- کد مطلب : 22157 |
- تاریخ انتشار : 30 آبان, 1398 - 15:47 |
- ارسال با پست الکترونیکی
چرا "اعتراضات بنزینی" رادیکال بود؟
به گزارش امیدنامه به نقل از فرارو ،اقدامات اینگونه که لزوما در آن مطالبه خاصی مطرح نمیشود و گروه خاصی هم رسما به آن نپیوسته است در تاریخ تظاهرات کم سابقه است. عباس عبدی در مورد این اعتراضات میگوید: «اکنون در فاصله کمتر از دو سال و اینبار معترضان خشنتر و ناشناختهتر هستند.»
آرمان شهرکی، پژوهشگر در مورد شکل اعتراضات اخیر گفت: سال هاست فقر در جامعه ما به محتوای معیشتی رسیده است. طبقه متوسط ما مدام در حال ریزش به طبقات پایین و کارگری است. بنابر این وقتی بحث معیشت است و منازعات به سطح خیابان کشیده میشود باید انتظار هر عکس العملی داشته باشیم. البته من معتقدم مردم ایران به لحاظ فرهنگی و سنتی چه طبقات فقیر، چه طبقات ثروتمند، اقداماتی مثل آتش زدن و شیشه شکستن و... انجام نمیدهند. بعید میدانم کار مردم عادی باشد. ممکن است گروههایی از اراذل اوباش باشند که بخواهند فروشگاهی را غارت کنند، ولی روحیه طبقات معترض نسبت به گرانی بنزین و فقر معیشتی طوری نیست که بانک آتش بزنند.
شهرکی گفت: اگر فرض کنیم بانک نماد دولت و پول است میتوان فرض کرد یک بانک هم آتش زده شود، ولی در این مقیاس بالا طبیعی نیست. سنت و فرهنگ ایرانیها اینطور نیست مگر گروههایی باشند با اهداف خاصی چنین کاری کنند. یا بخواهند اعتراض مسالمت امیز را منحرف کنند یا فروشگاه را غارت کنند. به هر حال در هر جمعی اراذل و اوباش وجود دارد. ما باید خط فاصلی بین فردی که به فقر اعتراض دارد و این اقدامات بکشیم. البته ممکن است حتی اگر جمع کوچکی بخواهند این کار را کنند به اسم همه نوشته شود و بگوییم اعتراضات رادیکال شده است که البته استدلال پر بیراهی هم نیست.
این پژوهشگر اجتماعی در مورد علت رادیکال شدن اعتراضات میگوید: عدم دخالت در سرنوشت خویش که به بحث شکاف میان ملت و حاکمیت بر میگردد، میتواند علت این اتفاق باشد. مکانیزمها و سازوکارهایی که مردم بتوانند در حکومت دخالت کنند وجود ندارد و وقتی این دخالت در سرنوشت خویش نباشد شکاف بین حاکمیت و ملت به وجود میآید. وقتی شکاف باشد جنبشهای اجتماعی به سمت رادیکال شدن میروند. این مساله باید برای جامعه شناسان و سران مملکت قابل فهم باشد که اگر جنبشها رادیکال شد هم نباید غافلگیر شوند.
شهرکی افزود: باید برای سیاستمدارن ما قابل درک باشد که جنبشهای اجتماعی در حال رادیکال شدن است. علت این امر عدم دخالت در تعیین سرنوشت خویش و شکاف میان حاکمیت و مردم است. باید این سازوکار دچار اختلال را اصلاح کنیم. باید راه تشکیل احزاب و مکانیسم انتخاباتی و قانون مطبوعات را سهیل کنیم و تمام سازوکارهایی که یک شهروند عادی بتواند در سرنوشت خویش دخالت کند را اصلاح کنیم. تا زمانی که این اتفاق نیافتد و فرد احساس کند کوچکترین نقشی در تصمیم گیری کلان مملکت ندارد این اتفاقات میافتد و جنبشهایی به وجود میآید و در فضای رادیکال هر اقدامی با هر غرضی ممکن است.
