- کد مطلب : 15432 |
- تاریخ انتشار : 5 مهر, 1396 - 09:15 |
- ارسال با پست الکترونیکی
سیاست ورزی منهای مردم
اما در هر حال یکی از انتقادات صریحی که اخیرا به جریان اصولگرایی وارد شده است، بدنه ضعیف اجتماعی این جریان است. بدان معنا که رویکردهای آنها پاسخگوی نیازهای فعلی جامعه نیست و نیاز به بازسازی بدنه اجتماعی خود و ارتباط بیشتر با مردم دارد. اما طی یادداشتی که اخیرا از سمت یکی از فعالان اصولگرا در فضای مجازی و رسانهها منتشر شد این موضوع بیشتر زیر ذرهبین رفت و ابعاد جدیدی از آن باز شد. در بخشی از این یادداشت گفته شده است:« حزبالهیها هرکس را که بکوبند، او رای میاورد. این البته تقصیر خودمان است؛ معلوم نیست چه کرده ایم که این چنین مخالفت با ما، برای ملت جذاب است! .» یکی از ابعاد این یادداشت بیان میکند مردم نسبت به اصولگرایان گارد خود را بالا گرفتهاند و هرکسی که رویکردی مقابل آنها داشته باشد برای مردم ایدهآل محسوب میشود. اما ناصر ایمانی تحلیلگر اصولگرا در این باره نظر دیگری داشت وضمن رد کامل این نظریه به «ابتکار» گفت:« تصور میکنم اصلاحطلبان در برخی مقاطع زمانی که میبینند فشارهای داخلی آنها زیاد است و به مردم پاسخگو نیستند، شروع به ساخت نوعی فضاهای رسانهای تفننی میکنند تا از مسئولیتهایی که بر دوش آنها است، فرار کنند. فضای جذابیت مخالفت با اصولگراها هم یکی از آنها است. یعنی اصولگرایان بعد از انتخابات اخیر کاملا از پهنه سیاست کنار کشیدند. طبیعی است که درحال حاضر که ریاست جمهوری در دست آنها نیست، فعالیت سیاسی آنها پایین آمده است اما این حواشی که راجع به لجاجت با جریان اصولگرایی مطرح میشود صحنه سازیهای جناح اصلاحطلب است.»
اما درکنار دیدگاهی که ناصر ایمانی در این خصوص دارد، اسماعیل گرامی مقدم تحلیلگر مسائل سیاسی اصلاحطلب نظر دیگری دارد و دراین خصوص به «ابتکار» گفت:« به نظر میرسد به کار بردن واژه جذابیت مخالفت با اصولگرایان نوعی فرار به جلو باشد. آن چیزی که مفهوم است و برای مردم معنی دارد مخالفت با شعارهای اصولگرایان نیست بلکه مخالفت با رویکرد آنها است. نکته بعد این است که مردم ایران دوره هشت ساله اصولگرایان را تجربه کردند، در زمان دولت نهم و دهم و مجلسهای هفتم،هشتم و نهم که مطلقا در اختیار اصولگرایان بود نتایج جبران ناپذیری به بار آورد که تحریمهای شدید سیاسی اقتصادی و امنیتی از جمله آنها بود که کشور را تا مرز فروپاشی کشاند. بنابراین دستاورد حاکمیت اصولگرایان هرگز جذابیت ندارد و مخالفت مردم در انتخاباتها نشان میدهد رویکردهای آنها نه برای مردم نه جریانها هیچ جذابیتی ندارد.»
لزوم بازسازی دو جریان اصولگرا و اصلاحطلب اما در مجموع حتی خود افراد از درون جریان اصولگرایی هم بعضا معتقد هستند که در بسیاری موارد این جریان نیاز به بازسازی دارد و رویکردهای آن در خیلی موارد پاسخگوی نیازهای فعلی جامعه نیست. ناصرایمانی در این باره به«ابتکار» گفت:« درمورد مطابق نبودن رویکردهای اصولگرایان با مردم نمیتوان فقط آن را به جریان اصولگرایی بسط داد چراکه اصلاحات هم با این مشکل مواجه است اما کمتر. اصولگرایان بیشتر نیاز به تجدید نظر در مورد رویکردهای خود دارند و طبیعی است چراکه اصولگرایان بالغ بر ده سال بر مسند قدرت بودند و فاصله آنها با مردم زیاد شد. به طور طبیعی خصلت در قدرت بودن، دور شدن از خواستههای مردم و غرور است و این باعث میشود مردم زمانی آنهارا کنار میگذارند تا خود را بازسازی کنند و این فرصت در حال حاضر برای اصولگرایان به وجود آمده است.» وی افزود:« این مسئله فقط مختص به اصولگرایان نیست و هیچکس خود را از کنار گذاشته شدن توسط قدرت مبرا نداند. اصولگرایان باید در ایدهها و روشها و خصوصا رابطه با مردم بازنگری کنند تا بتوانند در انتخابات بعدی هم نه اما انتخابات بعداز آن و سالیان بعد بیشتر در قدرت حضور پیدا کنند. البته که این موضوع هم در خصوص هردو جریان است و اصلاحطلبان هم در حال حاضر از خواستههای مردم دور شدهاند و هیچ کس نمیتواند با تکیه برقدرتی که در حال حاضر دارد برای همیشه خیالش راحت باشد و همواره هردوجناح باید برای بازسازی خود و همسو