- کد مطلب : 10951 |
- تاریخ انتشار : 22 خرداد, 1395 - 12:07 |
- ارسال با پست الکترونیکی
هدی صابر به روایت لطف الله میثمی
![](http://omidnamehnews.ir/sites/default/files/post_image/10170804_307179959430050_996953130_n.jpg)
آقای میثمی، از چه زمانی با مرحوم هدی صابر آشنا شدید؟
ایشان به تاریخ بسیار علاقه داشتند و در زمینههای مختلف مثل جنبش تنباکو، مشروطیت، نهضت ملی و انقلاب اسلامی، آثار زیادی هم ارایه کردند. آشنایی من هم تقریبا با او به همین علاقهاش به مسایل تاریخی بازمیگردد چراکه به یاد دارم نخستین دیدار ما توسط مهندس سحابی انجام شد. من معتقد بودم که نهضت ملی بسیار عمیقتر از مشروطه است و تقریبا ما در یک جلسهای نزدیک به سه یا چهار ساعت دراینباره حرف زدیم و من اطلاعاتم را در اختیار هدی صابر قرار دادم. اما اوج دیدارهای ما به سال 73 باز میگردد. سالهایی که ما جلساتی برای تشکیل یک حزب برگزار میکردیم و صابر نیز در این جلسات حضور داشت. آن زمان بود که من با منش و خصوصیان اخلاقی او بیشتر آشنا شدم.
نخستین چیزی که در خصوصیات رفتاری آقای صابر توجه شما را جلب کرد، چه بود؟
اول اینکه ایشان بسیار انسان منظم و دقیقی بود. همیشه در جلساتی که ما داشتیم مطالب را بهصورت منظم و مرتب آماده میکرد و این حسن خوبی بود. اما جز این، آقای صابر بسیار انسان پرسشگری بود ازاینرو به سبب پرسشهایش و مطالعه زیادش، همیشه تحلیلهای دقیق و جامعی ارایه میکرد.
اگر بخواهید یکی از آثار ایشان را بهعنوان مهمترین اثرش بنامید، کدامیک را نام میبرید؟
من فکر میکنم که نمیتوان از یک اثر بهعنوان مهمترین اثر نام برد چراکه ایشان با عمر کوتاهشان اینقدر در تاریخ ایران و روی مسایل تاریخی ایران کار کرده بود که عمرش به بلندای تاریخ معاصر ایران شد. او آدمی بود که همهجانبه در زمینه معرفت دینی، در زمینه معرفت راهبردی و استراتژیک و هم در زمینه بینش و منش کار کرده بود و در این راستا هم آثار برجستهای دارد. او همیشه میگفت که در تکرار بینش و روش، منش آدمی نیز قوی و پایدار میشود. اما در مجموع او کتابهایی دارد مثل هفت فراز از تاریخ ایران که به لحاظ بررسی تاریخ ایران، بسیار کتاب مهمی است. همچنین در کتاب «باب بگشا» نیز بسیار دقیق و رسا روی مسایل دینی کار کرده است چراکه یکی دیگر از علایق او جنبشهای انبیاء بود.
جز کار کردن روی مسایل دینی و تاریخی، دیگر چه دغدغههایی داشتند؟
اینها بخشی از دغدغههایش بود. او علاوه بر اینها، خیلی زیاد دغدغه مستضعفین را داشت بهطوریکه در بلوچستان یک پروژهای داشت که مردم فقیر را جمع میکرد و به آنها در زمینههای مختلف آموزش میداد و حتی این کارهای او توانست توجه امام جمعه وقت بلوچستان را به خود جلب کند. اما این دغدغهاش آنقدر همیشگی و بزرگ بود که خواهرش یعنی فیروزه صابر، اکنون در حال ادامه برای اتمام این پروژه است. پروژههای دیگری هم داشتند مثل زاهدان که البته قبل از فوتشان توانستند آنها را به سرانجام برسانند. این روحیه عملگرا بودن هدی صابر واقعا قابل تحسین بود چراکه اغلب بحثهایی مطرح میشد مبنی بر اینکه چرا عدهای فقط شعار میدهند و پای عمل که میرسد، کارها را به دیگران واگذار میکنند؟ این رفتار هم همیشه مورد نقد شخص هدی صابر بود و از این مساله پرهیز داشت. ازاینرو همیشه خودش برای انجام کارها و رفع دغدغههایش در هر حوزهای که بود چه تاریخ و چه کمک به مستضعفان؛ آستینهایش را بالا میزد و وارد میدان میشد. حتی روی پروژههای بلوچستان یا زاهدان، گاهی برای منابع مالیاش سراغ دوستان میرفت و برایشان توضیح میداد و از آنها کمک میگرفت اما همیشه بخشی از کار را خودش تامین میکرد.
همچنین او روی مساله آموزش هم بسیار تاکید داشت تا آنجا که یادم میآید یکسری کلاسهایی در زیرزمین حسینیه ارشاد برگزار میکرد که حدود 60 یا 70 دانشجو داشت که اتفاقا روی همان کتاب «باب بگشا» کار میکردند. همیشه هم کلاسهایشان منظم برگزار میشد و او با جان و دل به سوالها پاسخ میداد.
به نظر شما چه طور میشود راه صابر را ادامه داد؟
هدی صابر مرد بزرگی بود و ادامه دادن مشی و منش او ساده نیست. کسی که تا این اندازه اخلاقگراست و دغدغه مردم را دارد که حتی با مرگش هم پیامی به مردم میدهد، به نظر شما میتوان به این راحتی مسیر او را طی کرد؟ بعد از مرگ مهندس سحابی و در پی آن هاله سحابی، هدی صابر سکوت نکرد و به هر ترتیبی بود حتی با غذا نخوردن و نیاشامیدن، به مردم پیام داد. قطعا گام نهادن در مسیر صابر، راه سختی است اما راه انسانیت و اخلاقمداری است.
افزودن نظر جدید