- کد مطلب : 11328 |
- تاریخ انتشار : 4 مرداد, 1395 - 10:47 |
- ارسال با پست الکترونیکی
رونمایی از استراتژی اصولگرایان برای انتخابات ۹۶؛ بازگشت به ادبیات احمدینژاد
اصولگرایان خیلی زود استراتژی انتخاباتی خود برای انتخابات ۹۶ را فاش کردند. هر چند خودشان تاکنون در این خصوص اظهارنظری نکردند اما موضوع فیشهای حقوقی و بهرهبرداری از این موضوع توسط این جریان و رسانههای آنها نشان داد آنها میخواهند با بهرهگیری از ترفند احمدینژاد در ۲ انتخابات ۸۴ و ۸۸ و استفاده ابزاری از واژه «عدالت محوری» و نشان دادن اصلاحطلبان و جریان موسوم به اعتدال به «اشرافی گری» در نزد افکار عمومی خود را پیروز بلامنازع انتخابات کنند. آنها دلگرم به حمایت برخی از ارکان قدرت برای استفاده از رانت اطلاعاتی هستند. به همین دلیل شاید نقطه مشترک رسانههای اصولگرا را طی هفته جاری، مجموعه اظهارنظرهایی درباره «اشرافی گری» و «فساد ستیزی» بتوان نام برد. این موضوع آنقدر چشمگیر است که میتوان گفت که این رسانهها یک خط مشترک را در این راستا دنبال میکنند. خطی که جالب است بگوییم از چند کلید واژه اصلی یعنی «ساده زیستی»، «اشراف گری» و «عدالت محوری» تشکیل شده است. از این رو، به نظر میرسد این خط و دو قطبی کردن فضای کشور به «اشرافی گری» و «عدالت محوری»، استراتژی جدید اصولگرایان برای تخریب رقبا باشد. استراتژی که تداعی کننده عبارتها و حتی شعار محمود احمدینژاد در سال 84 یعنی «ساده زیستی» است. با این رویکرد به نظر میرسد که اصولگرایان یا میخواهند جا پای محمود احمدینژاد بگذارند و یا اینکه از استراتژی او در انتخابات آینده استفاده کنند. محمدرضا خباز، معاون سابق امور تقنینی رئیسجمهور در مجلس و استاندار فعلی سمنان معتقد است که استفاده از این روشها منسوخ شده است و اصولگرایان با استفاده از این روشها دیگر پاسخ نمیگیرند.
با محمدرضا خباز همکلام شدیم تا تحلیل و نظر این مقام دولتی را درباره استراتژی اصولگرایان برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ جویا شویم:
آقای خباز، با توجه به اینکه شما استاندار سمنان هستید، تا چه اندازه فضای استان شما، به سمت انتخابات سال 96 رفته است و احزاب و گروهها فعالیت میکنند؟
فعلاً در استان سمنان خبری از انتخابات نیست و آن طور که من میبینم، نه مردم و نه احزاب و گروههای سیاسی، هنوز ورود جدی به این موضوع نداشتهاند. معمولاً بحثهای مربوط به انتخابات از تهران و زودتر از سایر شهرها آغاز میشود.
موضوع فیشهای حقوقی یکی از بحثهایی است که این روزها از سوی مخالفان در جامعه زیاد مطرح میشود. به نظر میرسد که طرح این بحثها، هدف انتخاباتی دارد. نظر شما چیست؟
همینطور است. یکی از دلایلی که این موضوع زیاد مطرح میشود و اکثراً هم از سوی جناح مخالف است، با هدف انتخابات آینده است. چراکه اگر فقط در حد نقد بود که باید آنها کارهایی هم که دولت و وزرا برای حل مشکل حقوقهای نجومی کردهاند را نیز میگفتند اما همانطور که میبینید، فقط حرفهایی که نه قصد نقد بلکه حتی قصد تخریب دارد، از سوی مخالفان مطرح میشود. این در حالی است که رئیسجمهور دستور پی گیری داد و در دولت پی گیری این موضوع پایان نیافته است.