شدن با مردم تلاش کنند.» اما حسین کنعانی مقدم دیگر فعال اصولگرا دراین باره دیدگاه متفاوتی با ناصر ایمانی داشت و به «ابتکار» گفت:« جریان اصولگرایی به آن دلیل که مبنای آن شرع اسلام است تعداد محدودی از مطالبات مردم را مورد توجه قرار میدهد. به عنوان مثال امکان دارد مردم آزاد شدن مشروب و همجنس گرایی را مورد مطالبه قرار دهند، جریان اصولگرایی برای کسب رای هیچوقت چنین مطالبه ای را قبول نمیکند و اصول خود را زیرپا نمیگذارد. اما دیگر جریانهای سیاسی اینکار را انجام میدهند به طوری که میگویند هدف وسیله را توجیه میکند و به مردم میگویند ما حرفهای شما را قبول داریم و رسیدگی میکنیم اما به محض اینکه به قدرت میرسند میگویند قانون اساسی اجازه چنین اقدامی را نمیدهد. درواقع این جریان ها با دروغ و ریا و برای کسب آرا به مردم وعدههایی را میدهند که از پس محقق کردن آنها برنمیآیند.» وی افزود:«مردم ما نشان دادهاند خواستههای آنها بر اساس اسلام است و خارج از اسلام چیزی نمیخواهند و مسئله دیگر اینکه چارچوب اصولگرایی، چارچوب قانون است. البته حضرت امام وقتی مطالبات مردم را میدیدند و برآورده نشدن آنها باعث آسیب به مصلحت نظام میشود، براساس مصلحت نظام نسبت به آن پاسخ مثبت میدادند. به همین خاطرجریان اصولگرایی هرچه قانون اساسی بگوید به آن عمل میکنند و مطالبات مردم هم اگر براساس قانون اساسی باشد به آن پاسخ میدهند. بنابراین فقه شیعه ،فقه پویا و متناسب با زمان است که اصولگرایان هم برهمان اساس عمل میکنند.» اما مسئله اصلی درحال حاضر فقط مطابقت رویکردهای اصولگرایی با مطالبات مردم نیست بلکه شائبههایی است که نشان از گارد مردم در مقابل آنها دارد. و اکثرا افراد حاضر در این جریان این شائبه را رد میکنند.
شعارهای جریان اصولگرا برای مردم جذاب نیست
اما در این میان اسماعیل گرامی مقدم با اشاره به نیاز مبرم اصولگرایان به تغییر رویکرد به «ابتکار» گفت:« اگر اصولگرایان نسبت به شعارها، رفتار و رویکردهای خود چرخش و تغییر اساسی نداشته باشند، هیچگاه از سمت مردم روی خوش نمیبینند و باید منتظر شکستهای بعدی و پشت سر هم در انتخابات باشند. مگر اینکه اصلاحات لازم را به وجود آورند و آنچه که مردم مطالبه دارند در حوزههایی مثل حوزه جوانان، بانوان، اقلیتهای دینی و بازشدن فضای سیاسی کشور، پویا شدن اقتصاد و روابط حسنه با دنیا عملی کنند میتوان نسبی و حتی نه 100 گفت که احتمال دارد مردم به رویکردهای اصلاح شده آنها پاسخ مثبت نشان دهند. اما باز هم نمیتوان گفت که رویکردهای آنان میتواند صددرصد تغییر کند و بازهم در آینده شاهد شکست آنها خواهیم بود.» وی همچنین در خصوص جذابیت مخالفت با اصولگرایان افزود:« جذابیت مخالفت ممکن است بر سر لجاجت و منافع عمومی صورت بگیرد اما جذابیت جدلها مردم را جذب نمیکند بلکه جذابیت شعارها بعضا مردم را جلب میکند. به طوری که اصولگرایان حتی با وجود دو شکست متوالی، همواره بر آرمان های خود پافشاری میکنند و حتی در حوزه سیاست خارجه همچنان هرآنچه در چنته خرج میکنند تا برجام با شکست مواجه شود. درواقع جریان اصولگرایی در هر نهادی که حضور دارند سعی میکنند بر طبل ناامیدی بکوبند تا برجام شکست بخورد و کشور بازهم در انزوا فرو برود. البته برخلاف تلاش آنها همواره به دستاوردهای برجام افزوده میشود.» اما ناصر ایمانی نظر کاملا متفاوتی نسبت به
گرامی مقدم داشت و دراین باره به «ابتکار» گفت:« یکی از طرق زنده ماندن اصلاحطلبان در فضای سیاست، طریقه سلبی است. یعنی با نفی دیگری سعی در اثبات خود دارند اما بعضا اصلاحطلبان برای اینکه فرار از مسئولیتهای فعلی خود داشته باشند و وحدت درونی خود را حفظ کنند شایعه پراکنیهای اینچنینی میکنند که به این ترتیب یک پوشش رسانهای تشکیل دهند. وگرنه جای بحث دلزدگی مردم از اصولگرایان حال حاضر نیست و نکته بعد اینکه درحال حاضر وزن فعلی اصولگرایان منهای تفاوت شهرها در مجلس وزن بالایی است و حتی در انتخابات هم آرا اصولگرایان بالا بود و حتی در انتخابات شورای شهر اصولگرایان آرا بالایی داشتند بنابراین اینکه بگوییم مردم از اصولگرایان رویگردان شدهاند نه منطقی است و نه واقعی.»