این پژوهشگر اجتماعی گفت: در بحث کلیتر باید مطرح شود که آیا در هر شرایطی دولت میتواند قیمتها را افزایش دهد؟ این اقتصاد نئولیبرال است. اتفاقات ایران را در اینجا میشود از نظر اقتصادی و نه از نطر فرهنگ و اجتماع با جلیقه زردهای پاریس تشابه پیدا کرد. آنجا هم اعتراضات با قیمت سوخت شروع شد. وقتی قیمتها را بدون سنجیدن تبعات افزایش میدهید امکان واکنش به ویژه از طرف اقشاری که بیشترین آسیب را میبینند وجود دارد.
شهرکی افزود: دولت از سهمیه بنزین و سهمیهای نشدن گازوئیل و... گفته است، اما به طور کل برداشت عمومی این است که همه چیز گران میشود. حتی در فاکتورهای ناب اقتصادی تورم روانی موثر است. بخشی از افزایش قیمت مسکن به این دلیل بود که همه احتمال میدانند مسکن گرانتر بشود و سرمایه را به سمت مسکن بردند. اینکه افزایش قیمت موجب کاهش مصرف میشود از اقتصاد نئو لیبرال بیرون میآید. به استناد آمار خود دولت از زمان افزایش قیمتها در دوره احمدی نژاد در بلند مدت و کوتاه مدت کاهش مصرف نداشتیم. تنها یکی دو ماه این کاهش مشاهده شد.
شهرکی در پایان گفت: اقتصاد نئولیبرال فکر میکند اقتصاد در خلاء رشد میکند، ولی این طور نیست. به چه قیمتی باید قیمت سوخت را افرایش دهیم؟ قانون به دولت اختیار داده است به تدریج قیمت افزایش یابد، اما این کار را به تدریج نکردند و الان یک دفعه این کار را میکنند. نمیتوان مشکل بیکاری و گرانی را با فشار بر مصرف کننده در کالای سمبلیکی مثل سوخت حل کرد. تصور این است که همه چیز گران میشود و اعتراضات به کف خیابان کشیده میشود.
این جامعه شناس افزود: نفوذ گروههای الیگارشی، تنگ دستی و فقر، بیکاری، مشکلات تامین معیشت، ناامیدی ها، محرومیتها، محدودیتها، یاسها و... از عوامل این شکل از اعتراض است. به قول رابرت مرتن، جامعه شناس هدفهای زیادی به وجود آمده، ولی وسیله رسیدن به این اهداف به دلایل متعدد امکان پذیر نیست. همه اینها در مجموع نشان میدهد ما فقط نباید به عامل گرانی بنزین توجه کنیم. مساله به این سادگی نیست.
قرائی مقدم گفت: کسانی که در برج عاج نشسته اند نمیتوانند راجع به جامعه و حرکت و سیر تحول و دگرگونیهای فکری، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی در ایران و جهان نظر بدهند. دنیا دهکده جهانی شده است و همه چیز روی هم اثر دارد. باید به تصمیم گیرندگان واقعیتها را نشان داد نه اینکه با چاپلوسی واقعیت را وارونه کرد.
ضعف نهادهای جامعه مدنی و حرکتهای اعتراضی کور
این جامعه شناس گفت: ما در شرایط بحرانی هستیم. کسانی که میگویند پروژه سوریهای و عراق و افغانستان شدن ایران محتمل نیست اشتباه میکنند. ما کاملا با این خطر مواجه هستیم. ما با حکومت فاشیست ترامپ مواجه هستیم. برای نئوکانها و نئولیبرالهای آمریکا هیچ فرقی نمیکند که مردم کشور ما حقوق بشر و آزادیهای مدنی دارند یا خیر. در مورد کشورهای دیگر هم همینطور. مگر مشکل کوبا و ونزوئلا حجاب و ناشادی مردم است؟ این دخالتها در تمام کشورهایی که آمریکا در آنجا پایگاه نداشته باشد وجود دارد.
