انتقاد از دادستان کل:اگر لباس فوتبالیستها موجب گناه است،در باره لباس احرام حجاج چه می گویید؟

 روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم عباس عبدی یا اشاره به سخنان اخیر دادستان کل کشور در باره حضور زنان در ورزشگاهها نوشت:اولین پرسش این است که مستقل از درستی یا نادرستی ادعاهای مطرح شده مبنی بر گناه بودن حضور بانوان در ورزشگاه‌ها، این اظهارات براساس کدام یک از وظایف قانونی دادستان کل انجام شده است؟

در هيچ يك از مواد قانوني از قانون آيين دادرسي كيفري در خصوص وظايف و اختيارات دادستان كل كشور وظيفه‌اي در ورود به اين موضوع براي دادستان كل كشور منظور نشده است.

پرسش بعدي اين است كه مگر وظيفه دستگاه قضايي جلوگيري از گناه است؟ بر فرض كه اين عمل گناه باشد، قطعا چنين نيست. وظيفه دستگاه قضايي اجراي قانون است. فرض اساسي اين است كه نظام جمهوري اسلامي ايران آنچه را كه از اسلام به صورت واجب و حرام ضرورت دانسته است در قالب قانون در آورده، و براي اجرا به دستگاه قضايي ابلاغ كرده است. به همين خاطر وظيفه اين دستگاه نيز اجراي قانون است.

به علاوه هيچ‌كس را نمي‌توان از انجام كاري منع كرد، مگر آنكه قانون در آن مورد صريح باشد. حضور بانوان در ورزشگاه‌ها براساس كدام ماده قانوني منع شده است؟ دادستان كل كشور فارغ از اينكه اين كار را گناه بداند يا نداند، بايد نسبت به جلوگيري‌كنندگان سوال كند كه چرا تاكنون مانع مي‌شدند، نه نسبت به كساني كه چنين حقي را روا داشته‌اند. مگر آنكه جلوگيري‌كنندگان قانون معتبري ارايه كنند كه بايد در همان چارچوب عمل كرد.

اتفاقا در مورد ديدن مردان نيمه‌لخت كه معلوم نيست، چرا چنين توصيف شده‌اند، هيچ مشكلي شرعي وجود ندارد. خيلي خوب بود ايشان مستند اين حكم را هم مي‌گفتند. در مراسم حج پوشش مردان كمتر از فوتباليست‌ها است. به علاوه تلويزيون خيلي نيمه‌لخت‌تر از اينها را چه در مورد مردان و حتي زنان نشان مي‌دهد. شايد بفرمايند آن تصوير است و حكمش با انسان زنده فرق مي‌كند. ولي در عمل فرقي ندارد. چرا كه در مورد تصوير هم مانع از انتشار حدي از ناپوشيدگي مي‌شويد.

اگر اين اقدام خلاف قانون و در نتيجه جرم است، ديگر ارجاع دادن به نوبت بعد چه معنا دارد؟ به علاوه پيش‌تر هم بارها و بارها انجام شده است از جمله در مسابقات واليبال شاهدش بوديم. اگر جرم است بلافاصله بايد اقدام كرد و مجرم را مجازات نمود. تخفيف در مرحله صدور حكم است، نه در رسيدگي اوليه. و اگر جرم نيست به چه مجوزي مانع از انجام عملي خواهيد شد كه جرم نيست؟

اگر ديدن افراد نيمه پوشيده حتي مردان گناه است، پس چرا بسياري از خانم‌هاي آقايان به خارج مي‌روند و از آن مهم‌تر اينكه چرا خود آقايان به خارج مي‌روند كه زنان بي‌حجاب، اغلب آنان را تشكيل مي‌دهند؟ حتما خواهند گفت ضرورت! هرچند بعيد است گردش جزو ضرورت باشد، ولي اگر هست، احترام به خواست مردم در داخل كه ضرورت مهم‌تري است كه بايد رعايت شود.

تا هنگامي كه نتوانيم تمايز ميان گناه و قانون را تعريف كنيم، اين درب همچنان بر همين پاشنه خواهد چرخيد. وقتي كه گفته مي‌شود به حريم خصوصي افراد كاري نداريم، ولي در فضاي عمومي قضيه فرق مي‌كند، به اين معناست كه با دين خداحافظي كرده‌ايم. زيرا مساله اصلي دين، نفوذ به حريم خصوصي است. در واقع نه تنها حضور در خصوصي‌ترين حريم كه قلب انسان است بلكه تسخير آن هدف دين است و الا در فضاي عمومي كه هر قدرتي مي‌تواند به هر نحوي عمل كند. هنگامي كه مي‌گوييم آن بخش را كاري نداريم ولي در بخش عمومي قاطع هستيم، نتيجه شكاف روزافزون ميان دو دنياي خصوصي و عمومي مي‌شود. دو نوع فرهنگ، دو نوع ادبيات و يك دورويي تمام‌عيار. و البته ناپايدار كه در نهايت با پيروزي حريم خصوصي به پايان خواهد رسيد. مدعياني كه حريم خصوصي را به مردم واگذار كنند، سرنوشتي بهتر از غلبه نهايي آن حريم بر حريم عمومي آكواريومي خود نخواهند داشت.

افزودن نظر جدید