانی باید تحت مقررات سختگیرانه واقعی و بدون تبعیض و فقط مطابق استانداردهای تنظیمی با پایش و مقررات و مانیتورینگ دقیق صورت بگیرد.شرایط اسفناکی که امروزدر موج دوم کرونا شاهد آن هستیم بیش از آنکه بهدلیل غفلتهای شخصی مبتلایان باشد، نتیجه غفلت سیاستگذاران است.سناریوهای احتمالی پیشرو برنامهریزی برای آینده در کشور و همچنین جهان ارتباطی وثیق با سناریویی خواهد داشت که ممکن است حادث شود. اینجانب آن را به سه سناریو و تحت تأثیر چهار عامل مهم «طول زمان اپیدمی»، «شدت مرگومیر»، «امکان ایجاد ایمنی» و «ساخت واکسن» تقسیم کردهام.از نظر طول زمان اپیدمی میتوان احتمال کمتر از شش ماه و بین یک سال تا دو سال و بالاتر از دو سال را فرض گرفت که برای هر کدام تحت تأثیر سه عامل دیگر، شرایط و سیاستهای مدیریتی متفاوتی را باید پیشبینی کرد. سناریوی اول، یعنی کنترل جهانی آلودگی در شش ماه که نتوانسته است محقق شود، از ایجاد ایمنی اطمینانی حاصل نشده، واکسنی هنوز ساخته نشده و مرگومیر حاصل از عفونت IFR با گزارشهای غیرمطمئن از حدود 1.4 درصد تا پنج درصد گزارش شده است.با این شرایط طبیعتا چشمانداز آینده بین سناریوی دوم و سوم خواهد بود. در سناریوی دوم اگر همهگیری تا دو سال طول بکشد و واکسنی ساخته نشود و ایجاد ایمنی بعد از ابتلا نیز تأیید نشود، اقتصاد جهانی برای نجات خویش قسمتهای ضعیف خود را خواهد خورد...
یعنی جهان سوم به فلاکت دچار خواهد شد و جهان اول حساب خود را جدا خواهد کرد و سعی خواهد کرد خود را حفظ کند. مرزها را خواهند بست و به مدیریتهای داخلی خود خواهند پرداخت. تلاش برای ساخت واکسن و استفاده از انرژی خورشیدی و کاهش مصرف سوخت فسیلی شدت خواهد گرفت. درگیری بین قدرتهای شرق و غرب نیز وارد دوره پرتنشتری خواهد شد. شورشهای زیادی خصوصا در کشورهای جهان سوم و حتی کشورهای برخوردار شکل خواهد گرفت و ترکیبی از حکومت نظامی و آنارشی در کشورهای با اقتصاد ضعیف در کنار مرگومیر وسیع و گرسنگی چهره غالب این کشورها خواهد بود. در چنین شرایطی ساخت واکسن بومی در کشورهای جهان سوم یا تحت همکاریهای منطقهای یک اولویت گریزناپذیر خواهد بود و نهتنها در حفظ امنیت کشور نقش مهمی بازی خواهد کرد بلکه در رساندن بعضی از این کشورها، به شرط داشتن سیاستگذاران آگاه و نظام سیاستگذاری اثربخش و عقلایی، به سکوی پرش تمدنی یا حداقل جلوگیری از اضمحلال تمدنی آنها نیز نقش مهمی بازی خواهد کرد. حتی با کشف واکسن نیز برگشت به شرایط نسبتا پایدار با سامان جدید به سالها زمان احتیاج خواهد داشت. سامان جدید اقتصادی و مناسبات جهانی متفاوتی را ایجاد خواهد کرد و کشورهای