توکلی ادامه داد: علاوه بر این ما در محاصره کشورهایی هستیم که زمان شاه بحرین را از چنگ ما در آوردند. اینکه میگویند در زمان شاه اقتدار ملی وجود داشت اشتباه است. بحرینی را از دست دادیم که منبع ثروت و نفت و مروارید بود. همه سلطنت طلبهایی که پز آرامش و قدرت ایران در آن زمان را میدهند دروغ میگویند. ما در معرض هجوم بدترین تبلیغات هستیم. حالا در این میان اشتباه حکومت خود ما این است که به هیچ وجه با مردم مهربان نبوده است یعنی راهی نداده که مردم با مسالمت و شعارهای جامعه مدنی خواسته خود را پیش ببرند. وقتی مردم نتوانند چنین کاری کنند عرصه برای فرصت طلبانی که الان این حرکات کور و وحشیانه را اداه میکنند باز میشود.
این جامعه شناس در پاسخ به این پرسش که آیا فشار ناشی از مشکلات شدید اقتصادی باعث شده است اعتراضات به صورت کور و خشن باشد گفت: از رسانههای امپریالیستی غافل نشوید. آنها نیازهایی خلق میکنند که با نیازهای واقعی فرق دارد. این مسالهای است که جامعه شناسانی مثل بوردیو، هورکهایمر و طرفدارن مکتب فرانفورت به آن اشاره کرده اند. از روز اول انقلاب مدام این تبلیغات بود که مردم زیر خطر فقر رفته اند. در واقع فقر در افغانستان و پاکستان و عراق شدید است. در ایران عواقب وضعیت بد اقتصادی هنوز آنقدر دامن گیر نشده است که این تظاهرات کور و غارت فروشگاه و... صورت بگیرد.
توکلی ادامه داد: به نظر من بیشتر ناامنی و عدم اطمینان از آینده و اینکه حرکتهای اقتصادی مطمئن کننده صورت نگرفته است، موجب اعتراض مردم شده است. باید توضیح داده شود که سرمایههایی که گم شد کجاست. میلیاردهایی که ناپدید شد باید تزریق میشد و به بودجه دولت بر میگشت و شفاف میشد. این کارها انجام نشد و دست دولت خالی مانده است. علت اعتراضات بیشتر احساس ناامنی است تا اینکه کارد به استخوان مردم رسیده باشد. با اینکه وضعیت بد اقتصادی از روز اول انقلاب وجود داشته است، اما به خصوص تا دو سال قبل آنقدر وضعیت وخیم نبود که اعتراضات بخواهد به دلیل اقتصادی خیلی شدید باشد.
این جامعه شناس گفت: در تمام مواقعی که مردم رفاه هم داشتند و کشورهای همسایه مثل گرجستان و ترکیه و ارمنستان و آذربایجان با پول همین مردمی که تبلیغ میشد زیر خط فقر هستند آباد شد، اعتراضات وجود داشت. در ۱۰ سال اخیر رستوران غذاهای ایرانی در هر کشوری که طبقه متوسط ایران دسترسی داشته ساخته شده است. این مساله نشان میدهد نه تنها این طبقه وضعیت بدی نداشته بلکه به کشورهای همسایه پول تزریق کرده است. همین الان برخی در ترکیه ملک میخرند و شبکههای ماهوارهای غیر حکومتی با پول مردم ایران میچرخد.
توکلی گفت: تصور من این است که در مورد اینکه وضعیت اقتصادی به جایی رسیده که باعث این قضیه شده است باید کارشناسی بیشتری صورت گیرد. این اعتراضات بیشتر به دلیل احساس ناامنی و ناامیدی است. همیشه تغییر در قیمت حاملهای انرژی به صورت نمادین علامتی از افزایش قیمتها بوده است. چه پیش و چه پس از انقلاب این مساله وجود داشته است و، چون قیمت سوخت روی سایر اقلام تاثیر میگذارد، احساس ناامنی افزایش مییابد.
این جامعه شناس در پایان گفت: راهکار این است که مهربانانه برخورد شود و به نهادهای جامعه مدنی فرصت بدهند با مردم صحبت کنند تا آنها بتوانند از طریق نهادها و اشکال جامعه مدنی، مشکلات را حل کنند.
افزودن نظر جدید