جزئیات جدید از دستگیری نزدیک‌ترین فرد به محمدرضا پهلوی

خراسان نوشت: موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، روایتی تازه از ماجرای دستگیری ارتشبد حسین فردوست، دوست صمیمی شاه، رئیس دفتر ویژه اطلاعات دربار و قائم‌مقام سابق ساواک منتشر کرد.
بازرگان تلاش کرد فردوست را از کشور خارج کند

با این که او جایگاه ویژه ای در درباره پهلوی داشت اما تا پنج سال پس از انقلاب اسلامی هیچ کس از او خبرنداشت و پیگیری های ویژه اطلاعاتی برای دستگیری او ادامه داشت تا این که فردوست در پاییز 1362 در تهران بازداشت شد اما به دلیل ملاحظات امنیتی خبر آن رسانه ای نشد تا این که در سال 1364 فردوست در قاب تلویزیون به بیان خاطراتش از رژیم پهلوی پرداخت و همه را غافلگیر کرد. روایت چگونگی بازداشت این عنصر مهم دربار پهلوی تاکنون منتشر نشده بود. اما یکی از مسئولان رسیدگی به پرونده فردوست در گفت و گو با پایگاه اطلاع رسانی موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی با اشاره به نقش مهم فردوست در رژیم پهلوی گفت: ما در خارج سرنخ هایی را از فردوست دنبال کردیم، ولی ردی از او نیافتیم و کسی او را ندیده بود. آمریکا، آمریکای لاتین، کانادا، اروپا، ترکیه، حتی کاستاریکا را که هژبر یزدانی، سرمایه‌دار مشهور و عضو تشکیلات بهاییت آن جا بود، بررسی کردیم، روزنامه‌ها و مجلات ضدانقلاب را بررسی کردیم ولی ردی از حضور او یا ملاقاتش با کسی نبود. وی افزود: بنابراین به این نتیجه رسیدیم که فردوست می‌تواند در ایران باشد، یعنی حداقل سرنخ هایی را می‌شود پیدا کرد که احتمال حضورش در ایران را تقویت می‌کند.

ماجرای شبکه پنهان ساواک

وی اظهارکرد: آن زمان ما در داخل هم یک شبکه‌ پنهان از ساواکی های قدیمی که به هر دلیلی در داخل کشور مانده و بریده بودند و با ما همکاری می‌کردند، تحت هدایت خود داشتیم که در پوشش ضدانقلاب داخلی فعال بودند.

 ما خیلی افراد را از طریق همین شبکه می‌گرفتیم، مثلا طرف می‌آمد با این شبکه‌ تحت نظر ما همکاری می‌کرد و رویش سوار می‌شدیم و در نهایت به دستگیری یا کشف خطوط ارتباطی‌اش منجر می‌شد. ما به این افراد خط می دادیم که در ارتباط‌گیری های تان با ضدانقلاب داخل، درباره فردوست پرس‌وجو کنید و ببینید خبری از او دارند؟ آیا ردی هست یا نه؟ این مقام مسئول در پرونده فردوست با اشاره به شنود تماس های نیروهای ساواک و دست یافتن به یک پزشک ساواکی که با فردوست ملاقات کرده بود گفت: یکی از چیزهایی که از او گرفتیم، یک آدرس بود که گفت فردوست را آن جا معاینه کرده‌ام. خانه پدری فردوست بود سمت میدان انقلاب، کنار دانشگاه تهران. او در ادامه با اشاره به بازداشت این مهره کلیدی رژیم پهلوی افزود: او هیچ مقاومتی نکرد و خیلی راحت برخورد کرد. وسایل اش را یک چک کلی و مختصر کردیم و همان شب او را بردیم. با توجه به این که موضوع فردوست که در این مدت پیگیری می‌کردیم، کیس (مورد) مهمی بود، از همان ابتدا او را با نام دیگری-گمان می‌کنم سرهنگ حسینی- در بازداشتگاه ثبت کردیم. وی با اشاره به این که تصمیم گرفتیم اعلام نکنیم فردوست را گرفته‌ایم و همین خط مبهم بودن سرنوشت اش را حفظ کنیم، گفت: به او هم گفتیم به هیچ وجه اسمت را به دیگران نگو، فقط ما که با تو مرتبط ایم آن را می‌دانیم و کارهایت را با ما مطرح کن که گفت باشد.

ماجرای تلاش بازرگان برای فراری دادن فردوست

این مقام مسئول پرونده فردوست درباره علت خارج نشدن او از کشور هم توضیح داد: بعد از مدتی که بازجویی‌اش کردیم متوجه شدیم نرفتن اش به خاطر این بود که واقعا به هیچ کس اعتماد نداشت و سرنخ های ارتباطی‌اش هم کور شده بود. روزهای حاکمیت دولت موقت هم با آن ها و مهندس بازرگان مرتبط بود و آن ها هم گفته بودند، خارجت می‌کنیم، ولی عملی نشده و او مستاصل مانده بود. وی ادامه داد: توضیح داد که فردی رابط بین او و دولت موقت بوده، مهندس بازرگان هم گفته بود او را از ایران خارج کنید. یک قراری هم تعیین کرده بودند که او را منتقل کنند و مهندس بازرگان هم در جریان جزئیات این ماجرا بود. او با اشاره به ملاقات با بازرگان در مجلس برای بررسی صحت و سقم این موضوع گفت: آقای بازرگان را دعوت کردند و با او صحبت کردیم و او گفت بله، همین طور بوده. بالاخره آن موقع دیدگاه جبهه ملی و نهضت آزادی این طور بود که از سر و صدا و اعتراضات غرب هراس داشتند. وی افزود: به ما گفت اگر او را می‌گرفتند و می‌کشتند چه اتفاقی می‌افتاد؟ ما دنبال کشتار و محاکمه نبودیم و این حرف ها. چون اساسا نهضت آزادی نگاهش این بود که حداکثر شاه می‌ماند و سیاست های رفورمیستی و اصلاحی در چارچوب همان رژیم شاه پیاده می‌شود. وی درباره وضعیت فردوست پس از بازجویی ها گفت: بعد از مدتی که بازجویی‌ها خوب جلو رفت کم‌کم تسهیلاتی برایش فراهم کردیم، داروهای کنترل بیماری‌اش، غذایی که می خواست، چیزهایی را که می‌خواست، می‌گرفتیم یا حتی بعضی چیزها را می‌گفت فامیل هایش برایش می‌آوردند. رادیو، تلویزیون و روزنامه هم در اختیارش قرار دادیم. گاهی گزارش و مطالبی را که ضدانقلاب درباره‌اش می‌نوشت، می‌دادیم بخواند.او درباره نگاه فردوست به انقلابی ها هم گفت: او بچه‌های ما را با افراد ساواک و بازداشتگاه‌های زمان شاه مقایسه می‌کرد و می‌گفت نظام با شماها ادامه پیدا می‌کند چون زندگی تان را وقف هدفتان کرده‌اید و حرف هایی از این دست... اوایل در ذهن امثال او این بود که خط شوروی یا انگلیس در انقلاب غالب است و کار دست آن هاست ولی بعد آمد دید نه، فضا واقعا تغییر کرده است.

 

افزودن نظر جدید