صادرکننده نفت و اقتصاد توریسم بیشترین آسیب را خواهند دید؛ اما اگر گسترش بیماری با این شدت و سرعت بیش از دو سال طول بکشد و اگر واکسنی در این مدت ساخته نشود و باز معلوم شود که ابتلای اولیه به ویروس کرونا موجب ایمنی پایداری نمیشود و ایمنی گلهای نیز حادث نمیشود، در این صورت ساختار سیاسی و اقتصادی دنیا دچار یک سونامی ویرانگر خواهد شد که بسیاری از دستاوردهای بشری را از بین خواهد برد. کشورهای پیشرفته به آکواریومهای بستهای تبدیل خواهند شد که تنها ارتباط درونی و اتحادیهای آنها را به هم وصل خواهد کرد و دور خود دیواری خواهند کشید تا بقیه دنیا در فقر و فلاکت از بین برود. در این شرایط تمامی ذخایر بانکی و سرمایهای کشورهای جهان سوم در جهان اول توقیف خواهد شد و به مصرف داخلی آنها خواهد رسید. سازمانهای جهانی نقش و جایگاه خود را از دست خواهند داد و مضمحل خواهند شد. رشد جمعیت در دنیا متوقف خواهد شد و در گذر سالها به سمت کاهش چشمگیر پیش خواهد رفت. اقتصاد کشورهای نفتی تکمحصول تقریبا مضمحل خواهد شد و صاحبان برتر سه دانش هوش مصنوعی، ذهن سایبری و مهندسی بیولوژیک دنیا را اداره خواهند کرد. آنچه واضح است، در همه این سناریوهای محتمل تنها یک اتفاق است که میتواند موجب تغییرات وسیع امیدبخش شود و آن ایجاد واکسن اثربخش و ارزان و در دسترس همه کشورها و برای همه طبقات اجتماعی است که باید با نظارت سازمان جهانی بهداشت انجام شود. اگرچه کشفنشدن و ساختهنشدن واکسن برای کووید 19 حیات نوع بشر و نظام جهانی را دگرگون خواهد کرد؛ اما کشف و توزیع و توان استفاده از آن نیز در هژمونی و تعادل قدرت در جهان تأثیرات مهمی خواهد گذاشت. تسلط تکقطبی بر واکسن کرونا میتواند در آینده کارکرد سیاسی بسیار فراتر از هر عامل دیگر شناختهشده در سطح منطقهای و جهانی ایفای نقش کند. در صورت کشف واکسن ویروس کرونا و تأمیننشدن آن به هر دلیلی در هر کشور جهان سوم ثبات سیاسی آن را دچار مخاطرات عظیم خواهد کرد و با شورشهای مدنی بسیار همراه خواهد بود. از طرف دیگر تأیید ایجاد ایمنی بعد از ابتلا نیز خواهد توانست از شدت تغییرات ویرانگر در ساختار و نظام جهانی بکاهد یا سرعت آن را کمتر کند. در غیر این صورت سناریوهای خوشبینانهای نخواهیم داشت و از طرف دیگر انحصار در تولید واکسن واقعی نوعی استعمار جدید در حوزه جهانی سیاست ایجاد خواهد کرد و نه موجب صلح بلکه موجب جنگهای ویرانگر خواهد شد. واضح است که آمادهکردن کشور برای مواجهه با هرکدام از سناریوهای پیشگفته ارتباط تماموکمالی با توانمندی و خلاقیت نظام سیاستگذاری و مدیریت و استقامت زیرساختهای کشور خواهد داشت.