جریان اصولگرایی از کسب رای به هر قیمتی منزه است
اما در کنار صحبت های فعالان اصولگرا فرضیه هایی هم در خصوص شکست آنها در انتخابات اخیر وجود دارد که به گارد مردم در مقابل آنها مهر تائید میزند. البته که حسین کنعانی مقدم با این مقوله مخالف است و ضمن اشاره به سیاه نمایی های این موضوع به «ابتکار» گفت:« به نظر من جریان اصولگرایی منزه از کسب رای با این شیوهها است و بعضی از جریانهای سیاسی در کشور سالهاست با شکل اپوزیسیون سعی در ایجاد جذابیت دارند چراکه ظاهرا مخالفت خوانی جذابیت بیشتری تا تائید نظام دارد و اولین بار هم جناح چپ این رویه را در پیش گرفت و سابقه آن به گروه های چپ و منافقان و جریان های سیاسی برمیگردد که سعی داشتند با مخالفت خوانی و سیاه نمایی رای جمع کنند. اما وقتی همان جناحها به قدرت میرسند نمیتوانند مطالبات مردم را برآورده کنند و خود آنها دچار سیاهنمایی میشوند. بنابراین این روش غلط است و جواب نمیدهد. ضمن اینکه جریان اصولگرایی نیاز ی به بکارگیری این روشها برای کسب آرا ندارد و حتی این روشهارا به رسمیت هم نمیشناسد.» وی افزود:« علل شکست اصولگرایان در 96 این بود که نتوانستند مطالبات مردم را در رویکردهای خود جای دهند درواقع نتوانستند آنطور که شاید و باید مطالبات مردم را در گفتمان خود مطرح کنند. اصولگرایان در انتخابات عمدتا مطالبات جناحی خودرا مطرح کردند مردم هم قطعا نسبت به کسانی که مطالبات آنها را مطرح میکنند اقبال نشان دادند. البته که مخالفت با نقد متفاوت است. در رقابت های سیاسی دو جریان سیاسی مقابل یکدیگر قرار میگیرند و طبیعی است که رفتارهایی مخالف یکدیگر داشته باشند. اما در بعضی موارد برخی افراد حتی در مخالفت با یکدیگر حرف حقی را میزنند اما اراده باطلی دارند.»
اصولگرایان سیاهنمایی را کنار بگذارند
اما درانتها و برای پایان دادن به این نوع فرضیهها ناصر ایمانی به«ابتکار» گفت:« خبرنگاران و گزارشگران به این علت که در تهران هستند فقط تهران را مدنظر قرار میدهند در صورتی که مجموع کشور ما ایران است و برای سنجش باید کل کشور را مدنظر قرار داد که در آن صورت درمیابیم اتفاقا اصولگرایان در بین مردم طرفداران زیادی دارند.
در انتخابات اخیر هم سهم خوبی نصیب اصولگرایان شد. ضمن اینکه الان زمان این صحبت ها نیست. بهتر است اصلاحات الان راجع به کابینه و اعضای آن اظهار نظر کند اما این کار را نمیکند چون پاسخ قانع کنندهای برای مردم ندارد.» البته همواره این مسائل مطرح میشوند و تا زمانی که اصولگرایان طی گفتوگویی واحد دراین باره عرض اندام نکنند و سعی بر همسویی با مردم نداشته باشند این اختلافات ادامه پیدا میکند. اسماعیل گرامی مقدم دراین باره به «ابتکار» گفت:« هرچقدر اصولگرایان پابرجا براین مسئله باقی بمانند که مطالبات حداکثری مردم را بی پاسخ بگذارند مثل حوزه موسیقی، کنسرتها و امثال این مطالبات هیچ تغییری در اقبال مردم نسبت به آنها در فضای سیاسی ایجاد نمیشود. علاوه براین آنها باید روش های سیاهنمایی و فرسوده را کنار بگذارند و با واقعیت جامعه که همان مطالبات مردم است مواجه شوند.»
اما در انتها باید گفت همه جناح ها همواره با حواشی و شایعه پراکنی مواجه بودهاند . اما در خصوص جریان اصولگرا این شایعه ها نیستند که به محبوب نبودن آنها میان اکثر مردم دامن میزند بلکه مطابق نبودن رویکردهای آنها با مطالبات مردم است که بعضا خود آنها هم به آن معتقد هستند و برای موفق عمل کردن در آینده سیاسی این جریان تغییر رویکرد را راهکار اساسی میدانند.
افزودن نظر جدید