امید

هم مشاور رييس‌جمهور بودن مهم است و هم رييس مركز بررسي‌هاي استراتژيك بودن. بار معنايي «نوشت» هم از «گفت» بيشتر است، يعني فردي مهم نه سرپايي و با عجله و فكر نشده كه با آرامش و فراغ‌بال خودش دست به كيبورد كامپيوتر برده و در انتخاب كلماتش دقت كرده است. پس حتما مي‌خواهد پيام مهمي را به خواننده‌هايش منتقل كند؛ پيامي واجد معنا كه مخاطب فارسي زبان آن را مي‌فهمد، نوري در تاريكي ذهنش نسبت به يك مساله تابيده مي‌شود و داده‌اي وارد ذهنش مي‌شود كه قبل‌تر از آن بي‌خبر بوده.

فهم مخاطب از پيام براي هر نويسنده‌اي شرط اول است. كسي براي نفهميدن طرف مقابلش چيزي نمي‌گويد و پيامي صادر نمي‌كند. مگر آنكه آن پيام يك كد امنيتي باشد كه رمز گشايش كار هر كسي نيست جز‌گيرنده اصلي.

با اين مقدمه آخرين توييت حسام‌الدين آشنا را با هم بخوانيم: «مي‌گويند كلاهي در كشميري گم شده است، چه بسا زوجه هم در اين شلوغي زوجه‌المرحوم را در ديار باقي پيدا كند. آنها كه به دنبال تابستاني داغ هستند ماجراهاي نيمروز را هم فراموش نكنند. آنها كه مشاور امنيت ملي را نمك‌گير كرده‌اند، وزير انرژي كه نمكدان شكسته را هم به ياد داشته باشند.»

در نگاه اول چه فهميديد؟ در نگاه دوم و سوم چطور؟ گويي كلماتي روي كاغذ پاشيده شده‌اند. براي فهم آنها بايد مثل يك سند پيدا شده از دوران جنگ سرد دقت كنيم. كلاهي و كشميري به عنوان منافقيني كه در هسته مركزي قدرت نفوذ كرده بودند و عاملان اصلي بمب‌گذاري‌هاي دهه شصت بودند براي همه آشنا هستند.

خب. كلاهي در كشميري گم شده يعني چه؟ يعني كلاهي و كشميري فرار كردند؟ اينكه خبر سوخته است. كلاهك هسته‌اي در كشمير گم شده؟ كلاهي كه چند هفته پيش گفته شد در هلند كشته شده به كشمير فرار كرده؟ نمي‌دانيم.

«چه‌بسا زوجه هم در اين شلوغي زوجه‌المرحوم را در ديار باقي پيدا كند» زوجه منظور كيست؟ آيا منظور از زوجه‌المرحوم مريم رجوي، زوجه مسعود رجوي است و آشنا الان دارد خبر مرگ قطعي رجوي را مي‌دهد؟ اين عبارت را كه تركي الفيصل در همايش منافقين سال گذشته به كار برده بود و حضار هم برايش كف زده بودند و بعد از آن مسلم شد كه رجوي مرده است. پس منظور آشنا چيست؟ مرگ مريم رجوي را دارد پيش‌بيني مي‌كند؟

«آنها كه به دنبال تابستاني داغ هستند ماجراهاي نيمروز را هم فراموش نكنند.»

شايد اين جمله معني‌اش اين باشد كه منافقين به دنبال خرابكاري‌هايي مانند تابستان شصتند و الان آشنا به آنها مي‌گويد كه به ياد بياورند چه بر سر خودشان و سمپات‌هاي‌شان در آن سال
آمده.

آيا در مركز تحقيقات استراتژيك خبر و سندي به دست آمده كه آنها مي‌خواهند كاري كنند و ما هنوز خبر نداريم؟ دو روز ديگر تابستان شروع مي‌شود، آيا خطري ما را تهديد مي‌كند كه رييس مركز تحقيقات استراتژيك دارد نسبت به آن هشدار مي‌دهد، الان بايد بعد از خواندن اين توييت نگران شويم يا نشويم؟

«آنها كه مشاور امنيت ملي را نمك‌گير كرده‌اند، وزير انرژي كه نمكدان شكسته را هم به ياد داشته باشند.»

مشاور امنيت ملي كه نمك‌گير شده حتما جان بولتون است كه در ازاي گرفتن چندين هزار دلار از منافقين در همايش آنها شركت و سخنراني كرد اما وزير انرژي كيست؟ وزير سابق انرژي اسراييل كه متهم به جاسوسي براي ايران شده؟ احتمالا همان است. پس جان بولتون هم ممكن است جاسوس خودمان باشد؟ اگر هست نكند الان با اين توييت آقاي آشنا اين مهره بسوزد؟

تا همين‌جا براي كد‌گشايي از ٥٥ كلمه بيش از ٥٠٠ كلمه نوشتيم البته چيزي هم متوجه نشديم.

واقعا مي‌توان اين سوال را مطرح كرد كه آقاي آشنا اين چه مدل نوشتن است؟ اگر حرف حسابي داريد چرا آن را اين‌طور مخابره مي‌كنيد، اگر هم قصد تمرين واج‌آرايي داريد كه نه الان وقتش هست نه پست و منصب شما چنين اقتضايي مي‌كند نه زمانه زمانه چنين حرف‌هايي
است.

همه توييت‌هاي ايشان گويي براي يك مخاطب خاص نوشته مي‌شود. براي ارسال چنين پيام‌هايي توييتر خيلي مناسب نيست، ايشان مي‌توانند از اس‌ام‌اس يا ايميل استفاده كنند يا به دليل اهميت منصب‌شان به فرد مورد نظر تلفن بزنند. كيست كه تلفن رييس مركز استراتژيك را جواب ندهد.

سال ٩٢ كه روحاني رييس‌جمهور شد اصولگراي رندي گفته بود همه كابينه روحاني امنيتي و اطلاعاتي‌اند به غير از وزير اطلاعات. حالا غرض از نقل اين جمله خرده گرفتن بر امنيتي بودن آقاي آشنا نيست بلكه ذكر اين مهم است كه رييس مركز تحقيقات استراتژيك بايد حرفش براي مردم معني داشته باشد. وگرنه چو نتوان راستي را درج كردن«توييتي» را چه بايد خرج كردن؟