3 سناریوی محتمل از زاویه دید تیم مطالعاتی دانشگاه مینهسوتا
یک تیم در دانشگاه مینهسوتا روی سه سناریوی محتمل از زاویه دید خود کار کردهاند و توصیههایی ارائه دادهاند اما در ابتدا عنوان کردهاند که کشورها خود را به بدترین حالت ممکن و سناریویی که در آن واکسنی علیه کووید ۱۹ وجود نخواهد داشت و ایمنی گلهای نیز ایجاد نخواهد شد و در نتیجه ابتلای پنج درصد از جمعیت فعلی جهان به 50 درصد ارتقا پیدا خواهد کرد، آماده کنند. واضح است که چنین سناریویی برای کشورهای فقیر و جهان سوم حکم مرگ را خواهد داشت و منجر به تلفات سهمگین و ازهمپاشیدن نظام سلامتی و فروپاشی نظام اقتصادی و چهبسا سیاسی آنها خواهد شد. در بهترین پیشبینی هم پایان سال میلادی ۲۰۲۰ با پایان کروناویروس همراه نخواهد بود و احتمال حضور این آلودگی در ۱۸ تا ۲۴ ماه پیشرو دور از انتظار نخواهد بود. طبق این مطالعه سناریوی اول معطوف به وجود چند موج با فاصله چند ماه است که در دوره خاموشی نیز چند مورد آلوده مشاهده و قرنطینه خواهند شد. در این صورت گاه اپیدمیها لوکال و منطقهای هستند و با مسافرتها و مهاجرتها در ارتباط خواهند بود. سناریوی دوم با موج دوم وسیع که دوبرابر موج اول شدت و مدت خواهد داشت، مثل آن چیزی که در اپیدمی ۱۹۱۸ در اپیدمی آنفلوانزای اسپانیا رخ داد که با موج متوسط در ماه مارس شروع شد و در ماه سپتامبر به حالت انفجاری رسید و با موجهای کوتاه تا اوایل سال ۱۹۱۹ ادامه پیدا کرد؛ اما در آن سالها به دلیل نبودن سفرهای هوایی عمومی مانند امروز شرایط جهانگیری پیدا نکرد. سناریوی سوم که میتواند همهچیز را عوض کند تولید واکسن اثربخش است، وگرنه نظریه آلودگی نصف جمعیت جهان با کووید ۱۹ امکان تحقق پیدا خواهد کرد. امیدوارانه باید گفت که امکان تحقق سناریوی سوم و کشف واکسن زیاد است، اما این خوشبینی نباید کشورها را از آمادهشدن تاآنجاکه ممکن است برای سناریوی دوم بازدارد.
3 گمانه مرکز استراتژی و امنیت انجمن آتلانتیک: رنسانس نوین
در مطالعه دیگری نویسندگان مرکز استراتژی و امنیت انجمن آتلانتیک باز سه گمانه در اینکه دنیای بعد از کرونا چگونه دنیایی خواهد بود، مطرح کردهاند. در گمانه اول قدرتهای شتابدهنده جهان شامل آمریکا، اروپا و چین به دلیل اتهام و درگیری سقوط خواهند کرد. دودستگی اروپا و افزایش درگیری اتحاد چین-روسیه با آمریکا بسیار محتمل بوده و گرسنگی وسیع در آفریقا و آمریکای لاتین پیشبینی میشود. در گمانه دوم هژمونی برنده چین خواهد بود و خواهد توانست با انتقال تکنولوژی و مالکیت زیرساختهای کلیدی، به قدرت برتر جهان تبدیل شود. لیبرالدموکراسی متهم به عدم کفایت مدیریت کووید 19 خواهد شد و نفوذ قبلی خود را از دست خواهد داد. قدرتیافتن بیشتر چین موجب نزدیکی آمریکا و اروپا در سیاست خارجی و تحکیم پیمان ناتو خواهد شد.بر مبنای گمانه سوم که بر دو پایه خوشبینانه کشف واکسن و خارجشدن ترامپ از قدرت استوار است رنسانس نوینی در دنیا آغاز خواهد شد. بهصورتیکه بعد از شکست اقتصاد جهانی هفت قدرت برتر اقتصادی دنیا (جی 7) و آمریکا تحت قرارداد جدیدی مبادرت به بازتوانی اقتصادی و کاهش تعرفههای بازرگانی فیمابین و بازکردن مرزها به روی همدیگر خواهند کرد که سالها طول خواهد کشید. سازمانهای جهانی دچار مهندسی مجدد خواهند شد و فشارهای جهانی روی چین و همپیمانانش افزایش خواهد یافت.