اگر هدف انتخاباتی این نقدها و به تعبیر شما تخریبها را بپذیریم، میتوان گفت که یکی از استراتژیهای اصولگرایان برای انتخابات بعدی مانور دادن روی پروژه فقیر و غنی در جامعه باشد. درست است؟
میتواند باشد. اما باید روی اینکه این طرح این موضوع با عنوان پروژه درست است یا نه، بحث کرد. یکی از روشهایی که رقبای ما در انتخاباتهای گذشته از آن استفاده میکردند، تخریب و استفاده از روشهای نامطلوب و غیراخلاقی بود. طوری که بعضاً عدهای میگفتند که نکند رقبای شما، به شعار هدف وسیله را توجیه میکند، معتقد هستند. یعنی عدهای درصدد این بودند که برای رسیدن به هدف برد در انتخابات ریاست جمهوری، از هر ابزاری، حتی ابزار خلاف شرع، حتی توهین و بردن آبروی دیگران از رسانههای گروهی، ابایی نداشتند. البته در بعضی از مقاطع هم بهره این کار خلاف خود را با اغواگری و گول زدن عدهای به هدف غیر اصولی خود رسیدند.
قبلتر نیز جناح رقیب از این روش استفاده کرده بود. یعنی آقای احمدینژاد نیز بارها بحث اشرافی گری را در جامعه مطرح کرده بود. به نظر شما امروز در دولت آقای روحانی، از این روش جواب خواهند گرفت؟
شاید در گذشته این روش برایشان، جواب داد و مثلاً آقای احمدینژاد بارها این بحثها را در افکار عمومی طرح کرد، اما امروز با فضایی که در کشور به وجود آمده و با اتفاقاتی که در کشور افتاده است، دیگر از این روشها پاسخ نمیگیرند. چون مردم به آگاهی لازم رسیدهاند. چراکه این تجربه را دارند که کسانی که از روشهای نامطلوب به قدرت رسیدند، از همان روشها استفاده کردند.
یعنی فکر میکنید که اگر اصولگرایان به سیستم احمدینژاد تن بدهند، باختهاند؟
بله. چون معتقدم که معتقدم این پروژه منسوخ شده است. همانطور که گفتم نمونهاش آقای احمدینژاد است که در سال ۸۴ با اهانت، توهین به بزرگان کشور و شخصیتهای خدوم و لکهدار کردن چهره افرادی که در مسند خدمتگزاری بودند، برای مدت کوتاهی توانست بر قدرت بماند اما پایدار نماند. چرا پایدار نماند؟ چون با از روش اشتباهی استفاده کرد و کسی که خودش فریاد مظلومیت سر میداد اما در دولتش اختلاسهای چند صد هزارمیلیاردی رخ داد. کسانی که با تهمت، دروغ و شایعهپراکنی میخواهند به هدف برسند، اولین ضرر این است که در پیشگاه خدا، غضب الهی را برای خود میخرند. دوم اینکه وقتی مردم متوجه ماجرا میشوند، چیزی جز لعن و نفرین برای آنها نمیخواهند. بدیهی است که بار کج هم به مقصد نخواهد رسید.
اصلاً چقدر این پروژه فقیر و غنی در دولت آقای روحانی جواب میدهد؟ یعنی عملکرد آقای روحانی اصولاً به گونهای بوده که این سطح از اختلاف ایجاد شود؟
جواب نمیدهد. چون آقایانی که دنبال سوءاستفاده هستند، باید بدانند که تاریخ ایران اختلاسهای سه هزار، 9 هزار و 12 هزار میلیاردی را فراموش نخواهند کرد.
اگر اصولگرایان از این روش تبلیغات رسانهای استفاده کنند، فکر میکنید که دوباره احمدینژاد دیگری تکثیر شود و یا اینکه دوباره شاهد حمایت اصولگرایان از احمدینژاد باشیم؟
اصولگرایان خودشان بارها گفتهاند که دیگر از احمدینژاد حمایت نمیکنند. بنابراین شاید آنها از احمدینژاد حمایت نکنند اما روشی را هم که پیش گرفتند، روشی است که احمدینژاد به کار گرفته و مردم این را به خوبی میدانند و با این روشها آشنا هستند. از طرفی مردم الآن آگاهتر از گذشته هستند و تن به این نوع تبلیغات نمیدهند. بنابراین بهتر است که خودشان نیز متوجه اقداماتی که میکنند، باشند تا دوباره روزی نگویند که ما دیگر از فلان فرد حمایت نمیکنیم و یا از ابتدا حمایت نکردهایم.
افزودن نظر جدید