توصیههای سیاستی در حوزه حکمرانی
مطابق مطالب پیشگفته -آنچه را بهعنوان مراقبتهای فردی هرروزه توصیه میشود، اینجا تکرار نمیکنیم- سعی میکنیم به توصیههای سیاستی در حوزه حکمرانی بپردازیم. به نظر نویسنده این سطور طراحی سیاستهای مبارزه و کنترل ویروس کرونا بیش از آنکه در حوزه سیاستهای سلامت بگنجد، در حوزه کلان سیاستگذاری عمومی تعریف میشود و دلیل بسیاری از ناکامیها خصوصا در کشورهای جهان سوم و کشور ما به عدم درک عمیق این نکته بازمیگردد.
لزوم ارتقای درک سیاستگذاری عمومی در کشور
ارتقای سطح درک نظری و توانمندی نظری نظام سیاستگذاری کشور یک ضرورت مغفول است که انجام بحث مفصل آن در این مختصر ممکن نیست اما دلیل بسیاری از نابسامانیهای دنیا در همین ضعف نهفته است. باید باور کرد که مطابق نظر همه کارشناسان درجه یک جهانی بهترین دفاع در مقابل ویروس کرونا ایجاد آمادگی همهجانبه است. اولین و مهمترین اقدام برای ایجاد آمادگی ارتقای سطح و ظرفیت سیاستگذاری عمومی کشور است که متأسفانه به دلایل بسیار هم از نظر دانش نظری و هم توانمندی عملی نیاز به تقویت بسیار دارد. از آنجا که ارتقای سطح توانمندی مدیران کشور در کوتاهمدت ممکن نیست باید از خرد جمعی و شبکههای علمی درخواست کمک کرد. و به همین دلیل نیاز است تا ضمن ارتقای سطح اختیارات مدیریت مبارزه با کرونا با سپردن آن به قرارگاه عالی ملی با سه محور فرماندهی لجستیک، سلامت و امنیت از استادان سیاستگذاری عمومی و علوم انسانی کاربردی در کنار استادان سیاست سلامت و بهداشت عمومی دعوت و درخواست راهکار شود. دعوت و استفاده از دانشمندان حوزههای علمی مختلف خصوصا علوم انسانی برای مشارکت و هدایت سیاستگذاری و برنامهریزی کنترل پاندمی کرونا اقدام لازم و تعیینکنندهای است و نباید تنها به دستاندرکاران نظام سلامت و در میان آنها نیز به پزشکان اکتفا کرد. کنترل همهگیری و مرگومیر ویروس کرونا در صورت امکان تنها قدم اول است و قصههای اصلی که میتواند منجر به اضمحلال یا پرش تمدنی شود، پیشرو خواهد بود. خلاصه ضرورت سهگانه: تغییر رفتار اجتماعی - کنترل مرگومیر و جلوگیری از گرسنگی یکی از مهمترین نکتههایی که امروز در اروپا در جهت کنترل موج دوم بحث میشود، تأکید بر ایجاد مقررات مناسب (رگولیشنهای سیستمیک و اینویدجوال) است و مهمترین نکته در کنترل موج دوم هدایت رفتار عمومی یا Driving the public behavior است که هم شامل رفتارهای فردی و گروهی و هم سازمانی و دولتی است و از نکات مهم آن آموزش و کنترل رفتار در خستگی اجتماعی در چارچوب نظریههای موجود و نظریهسازی رفتارشناسی مبتنی بر مطالعات است. Behaviourism بررسی آینده خدمات اجتماعی و در دوران کرونا و پس از کرونا نیازمند دقت و مداقه لازم جهت همزیستی با کرونا و تأثیرات همهجانبه آن و از جمله تأثیر آن بر بیماریهای غیرواگیر مانند سوءتغذیه کودکان، چاقی، مشکلات روانی و افزایش بیماریهای قلب و عروق و دیابت و... است. در چنین شرایطی اولویت وظیفه سیاستگذار در کوتاهمدت و میانمدت حفاظت مردم از مرگ به دلیل تأثیر مستقیم و غیرمستقیم کووید 19 و جلوگیری از فلاکت اجتماعی و گرسنگی است و نه هیچ چیز دیگر حتی سیاستگذاری رفاه و شادمانی. بنابراین سیاستگذار عمومی باید به تعیینکنندههای اقتصادی در دوره پاندمی دقت کند و در سایه برنامههای بلندمدت مانند فقرزدایی، از برنامههای کوتاهمدت رفع گرسنگی غافل نشود. با توجه به اینکه پدیده کووید 19 در دنیا بیش از آنکه یک مسئله سلامتی باشد یک مسئله سیاسی و اجتماعی و اقتصادی است و کشورهای با سطح سرمایه اجتماعی پایین و اقتصاد شکننده بیشتر در معرض آسیبهای ویرانگر قرار میگیرند، درک عمیق این موضوع توسط نظام حکمرانی از اولویتهای کاهش آسیب و تنازع بقا در این کشورهاست. مشارکت مردم و نهادهای غیردولتی و خیریه تحت سازماندهی منسجم در همه مراحل سیاستگذاری جزء ملزومات اولیه گذشتن از این دوره بحرانی است و باید باور داشت که مقابله با ویروس کرونا بدون مشارکت جدی مردم در همه مراحل امکانپذیر نخواهد بود.
توصیههای سیاستی دوره بحران
سیاستگذاری باید دانشبنیان و عقلایی (وضع هر سیاستی باید سنجیدن هزینه و فایده و مقایسه با گزینههای سیاستی دیگر و تحلیلهای سیاستی لازم) با مشارکت دانشمندان علوم انسانی و بهداشتی سطح اول کشور و مشاوران جهانی احیای مجدد سیستم بهداشت و پیشگیری و توانمندسازی شبکه نظام سلامت کشور و بازسازی مرکز مدیریت بیماریهای کشور و تجهیز آن با دانش و تکنولوژی دنیا (قدم لازم و نه کافی) و ایجاد تعادل مناسب بین ظرفیت اقتصادی و ظرفیت نظام بهداشتی و بهکارگیری ظرفیت بخش خصوصی در نظام سلامت با مراقبت و نظارت باشد. عدم تخصیص منابع مالی و زمانی و بودجههای پژوهشی محدود کشور به تحقیقات بیبازده و ناکارآمد مقالات پابلیش_ پریش برای ارتقای موقعیت شخصی.
- برنامهریزی و اقدام جهت کنترل بار بیماری حاصل از تأثیر کووید 19
- عدم جایگزینی نظام پایش و مراقبت و سیستم پیشگیری نظامهای مدیریتی عاریتی و کوتاهمدت
- مبارزه آگاهانه و خلاقانه با شبکههای فساد خصوصا در حوزه دارو و غذا و افزایش هزینه
- ارتقای کفایت مدیریت در سیاستگذاری و سازماندهی عملیات در کنار استفاده از تجربیات جهان و دوری از ادعاهای مخدوشکننده
- ایجاد ارتباطات مفید و سازنده با دنیا و همسایگان و جلوگیری از انزوای کشور
- تعیین استراتژی امکانپذیر تأمین واکسن مؤثر و کافی برای جمعیت کشور در زمان مناسب توسط نظام سیاسی و مدیریت سلامت کشور
- استفاده از مشارکت عمومی در همه سیاستگذاریها و اجرای سیاستها.
- .ایمان به الطاف بیپایان خداوند و دعا.
*دبیر کمیته سیاستگذاری عمومی
انجمن علوم سیاسی ایران
افزودن نظر جدید